باسلام اینجانب 4 سال است که قصد ازدواج با خانمی 33 ساله را دارم که 5 سال از خودم بزرگتر است چندین بار...
باسلام
اینجانب 4 سال است که قصد ازدواج با خانمی 33 ساله را دارم که 5 سال از خودم بزرگتر است چندین بار از او خواستگاری نموده ام ولی متاسفانه قبول نمی کند در حالیکه تفاوت سنی تحت هیچ شرایطی برایم مهم نیست و حتی مهریه 5000 سکه ای نیز به عنوان تضمین به او داده ام از نظر تحصیلات هم ایشان فوق لیسانس است و من لیسانسم از نظر موقعیت شغلی ایشان رعیس یک اداره رعیس یک دبیرستان غیر انتفاعی مشاور مالی یک شرکت خصوصی و استاد دانشگاه می باشد و من یک کارمند معمولی هستم و از موقعیت اجتماعی بسیار پایینی نسبت به ایشان قرار دارم برای اثبات اینکه به او نشان دهم که دنبال ثروتش نیستم پیشنهاد داده ام که از همه شغلهایش استفعا بدهد بسیار به وی علاقه دارم به نظر من عشق همه فاصله ها را از میان بر می دارد ما از خیلی جهات نیز به هم شبیه هستیم و خدا ما را برای هم درست کرده است ایشان هم مرا دوست دارد اما می گوید مشکل شخصی دارد و قصد ازدواج با هیچ کس را ندارد و اگر هم ازدواج بکند تا 3 سال دیگر هم ازدواج نمی کند دیگر نمی دانم چه باید بکنم شما را به خدا راهکاری را پیشنهاد بدهید تا هر چه سریعتر این ازدواج صورت بگیرد خداوند نگهدارتان باشد
مشاور: hassan najafi
دوست گرامي مطلوب، بالاتر بودن سن پسر است و اگر برعكس، شود، به عللى مشكلاتى را پديد خواهد آورد: 1. بلوغ جنسى زودتر دختر: با توجه به بلوغ جنسى زودتر دختر بهتر است زودتر از پسر به نياز او پاسخ داده شود و راه اين پاسخگويى، ازدواج زودتر خواهد بود كه لازمهاش ازدواج در سنين پايينتر و كمتر از پسر است. 2. بلوغ فكرى زودتر دختر: با توجه به اين كه دختر زودتر از پسر به بلوغ فكرى مىرسد، بالاتر بودن سن او در ازدواج، سبب بعد فكرى آن دو مىشود؛ در حالى كه زن و مرد بايد قرب فكرى داشته باشند. 3. كاهش شادابى با زايمان: زايمان در سنين بالا از نشاط و شادابى زن مىكاهد و اگر سن مرد كمتر باشد، ممكن است كمنشاطى زن، او را دچار مشكل كرده، به سوى ديگران بكشاند. 4. كاهش هورمونهاى جنسى زن: هورمونهاى جنسى زنان از حدود پنجاه سالگى به بعد كاهش مىيابد؛ حال آنكه در مردان اين گونه نيست و اگر سن زن در ازدواج بالا باشد نمىتواند نيازهاى جنسى همسر خود را تأمين كند و ممكن است مرد به خطا رود. 5. پيشگيرى از اثبات اقتدار مرد: اگر سن زن بالاتر باشد، ممكن است نقش مادر را براى شوهر خود ايفا كند و با اين كار جلو اقتدار او را بگيرد كه اين مسأله براى مرد خوشايند نيست. 6. عدم پذيرش خانوادهى پسر: به طور معمول، خانوادهى پسر به ويژه مادر او به چنين ازدواجى راضى نمىشود و اگر به رغم ميل باطنىاش به چنين ازدواجى رضايت دهد، از عروسش حمايت نخواهد كرد كه براى دختر بسيار رنجآور است. 7. عدم پذيرش عرف: عرف جامعه، ازدواج دختر و پسر با اين شرايط را نمىپذيرد. مطلوب اين است كه وقتى زن و مرد در جامعه حضور مىيابند و كنار هم راه مىروند، ديگران آنان را زن و شوهر بدانند و نه شما به هيج وجه اصرار در اين زمينه نكنيد و به ايشان حق راي و اظهار نظر بدهيد و بگذاريد خودشان آزادانه تصميم بگيرند . در اينصورت براي شما بهتر است .