ناشناس

با بی حرمتی شوهرم چطور کنار بیام؟

سلام خدمت شما، من خانمی 31ساله با دو فرزند، پسر 11ساله و دختر 2ساله، شوهرم خیلی مرد خوبیه و من و بچه هام رو دوست داره وضع مالی خوبی هم داره ولی مشکل اینجاست که خیلی وسواس داره رو بچه ها و روی تمیزی زندگی و خیلی چیزهای دیگه. مثلا وقتی دارم به بچه آب میدم اگه یه کم آب روی لباس بچه بریزه عصبانی میشه و بهم میگه تو بیشعوری بی عقلی بلد نیستی هیچ کاری انجام بدی، یا اگه یه بار بچه زمین بخوره میگه تو مقصری مواظب بچه نبودی اگه مهمونی یا تفریح بیرون بریم باید همه ش دنبال بچه هام راه بیفتم که براشون اتفاقی نیفته چون باهام بد رفتاری میکنه. چه خاص وقتی بچه ها مریض میشن همه ش به من گیر میده و میگه تو مقصری که مریض شدن. دیگه نمیدونم چکار کنم و خودش رو هم اصلا هیچ وقت مقصر نمیکنه. همه ش میگه از کار نابلدی تو که اینجور شده ولی من اصلا اینجوری فکر نمیکنم و نمیتونم مثل شوهرم اینقدر وسواسی باشم و البته یه بار هم نشده توی این سیزده سال زندگی بهش بی احترامی کنم و جواب بی حرمتی که بهم رو اینجور مواقع میکنه بدم یا بهش بی احترامی کنم. ممنون میشم راهکار بدین.
شنبه، 7 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با بی حرمتی شوهرم چطور کنار بیام؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

سلام خدمت شما، من خانمی 31ساله با دو فرزند، پسر 11ساله و دختر 2ساله، شوهرم خیلی مرد خوبیه و من و بچه هام رو دوست داره وضع مالی خوبی هم داره ولی مشکل اینجاست که خیلی وسواس داره رو بچه ها و روی تمیزی زندگی و خیلی چیزهای دیگه. مثلا وقتی دارم به بچه آب میدم اگه یه کم آب روی لباس بچه بریزه عصبانی میشه و بهم میگه تو بیشعوری بی عقلی بلد نیستی هیچ کاری انجام بدی، یا اگه یه بار بچه زمین بخوره میگه تو مقصری مواظب بچه نبودی اگه مهمونی یا تفریح بیرون بریم باید همه ش دنبال بچه هام راه بیفتم که براشون اتفاقی نیفته چون باهام بد رفتاری میکنه. چه خاص وقتی بچه ها مریض میشن همه ش به من گیر میده و میگه تو مقصری که مریض شدن. دیگه نمیدونم چکار کنم و خودش رو هم اصلا هیچ وقت مقصر نمیکنه. همه ش میگه از کار نابلدی تو که اینجور شده ولی من اصلا اینجوری فکر نمیکنم و نمیتونم مثل شوهرم اینقدر وسواسی باشم و البته یه بار هم نشده توی این سیزده سال زندگی بهش بی احترامی کنم و جواب بی حرمتی که بهم رو اینجور مواقع میکنه بدم یا بهش بی احترامی کنم. ممنون میشم راهکار بدین.


مشاور: خانم قربانی

سلام و درود بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
وسواس یک بیماری ریشه دار است که درمان ان باید توسط درمانگر متخصص و با پیگیری خود بیمار ، صورت گیرد. شما فقط میتوانید او را انگونه که هست بپذیرید و با توجه به ویژگی های مثبت او، این مشکلات را نادیده بگیرید. توصیه میکنم در یک نشست صمیمی، بعد از ذکر 3 الی 5 مورد از ویژگی های مثبت همسرتان، به صورت خیلی کوتاه از سختی هایی که به واسطه وسواس او تجربه میکنید، صحبت کنید. حتما به او بگویید که دغدغه او را برای نظافت و .. درک میکنید. اگر توانستید با او همدل شده و او را به سختی کار معترف سازید، در ادامه به او پیشنهاد دهید که برای کاستن از فشار حاصل بر خود او و همه اعضای خانواده، با هم به مشاور یا روانشناس مراجعه نمایید درمان وسواس بیشتر از هر چیز به همکاری بیمار نیاز دارد و پس از ان همراهی خانواده اش.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.