ناشناس

با سلام وخسته نباشید راستش چون چندبار جواب سوالاتمو...

با سلام وخسته نباشید راستش چون چندبار جواب سوالاتمو از سایت شما گرفتم بازهم به شما مینویسم.من دانشجوی شهر تهران هستم . من وهمسرم که 6 ماهه عقدکردیم هردو اینجا دانشجوییم اما نه در یک دانشگاه...واقعیت اینه که من دچار شک شدم...این چه وضعیه؟چرا جامعه ما اینجوری شده ؟ مگه ما واسه این خاک شهید ندادیم؟از وقتی چشم باز کردیم برامون از جنگ و شهدا گفتن..توی این یه سال و نیم که اینجا بودم هیچ اثری از چیزایی که شنیده بودم ندیدم...از حجابمون که چیزی نمونده اصلا انگار اعتقادی نمونده خیلی راحت میگن که به خدا ایمان ندارن که بی حجاب راحت ترن..چرااااا؟ چرا از یه مادر چادری دختری تربیت میشه که حتی روسری انداختن روی سرش رو ننگ میدونه؟؟شما هم مثه من میدونید که تعداد این ادمها کم نیست خواهش میکنم مثه خیلی از مسيولین ظاهرسازی نکنید...از طرف دیگه کاری که گشت ارشاد میکنه هم کار منطقی ای نیست اخه بازداشت و تعهد چه فایده ای داره؟چند درصدشون به تعهدشون عمل میکنن؟....اطراف من پره از ادمایی که خیلی وقته نماز خوندن رو ننگ میدونن بهش میگن امل بازی .باورکنید کم نیستن .صف نمازجماعت داتشگاه حتی یک صف کامل هم نمیشه.حتی خیلی از اساتید ...متاسفم برای استادی که حتی با ظاهرش هم حرمت خون دوتا شهید گمنامی که توی دانشگاه ما دفن هستند رو نگه نمیداره..... دولت چی؟چرا تورم روز به روز داره رشد میکنه و کسی جلوشو نمیگیره؟من وشوهرم دوتا دانشجوی ساده هستیم .من توی خوابگاه دانشگا خودم و اون هم خوابگاه دانشگاه خودش.خرج و مخارج انچنانی نداریم.اما باور کنید واسه همون اندک هم کم میاریم همسر من عاشق منه من هم ازش انتظار زیادی ندارم چون موقعییتشو میدونم اما باور کنید داره از ازدواج پشیمون میشه با این خرج ومخارج .من عذاب روحی ای که تحمل میکنه رو میفهمم..اونوقت دم به دم این مسوولین توی دانشگاهها جار میزنند که جوونا ازدواج کنید.به خدا ما هم واسه رضای خدا ازدواج کردیم واسه اینکه به گناه نیفتیم.اما الان ...چی بگم بخدا دلم خیلی پره ...اگه امتحان خداس دیگه چقد؟خب ما هم پسر پیغمبر نیستیم .منم ایمانم شل شده..قران خوندنم شده ماهی یه بار..نمازخوندنم شده اخروقت ..خیلی از نمازهام قضا میشه..بدشدم...از خودم اصلا راضی نیستم..شمارو به خدا دعا کنید ..کم اوردم دیگه... دلم از همه جا پر بود ..کاش شما صدام رو بشنوید و راهنماییم کنید

جمعه، 5 آبان 1391

تخمین زمان مطالعه:

موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام وخسته نباشید راستش چون چندبار جواب سوالاتمو...

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 20 ساله )

با سلام وخسته نباشید
راستش چون چندبار جواب سوالاتمو از سایت شما گرفتم بازهم به شما مینویسم.من دانشجوی شهر تهران هستم . من وهمسرم که 6 ماهه عقدکردیم هردو اینجا دانشجوییم اما نه در یک دانشگاه...واقعیت اینه که من دچار شک شدم...این چه وضعیه؟چرا جامعه ما اینجوری شده ؟ مگه ما واسه این خاک شهید ندادیم؟از وقتی چشم باز کردیم برامون از جنگ و شهدا گفتن..توی این یه سال و نیم که اینجا بودم هیچ اثری از چیزایی که شنیده بودم ندیدم...از حجابمون که چیزی نمونده اصلا انگار اعتقادی نمونده خیلی راحت میگن که به خدا ایمان ندارن که بی حجاب راحت ترن..چرااااا؟ چرا از یه مادر چادری دختری تربیت میشه که حتی روسری انداختن روی سرش رو ننگ میدونه؟؟شما هم مثه من میدونید که تعداد این ادمها کم نیست خواهش میکنم مثه خیلی از مسيولین ظاهرسازی نکنید...از طرف دیگه کاری که گشت ارشاد میکنه هم کار منطقی ای نیست اخه بازداشت و تعهد چه فایده ای داره؟چند درصدشون به تعهدشون عمل میکنن؟....اطراف من پره از ادمایی که خیلی وقته نماز خوندن رو ننگ میدونن بهش میگن امل بازی .باورکنید کم نیستن .صف نمازجماعت داتشگاه حتی یک صف کامل هم نمیشه.حتی خیلی از اساتید ...متاسفم برای استادی که حتی با ظاهرش هم حرمت خون دوتا شهید گمنامی که توی دانشگاه ما دفن هستند رو نگه نمیداره.....
دولت چی؟چرا تورم روز به روز داره رشد میکنه و کسی جلوشو نمیگیره؟من وشوهرم دوتا دانشجوی ساده هستیم .من توی خوابگاه دانشگا خودم و اون هم خوابگاه دانشگاه خودش.خرج و مخارج انچنانی نداریم.اما باور کنید واسه همون اندک هم کم میاریم همسر من عاشق منه من هم ازش انتظار زیادی ندارم چون موقعییتشو میدونم اما باور کنید داره از ازدواج پشیمون میشه با این خرج ومخارج .من عذاب روحی ای که تحمل میکنه رو میفهمم..اونوقت دم به دم این مسوولین توی دانشگاهها جار میزنند که جوونا ازدواج کنید.به خدا ما هم واسه رضای خدا ازدواج کردیم واسه اینکه به گناه نیفتیم.اما الان ...چی بگم بخدا دلم خیلی پره ...اگه امتحان خداس دیگه چقد؟خب ما هم پسر پیغمبر نیستیم .منم ایمانم شل شده..قران خوندنم شده ماهی یه بار..نمازخوندنم شده اخروقت ..خیلی از نمازهام قضا میشه..بدشدم...از خودم اصلا راضی نیستم..شمارو به خدا دعا کنید ..کم اوردم دیگه...
دلم از همه جا پر بود ..کاش شما صدام رو بشنوید و راهنماییم کنید

مشاور: حسن نجفی

خواهر گرامی همه دغدغه هایی را فرمودید درست و متاسفانه در جامعه ما جریان دارد . همه سختی ها همه کجروی ها و همه نابرابری ها . اما باید با دیدی وسیع و دلی محکم به سمت واقعیت ها برویم تا بتوانیم ارزیابی صحیح داشته باشیم . ظاهر این است و البته در روایات اهل بیت هم به آن اشاره شده است که جامعه آخرالزمان هر روز به سمت فساد و نابرابری ها و ظلم پیشروی میکند و کسی هم نمیتواند انکار کند . این اموری که فرمودید بخشی از زندگی روزانه ماست که با چشم می بینیم . اما دیدن این همه فساد دلیل خدانکرده فاسد شدن ما نیست. چرا که فساد همیشه بوده ، بی دینی و افتادن در دام شیطان بوده . اصلا خود شیطان از آغاز خلقت قسم خورده که راه را بر انسان ببندد در نتیجه حرف جدیدی نیست . اینکه ما خلاف این مسیر حرکت کنیم و در راهی برویم که خالق مهربان ما به آن توصیه کرده است هنر است و نشانه برتری و بندگی ماست . ما باید به این حقیقت برسیم که کمال ما در بندگی خداست و سقوط ما در پیروی از شیطان . بله دنیا جایگاهی است که دنباله روی از شیطان بسیار آسان تر و میسرتر و در ظاهر گواراتر به نظر میرسد . گناه کردن در دنیایی که مظهر مادی گرایی است آسان است . اما ارزش انسان به حقیقت وجودی اوست . آیا ما برای دنیا ساخته شده ایم یا برای آخرت . آیا دنیا جایگاه خوشبختی و سرای ماندگار برای ماست و یا نه جایگاه موقتی و گذرگاه به سرایی ابدی . خواهر گرامی البته درست اینها سخنی بیش نیست و گاهی شعار گونه به نظر میرسد اما اگر کمی فکر کنیم و ببینیم همانطوری که خداوند فرمود سیرو فی الارض در زمین سیر کنید و از احوال مردمان قبل شما آگاه شوید به این نتیجه میرسیم که نه اینها حقیقت زندگی ماست . آرامشی که یک انسان در ارتباطش با خدا دارد با هیچ چیز معاوضه نمیشود . کسانی که دنیا را برگزیدند شاید چند روزی نه حتی به چند روز هم نمیرسد نیم روزی بیش نیست و بزودی افسرده و زیان دیده میشوند . اما کسانی که آخرت را برگزیدند و دنیا را پلی فرض کردند که برای خوشبختی و سعادت است اینها در دنیا ساده زیستند و دور محور رضای خداوند گردیدند و هدف را خشنودی او قرار دادند اینها هم در دنیا رستگار و خوشبختند و هم در آخرت . باور کنید که طبق آیات قرآن مبین و روایات ائمه اطهار علیهم السلام یک گناه چنان سخت و بار سنگینی را دارد که انسان در آخرت دست پشت دست میزند و ای کاش میگوید که چرا اینگونه عمل کرد و آرزو میکند که به دنیا بازگردد و توبه نماید . پس خواهرم از این نگرانی ها و دگرگونی های دنیا آشفته و بی تاب نشوید و رضا و خشنودی خداوند را ببینید چرا که شما به خاطر خشنودی او ازوداج کردید تا از او جدا نشوید . پس شکر خدا را به جای بیاورید و به همسرتان عشق بورزید و او را یاری کنید . نگذارید خدانکرده بالاو پایین های دنیا شما را نگران کند اینها بزودی تمام میشود و انشاء الله با موفقیت هایی که در آینده بدست می آورید زندگی خوب و خوشبختی را آغاز میکنید. واجبات خود را عمل کنیدو از گناهان پرهیز کنید . قدر زندگی الهی خود را بدانید در سیاهی ها اگر قلبتان را حفظ کردید کار مهمی انجام داده اید . پس شما هم خشنود از زندگی و رضای خدا باشید و از خدا کمک بگیرید ان شاء الله آنچه خیر است محقق میشود . موفق و سربلند باشید.