دوشنبه، 13 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا بستن آب روي كفار قريش در روز بدر از طرف پيامبر ـ‌ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ اشكال نداشت ولي بستن آب روي امام حسين ـ عليه السلام ـ‌ و اهل بيت آن حضرت در كربلا اشكال داشت؟ مگر قريش انسان نبودند؟


پاسخ :
سال دوم هجرت در منطقه اي به نام «بدر» بين مسلمين به فرماندهي حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و قريشيان مكه جنگي رخ داد كه به غزوه بدر شهرت يافته در اين جنگ تعداد مكيان حدود سه برابر سپاه اسلام بود و از لحاظ تجهيزات جنگي به مراتب برتر از مسلمين بودند. در برخي از منابع تاريخي ذكر شده كه مسلمين بدستور پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ چاه هاي بدر را بعد از اين كه خودشان به حد كافي آب برداشتند؛ پر كردند تا كفار قريش دسترسي به آب نداشته باشند.[1]
اما آيا اين گفته با ويژگي هاي پيامبر سازگار است. از آن رو نياز به بررسي كامل دارد.
1. بدر منطقه وسيعي است كه نقطه جنوبي آن بلند (العدوه القصوي) و منطقه شمالي آن پست و سرازير (العدوه الدنيا) مي باشد در اين دشت وسيع آب هاي مختلفي به وسيله چاه هاي متعدد در مناطق مختلف آن وجود داشت و پيوسته بارانداز كاروان هاي تجاري و غيره بود.[2] لذا چاه هاي بدر محدود به چاه هايي نبود كه در تصرف سپاه اسلام بود.
2. با توجه به اين كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ رحمه للعالمين هست و اسوه حسنه است.[3] و داراي خلق عظيم است.[4] و از هر لغزشي و خطائي مصون است و داراي مكارم الاخلاق است كه بايد در مكارم اخلاقي همه مسلمين آن حضرت را الگو قرار دهند و از آن حضرت پيروي كنند در جنگ ها دستور مي دادند كه از كودكان و زنان و پيران و كهنسالان مواظب باشيد كه به آن ها آسيبي نرسد.[5] و هيچ وقت شروع كننده جنگ نبود لذا چگونه مي شود كسي با چنين ويژگي ها و اخلاق و خصوصيات آب را روي افراد ببندد؟ مگر نه اين است كه علي ـ عليه السلام ـ پيرو و تابع آن حضرت بوده و تأسي به آن حضرت مي نمود و لذا با وجود اين كه در واقعه صفيّن دشمن ابتدا آب به روي آن حضرت و نيرو هاي اسلام بست ولي وقتي كه محاصره آب شكسته شد و نهر در اختيار سپاه اسلام قرار گرفت حضرت دستور دادند از دشمن آب را دريغ نكنيد.[6]
3. بنابر اين برخي نقل ها با اين كه چاه هاي محل درگيري در اختيار سپاه اسلام بود ولي با اين وجود وقتي كه دشمن خواست آب بردارد برخي از نيروهاي اسلام در ابتداي امر ممانعت كردند ولي حضرت پيامبر ـ‌صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ دستور دادند از كساني كه براي آب مي آيند ممانعت نكنيد حتي حكم بن حزام كه در سپاه دشمن بود به خاطر اين رفتار پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ مسلمان شد.[7]
4. در برخي از منابع آمده است كه سپاه قريش قبل از سپاه اسلام به وادي بدر رسيدند و در آن جا مستقر شدند و هنگام جنگ تغيير موضع دادند.[8] اين كه بگوئيم سپاه ابوسفيان از موضعي كه از آب بهره مند بودند دست كشيد و به موضع بدون آب پناه بردند كه اين به جهت تاكتيك نظامي و جنگي بوده، اين عاقلانه نيست بلكه دليل بر نادرستي نقلي است كه مي گويد: پيامبر ـ‌ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ چاه هاي بدر را پر كرد و سپاه مكه به آب دسترسي نداشتند.
همان طور كه علامه عاملي گفته اين روايت از اساس و بنيان نادرست است و با روح اسلام سازگاري ندارد بلكه اين تاريخ نگاران هستند چنين تحريفاتي را در تاريخ پيامبر اسلام وارد كرده اند و مصاديق چنين دروغ ها در تاريخ اسلام كم نيست.[9]
اما آن چه كه در كربلا اتفاق افتاد از مصاديق بارز شرارت و نا جوانمردي است زيرا سپاه كوفه به دستور ابن زياد كه وي هم اين دستور را از يزيد دريافت كرده بود و از روي رسم اعراب جاهلي و هم چنين از روي شقاوت و قساوت دست به چنين اقدامي زدند چنان چه به مدت سه روز سپاه سي هزار نفري، يك گروه اندک كه شايد همه اعضاي آن به دويست نفر از زن و فرزند و مرد و جوان نمي رسيد در محاصره گرفتند و از آب دريغ كردند حتي فشار محاصره را تا حدي تنگ تر كردند كه ياران امام در ميان خيمه گاه هم نمي توانستند چاه يا بيشه چاهي بكنند و از رطوبت زمين استفاده كنند. آري شايد اين چنين افرادي بعدها براي توجيه كار شان و به اصطلاح تلافي ماجراي بدر چنين داستاني را در باره پيامبر رحمت كه حتي حيله در جنگ اجازه نمي داد، درست كنند و به زعم و گمان خودشان كربلا در برابر و مقابل بدر قرار گرفته باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ‌ تاريخ پيامبر اسلام،‌ محمد ابرهيم آيتي.
2ـ‌ تاريخ خاتم پيامبران، محمد ابو زهره، ترجمه حسين صابري.
3ـ‌ محمد تصوير جمال خدا، حسين بدر الدين.

پی نوشتها:
[1] . ابن هشام،‌السيره النبويه، بيروت، دار المعرفه، بي تا.
[2] . ر.ك: سبحاني، جعفر، فروغ ابديت،‌ قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1373، چاپ نهم،‌ ج1، ص 501 و 620.
[3] . احزاب / 21.
[4] . قلم / 4.
[5] . ابن هشام، السيره النبويه، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي،‌تهران، كتابچي، 1375، ج 2،‌ص 407.
[6] . منقري، نصر بن مزاحم، وقعه الصفين،‌ترجمه پرويز اتابكي، تهران، انقلاب اسلامي، 1370، ص 221.
[7] . ابن اثير، الكامل، بيروت، دار صادر، 1385 هـ، ج 2، ص 123.
[8] . شوكاني،‌ محمد، فتح القدير، مطبعه عالم الكتب،‌ (بي تا) ج 2،‌ ص 219 و ابن كثير،‌ تفسير القرآن، بيروت،‌ دار المعرفه،‌ 1412 هـ.، ج 2، ص 304.
[9] . عاملي،‌ سيد جعفر مرتضي،‌ الصحيح من سيره النبي الاعظم،‌ بيروت، دار الهادي، 1415 هـ،‌ ج 5، ص 29 ـ‌31.
[10] . انبياء / 107.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.