پرسش :
مقصود از طى الارض چيست؟
پاسخ :
براى طى الارض چندين معنا ذكر شده است:
1- نزديك شدن مكانها به يكديگر.
2- تجدد امثال يعنى ارسال صورتى به مكانى كه اراده مى كند.
3- اعدام و ايجاد، يعنى در يك مكان وجود عينى خود را نابود و همان زمان در مكان ديگر ايجاد مى كند. اين قدرت را خدا به پيامبران و ائمه و بعضى از اولياى الهى عنايت كرده است. ديگران هم با اجازه يا به دستور و يا همراه با اولياى الهى مى توانند طى الارض كنند، البته چنين افرادى مسئله را پنهان نگه مى دارند و به كسى نمى گو يند مگر با اذن الهى و براى هدايت شخصى يا امر ديگر.
اگر انسان روحش را از آلودگىها و تعلقها پاك ساخته و خود را به اصل و حقيقت وجود خو يش برساند، يعنى روح خدائى را در خود زنده كند ، ممكن است به اين مقام نائل آيد.ممكن است پاك كردن نفس از آلودگى، شرط لازم براى رسيدن به اين مقام باشد، ولى شرط كافى براى آن نباشد. عارفان معمولاً به سالكان در اين راه سفارش مى كنند كه در درجه اوّل از محرّمات اجتناب كنند و واجبات را انجام دهند. در درجه بعد آنان را به انجام دادن مستحبات و اجتناب از مكروهات توصيه مى كنند.اين كار نياز به مداومت جدى و رياضت شرعى دارد و بايد زير نظر اساتيد واقعى عرفان قرار گيرد، زيرا در اين باب مدعيان طى الارض زياد هستند.
قرآن مجيد طى الارض را براى يكى از نزديكان با ايمان و دوستان خاص سليمان به نام آصف بن برخيا ذكر كرده كه توانست تخت بلقيس را به يك چشم به هم زدن حاضر كند.قرآن مجيد درباره او مى فرمايد: «كسى كه دانشى از كتاب داشت، اين كار را انجام داد».(1) بسيارى از مفسران گفته اند: اين مرد با ايمان از اسم اعظم الهى با خبر بود. البته منظور از آگاهى بر اسم اعظم، تخلّق (آراستگى) به آن اسم و وصف است، يعنى انسان از نظر آگاهى و اخلاق و تقوا و ايمان آن چنان تكامل يابد كه مظهرى از آن اسم گردد.اين تكامل معنوى و روحانى (كه پرتوى از آن اسم اعظم الهى است) قدرت بر اين كار را فراهم مى كند.(2) براى توضيح بيشتر اين بحث مراجعه كنيد به كتاب مهرتابان از علامه محمد حسين طباطبايى، ص 177 - 186.
پى نوشتها:
1. نمل (27) آيه 40.
2. تفسير نمونه، ج 15، ص 470، با تلخيص.
منبع:سایت انوار طاها
براى طى الارض چندين معنا ذكر شده است:
1- نزديك شدن مكانها به يكديگر.
2- تجدد امثال يعنى ارسال صورتى به مكانى كه اراده مى كند.
3- اعدام و ايجاد، يعنى در يك مكان وجود عينى خود را نابود و همان زمان در مكان ديگر ايجاد مى كند. اين قدرت را خدا به پيامبران و ائمه و بعضى از اولياى الهى عنايت كرده است. ديگران هم با اجازه يا به دستور و يا همراه با اولياى الهى مى توانند طى الارض كنند، البته چنين افرادى مسئله را پنهان نگه مى دارند و به كسى نمى گو يند مگر با اذن الهى و براى هدايت شخصى يا امر ديگر.
اگر انسان روحش را از آلودگىها و تعلقها پاك ساخته و خود را به اصل و حقيقت وجود خو يش برساند، يعنى روح خدائى را در خود زنده كند ، ممكن است به اين مقام نائل آيد.ممكن است پاك كردن نفس از آلودگى، شرط لازم براى رسيدن به اين مقام باشد، ولى شرط كافى براى آن نباشد. عارفان معمولاً به سالكان در اين راه سفارش مى كنند كه در درجه اوّل از محرّمات اجتناب كنند و واجبات را انجام دهند. در درجه بعد آنان را به انجام دادن مستحبات و اجتناب از مكروهات توصيه مى كنند.اين كار نياز به مداومت جدى و رياضت شرعى دارد و بايد زير نظر اساتيد واقعى عرفان قرار گيرد، زيرا در اين باب مدعيان طى الارض زياد هستند.
قرآن مجيد طى الارض را براى يكى از نزديكان با ايمان و دوستان خاص سليمان به نام آصف بن برخيا ذكر كرده كه توانست تخت بلقيس را به يك چشم به هم زدن حاضر كند.قرآن مجيد درباره او مى فرمايد: «كسى كه دانشى از كتاب داشت، اين كار را انجام داد».(1) بسيارى از مفسران گفته اند: اين مرد با ايمان از اسم اعظم الهى با خبر بود. البته منظور از آگاهى بر اسم اعظم، تخلّق (آراستگى) به آن اسم و وصف است، يعنى انسان از نظر آگاهى و اخلاق و تقوا و ايمان آن چنان تكامل يابد كه مظهرى از آن اسم گردد.اين تكامل معنوى و روحانى (كه پرتوى از آن اسم اعظم الهى است) قدرت بر اين كار را فراهم مى كند.(2) براى توضيح بيشتر اين بحث مراجعه كنيد به كتاب مهرتابان از علامه محمد حسين طباطبايى، ص 177 - 186.
پى نوشتها:
1. نمل (27) آيه 40.
2. تفسير نمونه، ج 15، ص 470، با تلخيص.
منبع:سایت انوار طاها