ناشناس
احساس پوچی می کنم" درمان چیه؟
سلام. من دانشجو هستم و در خوابگاه زندگی میکنم و گاهی احساس بیکار بودن بهم دست میده. دلم میخواد کار کنم و گاها احساس میکنم که به یک رابطه ی مستحکم احتیاج دارم ولی کسایی که به سمتم میان اونقدر شرایطش رو ندارن که بخوام برای یک رابطه ی خوب روشون حساب کنم. در نتیجه در حد دوست اجتماعی باقی میمونیم.
احساس تنهایی دارم. نمیدونم از زندگیم چه چیزی میخوام و سردرگمم. دوست دارم زبان انگلیسی یاد بگیرم. کار کنم ، با پول خودم مسافرت برم ، کلاس موسیقی برم. اما با شرایط خوابگاه و اینکه سر کار نیستم شرایطش برام مهیا نیست. دوست دارم خیلی خیلی موفق باشم اما نمیدونم چه جوری میتونم به اون حجم از خواسته ی درونیم برسم. من خیلی کمال گرا هستم. لطفا راهنماییم کنید.
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
پرسشگر گرامی! با توجه به مطالبی که بیان نمودید به نظر می رسد نیاز به یک تغییر اساسی در مسیر زندگی خود دارید. برای این تغییر باید هدف نهایی و اهداف واسطه ای خود را از درس خواندن و زندگی و... مشخص کنید زیرا اگر انسان هدف مشخصی داشته باشد همواره آن هدف برای او ایجاد انگیزه می کند انگیزه مانند یک موتور محرکه، انسان را به پیش می برد. در این جمله به سه موضوع مهم اشاره شده است 1. شناسایی نیازها 2. داشتن هدف 3. انگیزه حرکت. حال شما با تدبر و تفکر در برنامه ها و اهداف خود بررسی نمایید کدام عامل را ندارید؟ یا نسبت به آن بی توجه بوده اید؟ آیا هدف مورد نظر را درست انتخاب نموده اید؟ میزان توانایی خود را شناسایی کرده اید؟ البته سوال شما حاکی از این است که شما برای خود اهدافی را ترسیم نموده اید و فقط انگیزه و نیروی محرکه را ندارید اما این سه مرحله اگر بدرستی صورت گیرد یعنی اگر عامل شماره 1 بدرستی شناسایی شود و عامل شماره 2 بدرستی ترسیم گردد با آمدن این دو عامل عامل شماره 3 که محصول عوامل قبلی است صورت می گیرد. لذا به نظر می رسد لازم است یک بازنگری در این مسیر انجام دهید و برای سوالات مطرح شده در بالا جوابی را پیدا نمایید. برای اینکه این بازنگری بصورت تخصصی و منطقی صورت بگیرد این موضوع را توضیح می دهیم و در پایان عوامل و راهکارهای انگیزه را بیان می داریم. هر رفتاری که انسان انجام می دهد ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه می شویم سراسیمه به هر طرفی می رویم تا آب بدست آوریم و رفع عطش کنیم. زیرا نیاز به آب داریم و کم بود آب در بدن ما موجب انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند در نتیجه بر رسیدن به «هدف» یعنی آب همه سعی و تلاش خود را بکار می گیریم اگر شما می خواهید انگیزه به تحصیل و مطالعه کردن و ... بیشتری پیدا کنید در مرحله اول باید هدف خود رامشخص کنید وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید طبعا برای رسیدن به آن هدف احساس می کنید نیازمند به چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن و... بدست می آید. در نتیجه برای دستیابی به آن چیزها برنامه ریزی می کنید و سپس بر اساس آن برنامه عمل می کنید.مثلا شما به خاطر هدفی تلاش کردید تا در کنکور سراسری قبول شوید و به دانشگاه راه پیدا کنید حال که وارد دانشگاه شدید باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود زیرا بعضی از دانشجویان یا هدف نهایی خود را گم می کنند یا اهداف واسطه ای (مانند کلاس موسیقی و...) را به عنوان هدف نهایی تلقی می کنند که در هر دو صورت دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزه ای برای مطالعه ندارند حال آنکه وارد دانشگاه شدن در واقع آغاز راه است و برای طی کردن این راه باید شبانه روز تلاش کرد و از همه امکانات بهره جست تا به هدف رسید. در ادامه گفتنی است انگیزه و موفقیت در هر موضوعی دارای عوامل چندى به شرح زیر است:
1. یکی از عوامل مهم در داشتن انگیزه و رسیدن به موفقیت میزان تلاش و کوششی است که صورت می گیرد، اگر این تلاش و کوشش به گونهاى که بر اساس برنامهاى منظم صورت گیرد و متناسب با میزان توانایی فرد و صرف وقت باشد به نتیجه خواهد رسید . به طور خلاصه کوششهاى منظم و پیگیری ان نقش مؤثرى ایفا مىنماید.لذا اهداف را متناسب با توانایی و وقت در دسترس خود انتخاب نمایید.
2. انگیزه و علاقه، که عاملى درونى است و با روشن شدن هدف ، بستگى و ارتباط مستقیم دارد.هرچقدر هدف انتخابی واقعی تر و قابل دسترس باشد و متناسب با نیازهای واقعی انتخاب شده باشد می تواند در ایجاد علاقه و انگیزه تاثیر مهمی داشته باشد.
3. بهره گیرى از تلقین مثبت، چنانچه تحت تأثیر افکار منفى قرار گیرید و در مقطعى از زندگی باور کنید که فردى ناموفق و بیهوده هستید، عملاً رفتار و کردار شما متأثر از چنین وضعى خواهد شد و نتیجه مطلوبى به بار نخواهد آمد. لیکن با تلقین جنبه هاى مثبت و سازنده به افکار امیدبخش و متعالى دست خواهید یافت و تداوم چنین افکار و حالاتى در نتیجه کارتان چشمگیر خواهد بود.لذا لیستی از توانمندیهای خود تهیه کرده و روزی دو یا سه بار با صدای بلند آن را بخوانید مثلا بگویند من شخص با استعدادی هستم و من ... هستم .
برای داشتن انگیزه و حفظ آن به راهکارهای بیان شده اقدام نمایید.
1. با اهتمام به مسائل معنوی و مذهبی و شرکت در مراسم مذهبی روحیه معنوی خود را تقویت کنید. از گناه دوری کنید (ارتباط ولو در فضای مجازی با جنس مخالف) و از رفتن به محیط هایی که فکر و ذهن شما را می رباید و از معاشرت با افرادی که به امور معنوی و علمی توجهی ندارند اجتناب کنید.
2. در انتخاب دوست دقت نمایید.گاهی اوقات اطرافیان و دوستان و هم اتاقی ها در خوابگاه یا در دانشگاه با بیان مطالبی ناامیدانه انگیزه و آرامش روانی را کاهش می دهند. برای رفع این مشکل باید از ارتباط با افراد منفی اجتناب کرد.
3.هر زمانی که احساس می کنید علاقه ای به زندگی ، تحصیل ، ارتباط با دیگران و ... ندارید با اساتید و کارشناسان مشورت کنید آنها با دادن راهنمایی به شما کمک می کنند تا از حالت بی تفاوتی و بی انگیزگی نجات پیدا کنید
4. سوء تغذیه، مشکلات جسمانی یا روانی نیز در بی رغبتی تأثیر دارد بنابراین اگر در این زمینه مشکلاتی هست باید برطرف شود.
5. از یکنواختی در زندگی اجتناب کنید و یک تنوعی در زندگی خود بدهید. وقتی برای خود مقرراتی در درس خواندن یا تفریح کردن در نظر بگیرید، در برابر خود، قاطع و منصف باشید. در صورت امکان در فرصت هایی که چند روز تعطیل هستید یک مسافرتی را ترتیب دهید و با جمع دوستان مسافرت کنید تا یک تنوع در وضعیت زندگی شما به وجود آید.
6. تصمیم بگیرید زندگی جدیدی را با پیدا کردن دوستان جدید و ایجاد فضای جدیدی برای تحصیل و زندگی ایجاد نمایید و با برنامه ریزی و انجام کارهای مثبت شور تازه ای به خود بدهید و به گذشته فکر نکنید.
7. تلاش کنید با اعضای خانواده روابط نزدیک و صمیمی داشته باشید،ارتباط کمک به آرامش خواهد کرد.
8. وقتی موفقیتی بدست می آورید هر چند هم که کوچک باشد ، معتقد باشید که آن در نتیجه ی سعی و تلاش شما بوده ، نه شانس و اتفاق و...
موفق باشید.