شنبه، 18 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا حضور مردم در انتخابات ايران يک شبه دموکراسی را در ايران فراهم آورده است؟


پاسخ :
در مطالعه و بررسي نظام‎هاي سياسي، پرسش از نوع ساختار قدرت و رابطه مردم و حكومت همواره كانون توجه و موضوع مورد مطالعه پژوهشگران بوده است، لكن تفاوت و تمايز ساختار قدرت در نظام‎هاي سياسي از جمله نظام جمهوري اسلامي ايران به گونه‎اي است كه برخي از كساني كه با الگو و معيار قرار دادن نظام‎هاي ليبرال دمكراسي به مقايسه نشسته‎اند را به اشتباه و كژراهه‎هاي غيرقابل توجيه كشانده است لذا با تعبير به اينكه «جامعه ما در حال گذار از ساخت قدرت اليگارشيك (گروه اندك) به شبه دمكراسي است.»[1] درصدد بيان اين هستند كه طبقه‎اي كه تعدادش كمتر است تمام وظايف سياسي را انجام مي‎دهد و قدرت را در انحصار خود دارد و از مزايايي كه قدرت به همراه مي‎آورد بهره‎مند مي‎گردد.»[2] و «اقليت سازمان يافته هميشه بر اكثريت كمتر سازمان يافته يا سازمان نيافته در جامعه پيش مي‎جويد.»[3] با اين حال به رغم اين تعبيرات و انتساب ها درباره ساختار قدرت و رابطه مردم و حكومت در جمهوری اسلامی، امام خميني كه با درايت تمام، رهبري داهيانه‎شان را در نظام جمهوري اسلامي به منصه ظهور رساندند مي‎فرمايند: «اين توطئه‎اسلام است كه در امور سياسي ايران پانصد نفر دخالت كنند. باقيشان بروند سراغ كارشان يعني مردم بروند سراغ كارشان، هيچ كار به مسائل اجتماعي نداشته باشند.»[4] و همچنين مي‎فرمايند: «بايد همه زن‎ها و همة مردها در مسائل اجتماعي، مسائل سياسي وارد باشند و ناظر باشند هم به مجلس ناظر باشند، هم به كارهاي دولت ناظر باشند، اظهارنظر بكنند، ملت بايد الان همه‎شان ناظر امور باشند، اظهارنظر بكنند.»[5]
در واقع امام خميني(ره) با نفي طبقاتي بودن جامعة اسلامي اظهار مي‎دارند كه «اسلام طبقه‎اي را بر طبقة ديگر ترجيح نداده است اسلام تمام طبقات را مساوي دانسته است.»[6] و بدين خاطر ما با بررسي عيني و دقت نظر در توزيع قدرت و گردش كارگزاران نظام در اين دو دهه بعد از پيروزي انقلاب به اين موضع هدايت مي شويم كه تعبير اليگارشي دربارة ساختار قدرت در خصوص نظام جمهوري اسلامي، سخن ناروايي است.
اگر در بخش‎هاي مختلف ساختار قدرت توجه نماييم بر هر منصفي مخفي نمي‎ماند كه در نظام جمهوري اسلامي مجلس نمايندگان جايگاه مهم و جدي را داشته و «در رأس امور است.»[7] و نمايندگان آن منتخب مردم بوده و نحوة انتخاب آنها نه تنها از طريق رقابت‎هاي سياسي احزاب امكان‎پذير است بلكه حتي راهيابي نامزدهاي مستقل و غير وابسته به حزب‎هاي سياسي كه نوعي اليگارشي بر آن حاكم است امكان داشته و در اين چند دورة مجلس شورا اين امر محقق شده و نحوة تصميم‎گيري نمايندگان منتخب مردم بدون اتكاء و وابستگي به احزاب و اليگارشي بودن آن بوده است .
آيت‎الله خامنه‎اي در اين باره كه مشاركت عموم مردم همواره مورد اهتمام مسؤولين بوده است مي‎فرمايند: «در كشور ما، انقلاب از روز اول، همة نقش‎ها در همة امور را به مردم داده است يعني مجلس را كه محل قانونگذاري است مردم تشكيل مي‎دهند و نمايندگان مردم به آنجا مي‎روند و هيچ كس هم حق ندارد نماينده‎اي را به مردم تحميل كند.
رئيس جمهور را كه ـ مجري امور و مدير و رئيس اداره كشور است ـ مردم با آراي خودشان انتخاب مي كنند اين وضعي است كه انتخابات رياست جمهوري در ايران دارد حتي در كشورهاي دمكراتيك غرب هم اين وضعيت نيست (كه) هر حزبي، اسم كسي را به عنوان كانديدا ذكر مي‎كند. مردمي كه به آن كس رأي مي‎دهند، در حقيقت به آن حزب رأي مي‎دهند و خيلي‎ها آن كس را اصلاً نمي‎شناسند، به هر جهتي طرفدار اين حزبند و انگيزه‎هاي گوناگون اقتصادي و سياسي و غيرسياسي موجب مي‎شود كه طرفدار فلان حزب باشند و به خاطر طرفداري آن حزب، به كانديداي آن تشكيلات رأي مي‎دهند (اما در ايران اسلامي) مردم در انتخاب دستگاه قانونگذاري مباشرتاً و مستقيماً دخالت مي‎كنند در انتخاب دستگاه اجرايي و رئيس قوه مجريه، مردم خودشان دخالت مي‎كنند، حتي در انتخاب رهبر ـ با اينكه رهبري يك منصب الهي است و تابع ملاك‎هاي الهي و معنوي و واقعي است ـ باز مردم نقش دارند كما اينكه مشاهده كرديد مجلس خبرگان كه نمايندگان مردمند مي‎نشينند كسي را معين و انتخاب مي‎كنند اگر همان كسي كه مجلس خبرگان انتخاب كرد، مورد قبول مردم نباشد باز رهبري او جا نخواهد افتاد. پس آحاد و عامه مردم، علاوه بر اينكه به صورت غير مستقيم ـ از طريق مجلس خبرگان ـ رهبر را معين مي‎كنند، مستقيماً هم نسبت به شخص رهبر نظر و تصميم دارند و خواست و ارا ده آنهاست كه در حقيقت يك رهبر را رهبر مي‎كند و به او امكان تصرف و قدرت امر و نهي و قبض و بسط مي‎دهد.[8]
لذا شگفت‎انگيز است كه برخي از كساني كه نمي‎توانند حضور و مشاركت مردم را انكار نمايند با يك موضع‎گيري متضاد و با بهانه‎جويي تمام مشاركت ميليوني مردم را مشاركت تهييجي و پوپوليستي دانسته‎ و گفته اند «جامعه ما از مشاركت پوپوليستي[9] به مشاركت نهادينه در حال عبور است.»[10] آيا به راستي اين همان چشم فرو بستن در قبال حضور و مشاركت فعال و قانونمند مردم نيست؟ دربارة اهتمام به قانومند و نهادينه شدن مشاركت مردم آيت الله خامنه‎اي مي‎فرمايند: «در يك سال ـ كه همان سال 58 باشد ـ امام خميني(ره) چهار بار از آراء مردم براي چيزهاي گوناگون استفسار كرد؛ براي اصل نظام، براي قانون اساسي نظام، براي رياست جمهوري براي تشكيل مجلس شوراي اسلامي.»[11] و همچنين مي‎فرمايند: «امام مي‎توانست يك قانون اساسي مطرح كند، همه مردم، يا يك اكثريت قاطعي از مردم هم يقيناً قبول مي كردند. مي‎توانست عده‎اي را معين كند و بگويد اينها بروند قانون اساسي بنويسند... امام اين كار را نكرد امام انتخابات خبرگان (قانون اساسي) به راه انداختند، حتي عجله داشتند كه اين كار هر چه زودتر انجام بگيرد.»[12] بنابراين مشاركت قانونمند مردم در عرصه‎هاي مختلف نظام همواره مورد اهتمام امام و مسؤولين نظام بوده و در اين 24 سال بعد از پيروزي انقلاب هر ساله در ايران اسلامي انتخابات برگزار شده است و مشاركت مردم نه تنها حق قانوني منظور شده، بلكه به عنوان تكليف الهي از جانب علماي دين مورد تأكيد و توصيه قرار گرفته است. حق و تكليف بودن مشاركت قانوني مردم از ظرافت‎هاي خاصي است كه برخي را به خاطر عدم آگاهي به اشتباه انداخته است حضور و حق مشاركت فعال مردم كه خاستگاه ديني داشته و مورد توصيه علماي دين مي‎باشد. از افتخارات جمهوري اسلامي است كه در دنياي غرب نظير ندارد و اين در حالی است که دنياي غرب با بحران مشاركت مواجه شده و با انزواي دين و عدم توصيه نهادهاي ديني به مشاركت مردم و بي‎توجهي به حقوق فطري آنها، شهروندان آن ديار جمعيتي خنثي و بي‎نظر و محروم در برابر سرنوشت اجتماعي خويش از عرصه‎هاي سياسي اجتماعي حذف گرديده‎اند. آيت الله خامنه‎اي در اين باره مي‎فرمايند: «در دمكراسي‎هاي غربي عدّه‎اي پاي صندوق‎هاي رأي مي‎آيند و رأي مي‎دهند گاهي سي و هفت درصد حائزين شرايط را تشكيل مي‎دهند، مثلاً در انتخابات اخير آمريكا حدود سي و هفت درصد شركت كننده بيشتر نبود. هيچ وقت به اندازه شصت و هفت درصد و هفتاد درصدي كه در انتخابات رياست جمهوري و مجلس، چه مجلس پنجم و چه مجلس ششم، ملاحظه كرديد، شركت نمي‎كنند.»[13]
بنابراين بهتر است با غنيمت شمردن حضور و مشاركت آگاهانه مردم و با قدرشناسي از اين ولي‎نعمتان ،جامعه‎اي را كه در آن حديث شريف نبوي «كلكم راع و كلكم مسؤول عن رعيته»[14] حاكم مي‎باشد ارج نهيم.

پی نوشتها:
[1] . پولادي، كمال، روزنامة ايران (گذر از اليگارشي به شبه دمكراسي) 17/3/82، ص 9.
[2] . مايكل راش، جامعه و سياست، (انتشارات سمت)، ص 66، به نقل از گاتانوموسكا، طبقه حاكم، 1939، ص 60.
[3] . مايكل راش، جامعهو سياست، انتشارات سمت، ص 67.
[4] . نوسازي جامعه از ديدگاه امام خميني (ره)، محمد حسن حسني، نشر عروج، ص 196 به نقل از صحيفه نور، ج 18، ص 245.
[5] . همان، پيشين.
[6] . همان، ص 226، به نقل از صحيفه نور ج 6، ص 167.
[7] . همان، ص 199، به نقل از صحيفه نور، ج 17، ص 91.
[8] . ويژگي‎هاي انقلاب اسلامي در آينة نگاه مقام معظم رهبري، مؤسسه قدر ولايت، ص 61، 66.
[9] . populist (مردم باورانه، عوام‎گرا)، (در پايان قرن 19 ماركسيستهاي روسيه ـ كه به عمل سازماني باور داشتند ـ به همة روش‎هاي انقلابي رقيبان غيرماركسيست خود برچسب پوپوليست زدند و اين عنوان به صورت تحقيرآميز رواج يافت)، آشوري داريوش، دانشنامة سياسي، انتشارات مرواريد، 1380.
[10] . پولادي، كمال، پيشين.
[11] . ويژگي‎هاي انقلاب اسلامي در آينة نگاه مقام معظم رهبري، همان، ص 124.
[12] . همان.
[13] . مقام معظم رهبري آيت الله خامنه‎اي، روزنامه رسالت، 23/4/79، ص 6.
[14] . ميزان الحكمة، محمدي ري‎شهري؛ انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ج 4، ص 337.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.