ناشناس

با سلام خدم شما مشاور احترام و سپاس فراوانمشکل...

با سلام خدم شما مشاور احترام و سپاس فراوان مشکل ایجاد رابط با نامزدم هست. رابط حساس گونه من و زود رنجی من.بنده با هر مسئله کوچکی ناراحت و ازرده خاطر میشم نه تنها برای همسرم حتی برای خودم به طور مثال از هر مشاجره کوچک ناراحت و به شدت احساس تنهایی میکنم. یکی از بزرگترین مشکلاتم ناراحتی همسرم هست زمانی که ایشون ناراحت هستند من به جایی اینکه آرامشان کنم از غم اون بیشتر ناراحت میشم و نمی تونم کاری کنم آقای دکتر , به گونه ای تسلط به اعصاب و ناراحتی خودم ندارم به جای آرامش, تشویش رو به بار میارم . به طور کلی بسیار زود رنج و ناراحت هستم آقای دکتر امکان شاد کردن نامزدم رو به سختی دارم و یا در کنارش بودن هنگام درد رو.لطفا کمکم کنید بسیار بسیار دارم شکنجه روحی میشم.یکی دیگه از مشکلاتم ارتباطیم اینکه زمانی که همسرم ناراحت و عصبی از موضوعی هست هر چی اصرار به گفتن و بررسی علت ناراحتی رو دارم ایشون حرفی نمی زنه و فقط میگه حوصله ندام حرف نزدن ایشون بد جوری من رو ناراحت میکنه و حس امین و راز دار بودن و اعتماد کردن رو از من میگیره نمی دونم چطور در موقع ناراحتی ازش بخوام واسم حرف بزنه آقای دکتر خواهش خواهش کمک کنید خیلی زندگیم دچار تشویش و اضطرابه...سپاس فراوان
دوشنبه، 3 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام خدم شما مشاور احترام و سپاس فراوانمشکل...

ناشناس ( تحصیلات : کم سواد ، 24 ساله )

با سلام خدم شما مشاور احترام و سپاس فراوان

مشکل ایجاد رابط با نامزدم هست. رابط حساس گونه من و زود رنجی من.بنده با هر مسئله کوچکی ناراحت و ازرده خاطر میشم نه تنها برای همسرم حتی برای خودم به طور مثال از هر مشاجره کوچک ناراحت و به شدت احساس تنهایی میکنم. یکی از بزرگترین مشکلاتم ناراحتی همسرم هست زمانی که ایشون ناراحت هستند من به جایی اینکه آرامشان کنم از غم اون بیشتر ناراحت میشم و نمی تونم کاری کنم آقای دکتر , به گونه ای تسلط به اعصاب و ناراحتی خودم ندارم به جای آرامش, تشویش رو به بار میارم . به طور کلی بسیار زود رنج و ناراحت هستم آقای دکتر امکان شاد کردن نامزدم رو به سختی دارم و یا در کنارش بودن هنگام درد رو.لطفا کمکم کنید بسیار بسیار دارم شکنجه روحی میشم.یکی دیگه از مشکلاتم ارتباطیم اینکه زمانی که همسرم ناراحت و عصبی از موضوعی هست هر چی اصرار به گفتن و بررسی علت ناراحتی رو دارم ایشون حرفی نمی زنه و فقط میگه حوصله ندام حرف نزدن ایشون بد جوری من رو ناراحت میکنه و حس امین و راز دار بودن و اعتماد کردن رو از من میگیره نمی دونم چطور در موقع ناراحتی ازش بخوام واسم حرف بزنه آقای دکتر خواهش خواهش کمک کنید خیلی زندگیم دچار تشویش و اضطرابه...سپاس فراوان


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. برادر گرامی از اینکه با وجود ناراحتی و آزدگی ای که هم اکنون برایتان پیش آمده ، به مشکلتان و تاثیری که بر روابطتان گذاشته آگاهید و در پی تغییر و بهبود آن هستید تشکر می کنم، و لازم است این نکته را بیان کنم که اولین گام در جهت بهبود خصوصیات شخصیتی و اخلاقی ما پذیرفتن آن و انگیزه جهت تغییر است، شما اولین گام را برداشته اید و با پیگیری به نتیجه مطلوب خواهید رسید. اگر برایتان امکان پذیر است خودتان به صورت حضوری به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید تا بررسی های کامل انجام گیرد و پس از مدتی خانم تان را هم به این جلسات دعوت کنید، مطمئنا با حضور هر دوی شما به نتیجه بهتری خواهید رسید. اما اگر به هر دلیلی امکان مشاوره حضوری برایتان فراهم نیست با پیگیری از طریق همین سایت می توانید راهکارهای کنترل ناراحتی و همچنین همدلی با همسرتان را بیاموزید. البته به شرطی نتیجه خواهید گرفت که متعهد به پیگیری جلسات باشید به این معنا که مانند آنچه در ادامه خواهم گفت هر آنچه از شما خواسته می شود در مکاتبات بعدی به صورت کامل توضیح دهید. اینطور که از متن سؤالتان متوجه شدم مشکل شما به دو قسمت مهم تقسیم می شود یک قسمت آن مربوط به شرایط خلقی و زودرنجی خودتان است و یک قسمت مربوط به ارتباط با همسرتان. ما به هر دوی این مسائل خواهیم پرداخت اما در درجه اول می خواهم فعلا کاری به رابطه با همسرتان نداشته باشید هر کاری قبلا انجام می دادید در حال حاضر نیز همان کار را انجام دهید، ابتدا روی مسائل شخصی خودتان کار می کنیم زیرا تا یاد نگیرید با ناراحتی ها و بی حوصلگی های خودتان چه کار کنید کار کردن روی سایر روابطتان تاثیر زیادی نخواهد داشت. به همین خاطر در مکاتبات بعدی حتما در مورد موارد زیر توضیحات جامع ارائه کنید. می خواهم بدانم آیا این مشکلاتی که عنوان کردید فقط در رابطه با نامزدتان اتفاق می افتد یا اینکه احساس می کنید همه روابطتان از جمله رابطه با خانواده و دوستان نیز تحت تاثیر زودرنجی و ناراحتی شماست؟ نکته دوم اینکه به چند مورد از ناراحتی های که اخیرا برایتان اتفاق افتاده فکر کنید و بنویسید که چه اتفاقی افتاد، در آن لحظه دقیقا قبل از ناراحتی چه چیزی به ذهنتان آمد و چه واکنشی نشان دادید؟ و سؤال سوم اینکه به ابتدای آشنایی با همسرتان فکر کنید و ببینید آیا ایشان از ابتدا همینطور بودند که مسائل خصوصی و ناراحتی هایشان را با شما مطرح نمی کردند یا اینکه نه اخیراً اینطور رفتار می کنند؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.