مهدي

با سلام خدمت تمامي زحمت كشان راسخون بزرگ من پسري 18...

با سلام خدمت تمامي زحمت كشان راسخون بزرگ من پسري 18 ساله و سوم رياضي و فيزيك هستم حدود 2 ساليست كه عاشق دختر همسايمون هستم و ميدونم كه ايشون هم منو دوس داره تا حالا بينمون تقريبا رابطه تلفني نبوده (فقط 3بار در حد معذرت خواهي)از طرفي هم عشق من از روي هوس نيست و ميخواهم با ايشان ازدواج كنم اما در اين ميان چندبار با قهر هاي بي موردايشان مواجه شدم كه عذاب روحي براي من بدنبال داشت تا حدي كه از زندگي بيزار و حتي با اينكه به درسم علاقه دارم به درسهايم هم بي توجه ميشدم و چند بار هم خواستم كه قطع رابطه كنم ( رابطه اي كه فقط در حد نگاه عاشقانه بوده) اما يك هفته بيشتر نتوانستم دوام بيارم. حالا چند روزيه كه رابطه ما بهم خورده و من موندم ميون دوراهي: يه راه اينه كه ميتونم تركش كنم اما از اين ميترسم كه مشكلات روحي و رواني موجب افت تحصيلي ام بشه. دومين راهم هم اينه كه ميتونم ادامه بدم اما باز هم از عواقبش ميترسم شايد خواست موقع امتحانات تركم كنه (‌دختره ديگه تصميماش دست خودش كه نيس) كه ممكنه با اين كارش آيندمو خراب كنه. معذرت ميخوام داستان كمي طولاني شد ازتون خواهش ميكنم هر چه سريع تر كمكم كنين.
دوشنبه، 26 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مهدي

با سلام خدمت تمامي زحمت كشان راسخون بزرگ من پسري 18...

مهدي ( تحصیلات : کم سواد ، 18 ساله )

با سلام خدمت تمامي زحمت كشان راسخون بزرگ من پسري 18 ساله و سوم رياضي و فيزيك هستم حدود 2 ساليست كه عاشق دختر همسايمون هستم و ميدونم كه ايشون هم منو دوس داره تا حالا بينمون تقريبا رابطه تلفني نبوده (فقط 3بار در حد معذرت خواهي)از طرفي هم عشق من از روي هوس نيست و ميخواهم با ايشان ازدواج كنم اما در اين ميان چندبار با قهر هاي بي موردايشان مواجه شدم كه عذاب روحي براي من بدنبال داشت تا حدي كه از زندگي بيزار و حتي با اينكه به درسم علاقه دارم به درسهايم هم بي توجه ميشدم و چند بار هم خواستم كه قطع رابطه كنم ( رابطه اي كه فقط در حد نگاه عاشقانه بوده) اما يك هفته بيشتر نتوانستم دوام بيارم. حالا چند روزيه كه رابطه ما بهم خورده و من موندم ميون دوراهي: يه راه اينه كه ميتونم تركش كنم اما از اين ميترسم كه مشكلات روحي و رواني موجب افت تحصيلي ام بشه. دومين راهم هم اينه كه ميتونم ادامه بدم اما باز هم از عواقبش ميترسم شايد خواست موقع امتحانات تركم كنه (‌دختره ديگه تصميماش دست خودش كه نيس) كه ممكنه با اين كارش آيندمو خراب كنه. معذرت ميخوام داستان كمي طولاني شد ازتون خواهش ميكنم هر چه سريع تر كمكم كنين.


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. و ممنونم از حسن نظر شما. در سوالتان از کیفیت و کمیت رابطه ای که در مورد آن صحبت کرده اید ابهام هایی زیادی وجود دارد ولی این طور که من استنباط کردم به نظر می رسد رابطه ای یک طرفه ذهن شما را مشغول کرده است . با این حال بیشتر از انکه بخواهم در مورد درست یا غلط بودن این رابطه صحبت کنم تمایل دارم برخی از ویژگی های دوره ی سنی که در آن قرار دارید را برایتان باز تر کنم. دوره ی نوجوانی، دوره ی طوفان هیجانات است. معمولاً افراد، بیشتر به تغییرات و تحولات شدید جسمانی این دوره توجه دارند، در حالیکه تغییرات و تحولاتی که در سطح روانشناختی و به خصوص در حیطه ی هیجانات، در این دوره اتفاق می افتد اگر بیشتر از تحولات جسمانی نباشد کمتر نیست. دوره ی نوجوانی یعنی سنین حدود دوازده تا بیست سالگی، از لحاظ هیجانی، دوره ی کاملاً منحصر به فردی محسوب می شود. یعنی در این دوره شما هیجاناتی را تجربه می کنید که در دوره ی کودکی تجربه نکرده اید و در دوره های بعدی هم به این شکل، تجربه نخواهید کرد. یکی از مهمترین این هیجانات، چیزی است که معمولاً تحت عنوان «عشق های رمانتیک دوره ی نوجوانی» شناخته می شود. البته این حالت برای همه اتفاق نمی افتد ولی معمولاً‌ هنگامی که رابطه ی یک نوجوان با یک فرد از جنس مخالف تا حدی رنگ صمیمیت پیدا کند، احتمال بروز این عشق های آتشین وجود دارد. شاید الان بپرسید که این اطلاعات، چه کمکی به وضعیت حال حاضر شما می کند؟ این اطلاعات، بدین منظور ارائه شد که شما در گام اول، بپذیرید که احساستان یک احساس فرازمینی و خارق العاده و غیرعادی نیست؛ بلکه یک هیجان نسبتاً رایج است که در دوره ی نوجوانی، برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. مطمئناً الان احساس ناکامی زیادی به خاطر قطع این رابطه می کنید. این کاملاً طبیعی است. اگر این نکته را بپذیرید، خیلی راحت تر می توانید با این احساس ناکامی، کنار بیایید و در دوره ی کوتاه تری این احساس را حل خواهید نمود. پس انتظار این را داشته باشید که تامدتی این احساس ناکامی با شما باشد و آن را به عنوان یک احساس طبیعی بپذیرید. اما نکته ی دیگری که می تواند به شما کمک نمایدکه بر این هیجان داغ، چیره شوید، این است که خیلی روی افکار برانگیزاننده ی آن تمرکز نکنید. در واقع آنچه که از همان ابتدا باعث شکل گیری این عشق آتشین شده است، فکر و خیالات افراطی شما در مورد یک هیجان خفیف بوده است. این فکر و افکار دائمی، یک هیجان عادی به جنس مخالف را به یک عشق آتشین تبدیل نموده است. الان هم آنچه که می تواند این هیجان را ضعیف کند این است که افکار حمایت کننده ی آن را کمتر کنید. البته منظور من این نیست که کاری کنید که این افکار، به ذهنتان نیاید. زیرا ورود افکار به ذهن،‌ چیزی نیست که ما بر آن کنترل داشته باشیم. ما فقط می توانیم به تداوم افکار، در ذهنمان کنترل داشته باشیم. یعنی افکار مربوط به این رابطه، به ذهن شما وارد می شوند و شما نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما می توانید روی آن ها تمرکز نکنید و به موضوع دیگری فکر کنید؛ یا به ریشه ی شکل گیری این هیجان و رابطه فکر کنید و دلایل علمی آن را -که در سطور بالا توضیح داده شد- از ذهن بگذرانید. اگر در این کار استمرار بورزید، به تدریج از شدت آن هیجان، کاسته خواهد شد. تصمیم به ازدواج نیازمند در نظرگفتن ابعاد و مسایل بسیاری است که نیازمند شکل گیری توانایی های خاصی در شماست. در عین حال که تجربه لازم برای اینگونه تصمیم گیریها را ندارید تا رسیدن به سن جوانی باید به امور مهم تری بپردازید که اشتغال فکری به جنس مخالف تا حد زیادی مانع آنها خواهد شد و انرژی زیادی را به خصوص در این سن از شما خواهد گرفت.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما