يکشنبه، 24 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

ازمنظر دين ويژگي هاي رفتاري افرادي كه مورد احترام و محبوب ديگرانند را بيان كنيد؟


پاسخ :
1- خوش اخلاق بودن:
كسى كه خوش اخلاق باشد و با ديگران خوشرفتارى كند و با لبِ خندان با ديگران سخن بگويد، محبوب همه است و زندگى خوشى خواهد داشت. امام صادق(ع) فرمود: «هيچ زندگى گواراتر از خوش اخلاقى نيست».[1] بر اساس پيامدهاى بسيار مهم خوش اخلاقى است كه در اسلام سخت بدان توجه شده است.[2]تا آنجا كه از پيامبر اسلام به عنوان: «و إنّك لعلى خُلُقٍ عظيم»[3] ياد شده است. از سوى ديگر خُلق خوش موجب از بين رفتن گناهان شده و عامل كسب محبت خدا است.[4]
2- تواضع:
يكى از عوامل محبوبيت تواضع و فروتنى و تكبر زدايى است. نخستين صفتى كه خداوند بندگان خاص خود را به آن توصيف مى كند، تواضع و وقار در راه رفتن و نداشتن غرور است.[5]
امام علي(ع) در توصيف اهل تقوا فرمود:‌«... و مشيهم التواضع؛[6]ازجمله صفات برجسته پرهيزكاران اين است كه راه و مشي آنان از روى تواضع و فروتنى است».در برخى از روايات ديگر تواضع نشانة عقل[7] و از برترين عبادات به حساب آمده[8] و عامل مهم محبت است. امام علي(ع) فرمود:‌« ثمره التّواضع المحبّه؛[9] نتيجة تواضع جلب محبت و علاقة مردم است».
3- احترام به ديگران:
هر كسى به شخصيت خويش علاقه مند است و خودش را دوست مى دارد و دوست دارد ديگران به او احترام گذارند و از اهانت و توهين متنفر است. حفظ حرمت و قداست و احترام به ديگران موجب مى شود كه ديگران نيز قداست او را حفظ كنند؛ از اين رو در اسلام به عوامل محبت زا سفارش شده است تا جامعه اى مبتنى بر احترام متقابل به وجود آيد. شايد يكى از علل سفارش اسلام به سلام نمودن[10] جلب محبو بيت واحترام است. در برخى از روايات تصريح شده است كه آغاز به سلام اهميت و ثواب بيشترى دارد. امام علي(ع) فرمود:‌ «سلام كردن هفتاد حسنه دارد كه شصت و نه تاى آن براى سلام كننده و يكى براى جواب دهنده است».[11]
4- اجتناب از غيبت:
براى ايجاد فضاى احترام در جامعه هم لازم است عوامل احترام رعايت گردد و هم آفات و آسيب هاى احترام از بين برود. يكى از عوامل مهم كه احترام را از بين برده و موجب حرمت شكنى مى گردد غيبت است، از اين رو در اسلام شديداً از آن نهى شده[12] و عامل از بين رفتن اعمال نيك[13] دانسته شده است. همچنين در برخى روايات تصريح شده است كه غيبت از ارزش عبادات مى كاهد[14] و مانع قبولى اعمال بوده[15] و غيبت كننده مؤمن نيست.[16]

پی نوشتها:
[1] بحارالانوار، ج 71، ص 389.
[2] همان، ج 73، ص 297؛ سفينه البحار، ج1، ص 410؛ اصول كافي،‌ج 2،‌ص 122.
[3] قلم آية‌4.
[4] مشكوه الانوار، ج 179.
[5] فرقان آية 63.
[6] نهج البلاغة صبحى صالح، خطبة 193.
[7] مستدرك الوسايل، ج2، ص 305.
[8] امالى طوسي، ص 5.
[9] محدث نوري، دار السلام، ج 2، ص 172.
[10] نساء آية‌86 و ابراهيم،‌آيه 23.
[11] بحارالانوار، ج 76، ص 11.
[12] حجرات ( آية 12)؛ وسايل الشيعه، ج 8، ص 608؛ جامع السعادات، ج 2، ص 304؛ محجه البيضاء، ج 5، ص 251.
[13] جامع السعادات، ج 2، ص 305؛ انوارالنعمانيه، ص 259.
[14] اصول كافي، ج2، ص 357.
[15] كشف الريبه، ص 6.
[16] كشف الريبه، ص 7؛ تفسير قرطبي، ج 16، ص 333.
منبع:سایت انوار طاها


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.