پرسش :
برای دانستن صحت ادعای پيامبر اسلام چه دلايلی وجود دارد؟
پاسخ :
برای اثبات نبوت پيامبر اسلام (ص) راه هايی ذكر شده كه عبارتند از:
1- معجزات
2- اخبار و بشارت پيامبران گذشته و كتب آسماني آنها در مورد مبعوث شدن پيامبر اسلام
3- محتواي دعوت پيامبر اسلام
4- قرائن و نشانههايي كه دلالت بر پيامبري اسلام ميكند؛ قرائني از قبيل: سوابق زندگي او، اطرافيان و اصحاب، وسائل پيشبرد هدف، ميزان تأثير او در محيط، ميزان اعتقاد و فداكاري او در برابر هدف خويش، كه گواه بسيار روشني است كه ميتواند ما را از صداقت او در اين ادَعا آگاه سازد.(1) بلكه جميع اقوال و افعال و حالات و تمام سجاياي اخلاقي او دلالت بر نبوت و رسالت و راستي او در ادّعاي نبوتش ميكند. هركس در سيره عملي و افعال و اخلاق و حالاتي كه از پيامبر گرامي اسلام به ما رسيده است و در روايات و اخباري كه دلالت بر شيوه هدايت و رهبري او بر مردم و انس و الفت او با مردم دارد و يا جوابهايي كه در مسائل گوناگون از او نقل شده و تدبيرهاي بديعي كه او در مصالح و امور زندگي مردم داشته و نكتهها و اشاراتي كه او در بيان كردن شرع مقدس اسلام داشته، دقت كند، جاي هيچ شك و ترديدي باقي نميماند كه اين امور با نيروي بشري حاصل نشده است بلكه با استمداد الهي همراه بوده و همه اين امور به فضل خداوند به او عنايت شده است، در حالي كه او يك مرد امَي بيش نبوده و اينكه اصلاً علمي نياموخته و به مكنب نرفته است. همه اين امور گواهي ميدهد كه اينها از خواص نبوت و دريافت وحي بوده است كه فقط به دست پيامبران حاصل ميشود.(2)
محتواي دعوت پيامبر اسلام نيز يكي ديگر از رههاي اثبات نبوت ايشان است، محتواي دعوت پيامبر اسلام مشتمل بر مفاهيم بلندي بود كه در تمام شؤون زندگي بشر تأثير گذاشت، مردم را به سوي توحيد و يكتاپرستي و منزه داشتن خداوند از هر گونه نقص و عيب و دست برداشتن از بت پرستي دعوت نمود در حالي كه قبل از آن مفاهيمي همچون شرك و بت پرستي در آن زمان رايج بود و مردم در گمراهي به سر ميبردند. در محيط كينه و دشمني جامعه آن روز بذر محبت و مواسات را پاشيد و همه مردم را برادر و كمك كار و يار و غمخوار يكديگر خواند و فرمود: «إنَما المؤمنون اخوهٌ ».(3) احسان و عدالت اجتماعي را بر پا ساخت و كجاست اين تعاليم در بلندي و اوج در مقايسه با قبيحترين مفاهيم و رذائل اخلاقي كه مردم با آن خو گرفته به طوري كه دائم در جنگ و خونريزي بودند؛ از جمله بين أوس و خزرج كه دو قبيله بزرگ آن روز را تشكيل ميدادند، جنگهايي كه در طول 120 سال روي داده بود.(4)يكي ديگر از راههاي اثبات نبوت پيامبر اسلام بشارتهايي است كه پيامبران گذشته راجع به مبعوث شدن پيامبر اسلام دادهاند به طوري كه در تاريخ نقل شده است كه پيامبر گرامي اسلام بر يهود و نصاري احتجاج ميكرد كه در تورات و انجيل راجع به مبعوث شدن او بشارت داده شده است و اينكه حضرت موسي و حضرت عيسي به رسالت و پيامبري او بشارت دادهاند و اين كه اگر اهل كتاب به كتابهاي خودشان رجوع كنند اين بشارتها را در آن كتابها خواهند يافت و ميشناسد و به آن اعتراف ميكنند در مقابل اين احتجاج پيامبر علماي يهود و نصاري هيچ جوابي نداشتند بلكه تنها جواب آنها سكوت و كتمان حق و عدم انتشار اين بشارتها و كتب در بين پيروان خودشان بود. قرآن كريم در اين رابطه ميفرمايد:
«الذّين آتيناهم الكتابَ يعْرفُونَه كما يعرِفونَ أبناءَهم و انّ فريقاً منهم لَيكتُمونَ الحقّ و هم يعْلَمون» (5)
«گروهي كه ما بر آنها كتاب فرو فرستاديم محمد و حقانيت او را به خوبي ميشناسند همان گونه كه فرزندان خود را ميشناسند ولي گروهي از آنها به خاطر دشمني حق را كتمان ميكنند در صورتي كه به آن علم دارند»
«الذين يتّبِعُون الرسولَ النبي الأمّي الذي يجدُونَه مكتوباً عندهم في التوراة والانجيل» (6) «آنانكه پيروي كنند از فرستاده شدهاي پيامبر امي است آن پيغمبري كه او را در تورات و انجيلي كه در دست آنها است نگاشته مييابند»
قرآن كريم راجع به بشارت دادن حضرت عيسي به بني اسرائيل در رابطه با مبعوث شدن پيامبر اسلام ميفرمايد:
«و اذ قال عيسي بن مريم يا بني اسرائيل انّي رسول الله اليكم مصدقاً لما بين يدي من التوراة و مبشراً برسول يأتي من بعدي اسمه احمد» (7)
«و هنگامي كه عيسي بن مريم به بني اسرائيل گفت: من همانا رسول خدا به سوي شما هستم و به حقانيت كتاب تورات كه مقابل من است تصديق ميكنم و نيز شما را بشارت مي دهم كه بعد از من رسولي ميآيد كه نام او احمد است»)8(
اما در مورد معجزات پيامبر اسلام، يكي از راههاي اثبات نبوت پيامبر اسلام اين است كه او ادعاي نبوت كرده و معحزهاي كه خارق عادت و مطابق ادعاي او بوده است را اظهار كرده و آورده است در حالي كه ديگران از آوردن مثل آن عاجز بودهاند. معجزات پيامبر اسلام به حدّي است كه قابل شمارش نيست و كسي كه به ديده انصاف بنگرد جاي هيچ گونه شك و ترديدي در صدق و راستي ادعاي نبوت پيامبر (ص) براي او باقي نميماند.(9) علاوه بر اينكه نخستين و برترين و پايدارترين معجره پيامبر گرامي اسلام يعني قرآن كريم در جاي جاي خود مسأله تحدّي را مطرح كرده است و به اين وسيله صدق و راستي پيامبر اكرم را در ادّعاي نبوتش به اثبات رسانده است آنجا كه ميفرمايد:
«قل لئن اجتمعتُ الأنس و الجنّ علي أن باتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً» (10)
«بگو اي پيامبر اگر جن و انس جمع شوند كه مانند اين قرآن كتابي بياورند هرگز نميتوانند هر چند همه پشتيبان يكديگر باشند.»
در واقع قرآن كريم روي مسأله تحدي و دعوت به معارضه كه يكي از اركان اعجاز است تكيه كرده و گاه با صراحت و گاه با دلالت التزامي ميگويد اين كتاب آسماني از سوي خدا است و اگر شك و ترديدي در آن داريد جمع شويد و تمام نيروهاي خود را به كار گيريد و چيزي همانند آن و يا بخشي از آن بياوريد؛ زيرا كه اگر قرآن زاييده فكر بشر باشد شما هم بشر هستيد و داراي فكر و هوش، و در حقيقت با يك منطق عقلي روشن اعجاز قرآن و صدق و راستي نبوت پيامبر گرامي اسلام را اثبات كرده است و در طول تاريخ هم از زمان نزول قرآن تا كنون هيچ كس موفق به انجام اين كار نشده است.(11)
پي نوشتها:
1. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مدرسه امام علي بن ابي طالب، 1375، ج 8، ص 75.
2. شبّر، سيد عبدالله، حق اليقين في معرفه اصول الدين، قم، انتشارات انوار الهدي، 1426 هـ ق، چاپ چهارم، ص 159.
3. حجرات 10
4 . سبحاني، جعفر، الالهيات، قم، موسسه امام صادق، 1384، چاپ ششم، ج 3، ص 460.
5. سوره بقره، آيه 146
6. سوره اعراف، آيه 157
7. سروه صف، آيه6
8 . الالهيت، ج 3، ص 447.
9 . حلّي، حسن بن يوسف بن المطهر، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، تحقيق حسن حسن زاده آملي، قم، موسسه نشر اسلامي، 1422، چاپ نهم، ص 480- فخر رازي، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسين، المحصل، قم، انتشارات الشريف الرضي، چاپ اول، ص 490- 491.
10.سوره اسراء، آيه 88
11 . پيام قرآن، ص 76-78.
منبع:سایت انوار طاها
برای اثبات نبوت پيامبر اسلام (ص) راه هايی ذكر شده كه عبارتند از:
1- معجزات
2- اخبار و بشارت پيامبران گذشته و كتب آسماني آنها در مورد مبعوث شدن پيامبر اسلام
3- محتواي دعوت پيامبر اسلام
4- قرائن و نشانههايي كه دلالت بر پيامبري اسلام ميكند؛ قرائني از قبيل: سوابق زندگي او، اطرافيان و اصحاب، وسائل پيشبرد هدف، ميزان تأثير او در محيط، ميزان اعتقاد و فداكاري او در برابر هدف خويش، كه گواه بسيار روشني است كه ميتواند ما را از صداقت او در اين ادَعا آگاه سازد.(1) بلكه جميع اقوال و افعال و حالات و تمام سجاياي اخلاقي او دلالت بر نبوت و رسالت و راستي او در ادّعاي نبوتش ميكند. هركس در سيره عملي و افعال و اخلاق و حالاتي كه از پيامبر گرامي اسلام به ما رسيده است و در روايات و اخباري كه دلالت بر شيوه هدايت و رهبري او بر مردم و انس و الفت او با مردم دارد و يا جوابهايي كه در مسائل گوناگون از او نقل شده و تدبيرهاي بديعي كه او در مصالح و امور زندگي مردم داشته و نكتهها و اشاراتي كه او در بيان كردن شرع مقدس اسلام داشته، دقت كند، جاي هيچ شك و ترديدي باقي نميماند كه اين امور با نيروي بشري حاصل نشده است بلكه با استمداد الهي همراه بوده و همه اين امور به فضل خداوند به او عنايت شده است، در حالي كه او يك مرد امَي بيش نبوده و اينكه اصلاً علمي نياموخته و به مكنب نرفته است. همه اين امور گواهي ميدهد كه اينها از خواص نبوت و دريافت وحي بوده است كه فقط به دست پيامبران حاصل ميشود.(2)
محتواي دعوت پيامبر اسلام نيز يكي ديگر از رههاي اثبات نبوت ايشان است، محتواي دعوت پيامبر اسلام مشتمل بر مفاهيم بلندي بود كه در تمام شؤون زندگي بشر تأثير گذاشت، مردم را به سوي توحيد و يكتاپرستي و منزه داشتن خداوند از هر گونه نقص و عيب و دست برداشتن از بت پرستي دعوت نمود در حالي كه قبل از آن مفاهيمي همچون شرك و بت پرستي در آن زمان رايج بود و مردم در گمراهي به سر ميبردند. در محيط كينه و دشمني جامعه آن روز بذر محبت و مواسات را پاشيد و همه مردم را برادر و كمك كار و يار و غمخوار يكديگر خواند و فرمود: «إنَما المؤمنون اخوهٌ ».(3) احسان و عدالت اجتماعي را بر پا ساخت و كجاست اين تعاليم در بلندي و اوج در مقايسه با قبيحترين مفاهيم و رذائل اخلاقي كه مردم با آن خو گرفته به طوري كه دائم در جنگ و خونريزي بودند؛ از جمله بين أوس و خزرج كه دو قبيله بزرگ آن روز را تشكيل ميدادند، جنگهايي كه در طول 120 سال روي داده بود.(4)يكي ديگر از راههاي اثبات نبوت پيامبر اسلام بشارتهايي است كه پيامبران گذشته راجع به مبعوث شدن پيامبر اسلام دادهاند به طوري كه در تاريخ نقل شده است كه پيامبر گرامي اسلام بر يهود و نصاري احتجاج ميكرد كه در تورات و انجيل راجع به مبعوث شدن او بشارت داده شده است و اينكه حضرت موسي و حضرت عيسي به رسالت و پيامبري او بشارت دادهاند و اين كه اگر اهل كتاب به كتابهاي خودشان رجوع كنند اين بشارتها را در آن كتابها خواهند يافت و ميشناسد و به آن اعتراف ميكنند در مقابل اين احتجاج پيامبر علماي يهود و نصاري هيچ جوابي نداشتند بلكه تنها جواب آنها سكوت و كتمان حق و عدم انتشار اين بشارتها و كتب در بين پيروان خودشان بود. قرآن كريم در اين رابطه ميفرمايد:
«الذّين آتيناهم الكتابَ يعْرفُونَه كما يعرِفونَ أبناءَهم و انّ فريقاً منهم لَيكتُمونَ الحقّ و هم يعْلَمون» (5)
«گروهي كه ما بر آنها كتاب فرو فرستاديم محمد و حقانيت او را به خوبي ميشناسند همان گونه كه فرزندان خود را ميشناسند ولي گروهي از آنها به خاطر دشمني حق را كتمان ميكنند در صورتي كه به آن علم دارند»
«الذين يتّبِعُون الرسولَ النبي الأمّي الذي يجدُونَه مكتوباً عندهم في التوراة والانجيل» (6) «آنانكه پيروي كنند از فرستاده شدهاي پيامبر امي است آن پيغمبري كه او را در تورات و انجيلي كه در دست آنها است نگاشته مييابند»
قرآن كريم راجع به بشارت دادن حضرت عيسي به بني اسرائيل در رابطه با مبعوث شدن پيامبر اسلام ميفرمايد:
«و اذ قال عيسي بن مريم يا بني اسرائيل انّي رسول الله اليكم مصدقاً لما بين يدي من التوراة و مبشراً برسول يأتي من بعدي اسمه احمد» (7)
«و هنگامي كه عيسي بن مريم به بني اسرائيل گفت: من همانا رسول خدا به سوي شما هستم و به حقانيت كتاب تورات كه مقابل من است تصديق ميكنم و نيز شما را بشارت مي دهم كه بعد از من رسولي ميآيد كه نام او احمد است»)8(
اما در مورد معجزات پيامبر اسلام، يكي از راههاي اثبات نبوت پيامبر اسلام اين است كه او ادعاي نبوت كرده و معحزهاي كه خارق عادت و مطابق ادعاي او بوده است را اظهار كرده و آورده است در حالي كه ديگران از آوردن مثل آن عاجز بودهاند. معجزات پيامبر اسلام به حدّي است كه قابل شمارش نيست و كسي كه به ديده انصاف بنگرد جاي هيچ گونه شك و ترديدي در صدق و راستي ادعاي نبوت پيامبر (ص) براي او باقي نميماند.(9) علاوه بر اينكه نخستين و برترين و پايدارترين معجره پيامبر گرامي اسلام يعني قرآن كريم در جاي جاي خود مسأله تحدّي را مطرح كرده است و به اين وسيله صدق و راستي پيامبر اكرم را در ادّعاي نبوتش به اثبات رسانده است آنجا كه ميفرمايد:
«قل لئن اجتمعتُ الأنس و الجنّ علي أن باتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً» (10)
«بگو اي پيامبر اگر جن و انس جمع شوند كه مانند اين قرآن كتابي بياورند هرگز نميتوانند هر چند همه پشتيبان يكديگر باشند.»
در واقع قرآن كريم روي مسأله تحدي و دعوت به معارضه كه يكي از اركان اعجاز است تكيه كرده و گاه با صراحت و گاه با دلالت التزامي ميگويد اين كتاب آسماني از سوي خدا است و اگر شك و ترديدي در آن داريد جمع شويد و تمام نيروهاي خود را به كار گيريد و چيزي همانند آن و يا بخشي از آن بياوريد؛ زيرا كه اگر قرآن زاييده فكر بشر باشد شما هم بشر هستيد و داراي فكر و هوش، و در حقيقت با يك منطق عقلي روشن اعجاز قرآن و صدق و راستي نبوت پيامبر گرامي اسلام را اثبات كرده است و در طول تاريخ هم از زمان نزول قرآن تا كنون هيچ كس موفق به انجام اين كار نشده است.(11)
پي نوشتها:
1. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مدرسه امام علي بن ابي طالب، 1375، ج 8، ص 75.
2. شبّر، سيد عبدالله، حق اليقين في معرفه اصول الدين، قم، انتشارات انوار الهدي، 1426 هـ ق، چاپ چهارم، ص 159.
3. حجرات 10
4 . سبحاني، جعفر، الالهيات، قم، موسسه امام صادق، 1384، چاپ ششم، ج 3، ص 460.
5. سوره بقره، آيه 146
6. سوره اعراف، آيه 157
7. سروه صف، آيه6
8 . الالهيت، ج 3، ص 447.
9 . حلّي، حسن بن يوسف بن المطهر، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، تحقيق حسن حسن زاده آملي، قم، موسسه نشر اسلامي، 1422، چاپ نهم، ص 480- فخر رازي، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسين، المحصل، قم، انتشارات الشريف الرضي، چاپ اول، ص 490- 491.
10.سوره اسراء، آيه 88
11 . پيام قرآن، ص 76-78.
منبع:سایت انوار طاها