پرسش :
چرا به امام رضا (ع)لقب غريب الغربا را داده اند و اين لقب توسط چه کسي به ايشان داده شده و آيا امام ديگري نيز با اين لقب خوانده شده است؟
پاسخ :
از آن رو که امام رضا ـ عليه السلام ـ در عصري مي زيست که از چند جهت مظلوميت آن حضرت نمايان شد که شايد بتوان گفت دلايل ملقب شدنش از اين عوامل نشأت مي گرفت.
1.مواجه با حاکم حیله گر: امام با حاکمي چون مأمون مواجه شد، مأمون فردي بود که تظاهر به دوستي اهل بيت مي نمود اما سياستي در پيش گرفت که نمايش حب اهل بيت نموده ولي در باطن در مهجوريت اهل بيت بکوشد،او حیله کارترین حاکم درجهان اسلام بود ؛ او امام را از مدينه که وطن محبوبش بود به اجبار به سوي مرو فراخواند و امام ناچار بود که از اين دعوت استقبال کند از آن جهت وقتي خواست به سوي مرو حرکت کند اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خود را خواند وگفت براي من گريه کنيد؛ ديگر مرا نخواهيد ديد.[1] وقتي امام از اين مسافرت به اين شکل سخن گفت روشن مي شود که غربت آن حضرت قطعي بوده است.
2. همزمانی با واقفیه : پس از امام کاظم عده اي بنام واقفیه که از شيعيان آن حضرت و پدرش بودند به انکار امامت امام رضا ـ عليه السلام ـ مي پرداختند و بين شيعه اختلاف افکندند و امام از اين قضيه بسيار غمناک و اندوهگين شد، و آنان به رهبري علي بن حمزه بطائني، شيعه را در اين دوره به سختي پراکنده ساختند و دل امام را به سختي رنجاندند و از اين جهت امام در حقش نفرين کرد.[2] اين مسئله نيز از وجوه غربت امام بود و شيعه را محدود کرد.
3. اهانت دوستان : شايد علت ديگر اين است که جمعي از شيعه مدعي شدند که امام بعد از تو منقرض شود، چون تو نسلي و فرزندي بعد از خود نداري، با وجود اينکه امام جواد متولد شده بود، و امام رضا ـ عليه السلام ـ او را به عنوان جانشيني خود معرفي مي کرد و آنان منکر وجود فرزند براي امام بودند، اگر کسي فرزند داشته باشد و عده اي چنين ادعا کنند که او فرزند تو نيست، حتي خويشان امام نيز چنين ادعا کردند که تو فرزندي نداري، از نظر روحي و رواني اين مسئله براي هر کس بسيار سخت است، چه رسد اينکه نسبت به امام معصوم چنين ادعايي کنند، غربتي از اين بالاتر که خويشاوندان درباره امام چيزي را ادعا کنند که منکر مقام امامت متصل و برتري آن حضرت بوده و حضرت را به دروغ متهم سازند، چون لازمه کار آنها نسبت دروغ به امام بود که از امام خواستند نسب شناس و قيافه شناس دعوت کند براي تاييد فرزندي امام جواد.
3. اعلام غربت از سوی خود : وجه ديگر غربت اين است که خود حضرت خود را هنگام وداع اهل بيت غريب ناميد «زرني اخرج من جوار جدي فاموت في غربة...».[3]
4. شناخت نشدن قدر ومنزلت : وجه ديگر غربت امام رضا ـ عليه السلام ـ اين بود چون امام مثل ديگر ائمه ـ عليهم السلام ـ با همه علوم الهي که در سينه داشت و برتري آن حضرت به تمام مردم جهان روشن شد و در مناظرات مختلف علمي بر همه دانشمندان چيره شد؛ اما با همه آشکار شدن فضائلش، مردم درباره آن حضرت چنان که بايد قدر ندانستند، اگر چه بيشتر اين هجران و غربت از طرف مأمون و عباسيان در حق حضرت روا شد.
اگر همه اين دلايل را جمع بندي کنيم، امام رضا ـ عليه السلام ـ غريب الغربا بوده و قدرش براي مردم آن چنان که بايد شناخته نشده است و هنوز نيز اين غربت با وجود احترام خاص ايرانيان و داشتن گنبد و بارگاه با شکوه ادامه دارد.
غير از امام رضا ـ عليه السلام ـ امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز در کلام ائمه، لقب غريب خوانده شد امام صادق ـ عليه السلام ـ آن حضرت را غريب خوانده.[4]
از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرسيدند،غرباء چه کساني هستند فرمودند کساني که از امت من هستند و سنت مرا زنده مي دارند، که مردم آن سنت ها را فراموش کرده از بين برده اند، با استفاده از مفهوم اين روايت، پيامبراکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ همه ائمه را که بهترين زنده کنندگان سنت نبوي بوده اند غريب ناميده اند.[5]
درباره امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز چنين آمده «السلام علي خامس اصحاب الکساء السلام علي غريب الغرباء السلام علي الشهيد الشهداء...».[6]
در زيارت وداع شهداء کربلا و امام حسين ـ عليه السلام ـ چنين آمده است: «السلام عليک يا غريب الغرباء....».[7] بنابراین پیش از امام رضا(ع) امام حسین (ع) نیز ملقب به این لقب می باشد[8].
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- امام شناسی ، سید محمدحسین حسینی تهرانی .
2- دانش نامه و مجموعه مقالات همایش علمی امام رضا(ع)؛دانشگاه زنجان.
پی نوشتها:
[1]. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج2، ص217.
[2]. محمد بن مسعود عياشي، تفسير عياشي، تهران، چاپخانه علميه، 1380ش، ج1، ص2؛ شيخ طبرسي رجال، ص74؛ رجال کشي، ص445.
[3]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالوفاء، ج49، ص117؛ شيخ صدوق، عيون، ج2، ص217.
[4]. محمد بن يعقوب کليني، کافي، تهران، داراالکتب الاسلاميه، ج4، ص147 و ج4، ص581.
[5]. ابن بطريق، العمده، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1407ق، ص435.
[6]. محمد بن مومن مشهدي المزار، تحقيق جواد القيومي، نشر قيوم، 1419ق، ص497.
[7]. ابن طاووس، اقبال الاعمال، مکتب الاعلام الاسلامي، 1416ق، ج3، ص347.
[8] . برگرفته از مقاله امیر علی حسنلو از سایت قدس
منبع: اندیشه قم
از آن رو که امام رضا ـ عليه السلام ـ در عصري مي زيست که از چند جهت مظلوميت آن حضرت نمايان شد که شايد بتوان گفت دلايل ملقب شدنش از اين عوامل نشأت مي گرفت.
1.مواجه با حاکم حیله گر: امام با حاکمي چون مأمون مواجه شد، مأمون فردي بود که تظاهر به دوستي اهل بيت مي نمود اما سياستي در پيش گرفت که نمايش حب اهل بيت نموده ولي در باطن در مهجوريت اهل بيت بکوشد،او حیله کارترین حاکم درجهان اسلام بود ؛ او امام را از مدينه که وطن محبوبش بود به اجبار به سوي مرو فراخواند و امام ناچار بود که از اين دعوت استقبال کند از آن جهت وقتي خواست به سوي مرو حرکت کند اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خود را خواند وگفت براي من گريه کنيد؛ ديگر مرا نخواهيد ديد.[1] وقتي امام از اين مسافرت به اين شکل سخن گفت روشن مي شود که غربت آن حضرت قطعي بوده است.
2. همزمانی با واقفیه : پس از امام کاظم عده اي بنام واقفیه که از شيعيان آن حضرت و پدرش بودند به انکار امامت امام رضا ـ عليه السلام ـ مي پرداختند و بين شيعه اختلاف افکندند و امام از اين قضيه بسيار غمناک و اندوهگين شد، و آنان به رهبري علي بن حمزه بطائني، شيعه را در اين دوره به سختي پراکنده ساختند و دل امام را به سختي رنجاندند و از اين جهت امام در حقش نفرين کرد.[2] اين مسئله نيز از وجوه غربت امام بود و شيعه را محدود کرد.
3. اهانت دوستان : شايد علت ديگر اين است که جمعي از شيعه مدعي شدند که امام بعد از تو منقرض شود، چون تو نسلي و فرزندي بعد از خود نداري، با وجود اينکه امام جواد متولد شده بود، و امام رضا ـ عليه السلام ـ او را به عنوان جانشيني خود معرفي مي کرد و آنان منکر وجود فرزند براي امام بودند، اگر کسي فرزند داشته باشد و عده اي چنين ادعا کنند که او فرزند تو نيست، حتي خويشان امام نيز چنين ادعا کردند که تو فرزندي نداري، از نظر روحي و رواني اين مسئله براي هر کس بسيار سخت است، چه رسد اينکه نسبت به امام معصوم چنين ادعايي کنند، غربتي از اين بالاتر که خويشاوندان درباره امام چيزي را ادعا کنند که منکر مقام امامت متصل و برتري آن حضرت بوده و حضرت را به دروغ متهم سازند، چون لازمه کار آنها نسبت دروغ به امام بود که از امام خواستند نسب شناس و قيافه شناس دعوت کند براي تاييد فرزندي امام جواد.
3. اعلام غربت از سوی خود : وجه ديگر غربت اين است که خود حضرت خود را هنگام وداع اهل بيت غريب ناميد «زرني اخرج من جوار جدي فاموت في غربة...».[3]
4. شناخت نشدن قدر ومنزلت : وجه ديگر غربت امام رضا ـ عليه السلام ـ اين بود چون امام مثل ديگر ائمه ـ عليهم السلام ـ با همه علوم الهي که در سينه داشت و برتري آن حضرت به تمام مردم جهان روشن شد و در مناظرات مختلف علمي بر همه دانشمندان چيره شد؛ اما با همه آشکار شدن فضائلش، مردم درباره آن حضرت چنان که بايد قدر ندانستند، اگر چه بيشتر اين هجران و غربت از طرف مأمون و عباسيان در حق حضرت روا شد.
اگر همه اين دلايل را جمع بندي کنيم، امام رضا ـ عليه السلام ـ غريب الغربا بوده و قدرش براي مردم آن چنان که بايد شناخته نشده است و هنوز نيز اين غربت با وجود احترام خاص ايرانيان و داشتن گنبد و بارگاه با شکوه ادامه دارد.
غير از امام رضا ـ عليه السلام ـ امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز در کلام ائمه، لقب غريب خوانده شد امام صادق ـ عليه السلام ـ آن حضرت را غريب خوانده.[4]
از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرسيدند،غرباء چه کساني هستند فرمودند کساني که از امت من هستند و سنت مرا زنده مي دارند، که مردم آن سنت ها را فراموش کرده از بين برده اند، با استفاده از مفهوم اين روايت، پيامبراکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ همه ائمه را که بهترين زنده کنندگان سنت نبوي بوده اند غريب ناميده اند.[5]
درباره امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز چنين آمده «السلام علي خامس اصحاب الکساء السلام علي غريب الغرباء السلام علي الشهيد الشهداء...».[6]
در زيارت وداع شهداء کربلا و امام حسين ـ عليه السلام ـ چنين آمده است: «السلام عليک يا غريب الغرباء....».[7] بنابراین پیش از امام رضا(ع) امام حسین (ع) نیز ملقب به این لقب می باشد[8].
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- امام شناسی ، سید محمدحسین حسینی تهرانی .
2- دانش نامه و مجموعه مقالات همایش علمی امام رضا(ع)؛دانشگاه زنجان.
پی نوشتها:
[1]. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج2، ص217.
[2]. محمد بن مسعود عياشي، تفسير عياشي، تهران، چاپخانه علميه، 1380ش، ج1، ص2؛ شيخ طبرسي رجال، ص74؛ رجال کشي، ص445.
[3]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالوفاء، ج49، ص117؛ شيخ صدوق، عيون، ج2، ص217.
[4]. محمد بن يعقوب کليني، کافي، تهران، داراالکتب الاسلاميه، ج4، ص147 و ج4، ص581.
[5]. ابن بطريق، العمده، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1407ق، ص435.
[6]. محمد بن مومن مشهدي المزار، تحقيق جواد القيومي، نشر قيوم، 1419ق، ص497.
[7]. ابن طاووس، اقبال الاعمال، مکتب الاعلام الاسلامي، 1416ق، ج3، ص347.
[8] . برگرفته از مقاله امیر علی حسنلو از سایت قدس
منبع: اندیشه قم