پرسش :
آیا بیداری اسلامی از شرایط یا علائم ظهور امام زمان علیه السلام است؟
پاسخ :
لازم است در ابتدا روشن شود منظور از شرایط و علائم ظهور چیست؟ تا بعد بر اساس آن بتوانیم پاسخ دهیم که این بیداری اسلامی چه می تواند باشد و چه ارتباطی با بحث مهدویت و امر ظهور امام زمان علیه السلام می تواند داشته باشد؟
تعریف علائم
یعنی نشانه هایی که بیانگر هستند، علامت می دهند و ما را به طرف مقصد راهنمایی می کنند که شما به طرف مقصد حرکت می کنید که شما به مقصد نزدیک شدید به اینها علائم می گویند.
معمولاَ هم علائم یک چیز در اختیار عموم انسان ها نیست، بلکه برای راهنمایی قرار داده شده است، مثل علامت راهنمایی و رانندگی که در اختیار عموم انسان ها نیست که با سلیقه خود آن را بخواهند تغییر دهند بلکه یک گروه متخصص،علامت ها را طراحی کرده و به مردم نشان می دهند و این علامت ها در جاده استفاده می شود.
علامت های ظهور هم یک سری اتفاقها، رویدادها و حوادثی است که خداوند تبارک تعالی در نظر گرفته است تا اینها به عنوان نشانه های ظهور باشد. پس ما انسان ها نمی توانیم خود علامتی برای ظهور انتخاب کنیم یعنی این که بگوییم این علامت ظهور است یا این علامت را نفی کنیم، لذا ما انسان ها هیچ نقشی در علامت های ظهور نداریم آن چیزی را که خداوند به عنوان علامت در نظر گرفته همان هست و در روایات به آن اشاره شده است البته ما هم می توانیم تجزیه و تحلیل کنیم که آیا مطلب با توجه به روایات علامت هست یا خیر.
تعریف شرایط
در رابطه با شرایط، زمینه ها و امور و عواملی که باعث می شود یک پدیده به وجود بیاید آن زمینه ها و اسباب در بعضی مواقع در اختیار ما انسان ها است و در بعضی موارد در اختیار ما انسان ها نیست اگر آن پدیده، پدیده ای باشد که ما انسان ها در آن دخالتی نداشته باشیم، شرایطش هم در اختیار ما نیست مثل باران، یک پدیده ای است که در اختیار ما نیست لذا ما نمی توانیم باران را تولید کنیم یا جلوی باران را بگیریم البته دخالت هایی می کنیم ولی عموما در اختیار ما نیست لذا خشکسالی های زیادی اتفاق می افتد و بشر هیچ کاری نمی تواند انجام دهد یا بارانهای سیل آسایی به وجود می آید و بشرهیچ کار نمی تواند انجام دهد. اما اموری که مربوط به زندگی انسان ها است، انسان ها در آن امور دخالت دارند و نقش ایفا می کنند به عبارتی دیگر انسان ها اگر همه شرایط و زمینه ها را در اختیارشان نباشد، قطعا برخی از شرایط و زمینه ها در اختیارشان است. علت هم این است که آن امر مربوط به انسان ها است، به خاطر همین خداوند تبارک تعالی انسان ها را دخالت می دهد و نقش آنها را می پذیرد.
نقش انسانها در شرایط ظهور امام زمان علیه السلام
بحث قیام و انقلاب امام زمان علیه السلام از همین قسم است یعنی یک پدیده ای است که در مورد زندگی انسان ها قرار است اتفاق بیفتد خیلی روشن است که انسان ها در آن نقش دارند و باید زمینه هایی را فراهم بکنند تا امکان انقلاب در جامعه انسانی ممکن بشود.
ما اگر نگاه کنیم به انقلاب ها می توانیم یک سری شرایطی را برای انقلاب در نظر بگیریم به عنوان شرایط عام. وقتی هم به انقلاب امام زمان علیه السلام نگاه می کنیم با توجه به این که این انقلاب مانند انقلاب های دیگر است که در جامعه انسانی رقم می خورد، می توانیم مشابه سازی کنیم و بگوییم همان طور که در این انقلاب ها این شرایط است و انسان ها نقش ایفا می کنند در انقلاب امام زمان علیه السلام نیز همین طور است، باید این شرایط باشد و انسان ها نقش خودشان را ایفا بکنند. البته ما جدای این که از این انقلاب های دیگر استفاده می کنیم، آیات و روایات هم هستند که به ما می گویند که اگر انسان ها نقش خود را ایفا بکنند، امر ظهور ان شاء الله زودتر محقق خواهد شد.
انقلاب هایی که امروز در حال رخ دادن است، جزء شرایط ظهور است
یکی از نقش آفرینی ها مهمی که باعث می شود که انقلابی رقم بخورد این هست که توده مردم خواستار یک تحول جدی و اساسی باشند یعنی به این نتیجه برسند که دیگر این نظامی که الان بر سرکار است این نظام فایده ای ندارد و باید این نظام عوض بشود و برای تغییر این نظام از خودشان حرکت نشان بدهند و این حرکت می شود یک حرکت عمومی، تحول خواهی عمومی، اگر تحول خواهی عمومی در بین یک جامعه رقم بخورد، عموم مردم آن جامعه آمادگی داشته باشند و بخواهند نظام عوض بشود، نظام عوض می شود .
کسی نمی تواند جلوی مردم را بگیرد این کاری بود که ما در ایران به رهبری امام خمینی رحمت الله علیه با رژیم منحوس پهلوی انجام دادیم و سلطنت پهلوی از بین رفت چرا به خاطر این که عموم مردم نمی خواستند و این نخواستن را نشان دادند، با راهپیمایی ها و مبارزات انقلابی، واقعا وقتی خواسته ها و خواستن تحول جدی بود، تحول هم رخ داد.
بنابراین انقلاب هایی که رخ می دهند، این انقلاب ها که زمینه آن تحول خواهی انسان ها است، باید حواسمان باشد که از شرایط و زمینه های یک انقلاب حساب می شود نه جزء علائم.
بیداری اسلامی، جزء علائم ظهور نیست
در رابطه با بیداری اسلامی که مطرح شده جزء شرایط یا علائم ظهور است، طبیعتاً زمانی می توان گفت که جزء علائم ظهور است که در روایات روشن، شفاف و صریح به آن اشاره شده باشد که در نزدیکی ظهور اتفاقاتی می افتد که نشان دهنده ظهور است اگر این طور شد، می توانیم بگوییم این قیام ها و بیداری ها از علامت های ظهور است. علامت اصطلاحی، یعنی حوادثی که بیانگر نزدیک شدن امر ظهور است اما ما در روایات چنین چیزی نداریم که به صورت شفاف، دقیق، واضح و معتبراشاره کرده باشند که انقلاب هایی در جوامع اسلامی اتفاق خواهد افتاد که نشانه ظهور است.
بیداری اسلامی، زمینه ساز شرایط ظهور است
بنابراین می توانیم وارد بحث شرایط بشویم که آیا می توان این انقلاب ها زمینه و شرایط انقلاب امام زمان علیه السلام را رقم بزنند و جزء زمینه سازی برای ظهور قلمداد شوند و یا اصولا بین این انقلاب ها و مهدویت پیوندی هست یا نه؟ اگر گفته می شود به صورت ظاهر در این انقلاب ها پیوندی با مهدویت نیست یعنی چه؟
یعنی این که مردم نیامدند بگویند که ما قیام کردیم برای این که امام زمان علیه السلام بیایید و این حکومت ها از بین برود و خودمان را آماده ظهور امام زمان علیه السلام بکنیم. بنابراین به صورت ظاهر نمی توانیم بگوییم اینها جزء زمینه سازی برای ظهور است، امابه یک معنا می توانیم به ظهور ربط بدهیم و آن این هست که در این انقلاب ها آن چیزی که اتفاق افتاده، که واقعا مردم می خواهند تحول صورت بگیرد و این تحول براساس اسلام باشد نه نسخه هایی که انسان ها می نویسند، می خواهند براساس نسخه های الهی باشد، براساس قرآن باشد این یک واقعیت است و کسی نمی تواند منکر باشد. از طرف دیگر همه این انقلاب ها تقریبا به نحوی مستقیم و غیر مستقیم از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتند. اینها طول این سی و سه سالی که انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته و حوادثی که اتفاق افتاده را می بینند که الان ایران کجا ایستاده و حکومت های خودشان را دیدند. این تحول خواهی به این نوع، بیانگر این است که واقعا اینها دلشان می خواهد یک حکومتی بر روی کار بیایید که این حکومت اسلامی باشد واقعا نه صرف اسلام، بلکه شریعت اسلامی به درستی پیاده بشود، آرمان های انسانی به درستی تحقق پیدا بکند. اگر این طور بگوییم این تحول خواهی که انشا الله گسترش پیدا کند، می تواند زمینه هایی را برای ظهور امام زمان علیه السلام فراهم بکند.
طبیعتا انقلاب امام زمان علیه السلام، زمانی رخ خواهد داد که مردم آمادگی یک تغییر اساسی را داشته باشند نه یک تغییر جزیی، یک تغییر اساسی، یک تحول بنیادین، مثل این که مردم ما در سال 57 واقعا به دنبال یک تغییر بنیادین بودند به خاطرهمین کل نظام حاکم و آن سیستم و قوانین همه زیر رو شد و به یک نظام کاملا جدید روی کار آمد اگر این طور باشد .
می توان بگوییم که این انقلاب ها می توانند برای زمینه سازی ظهور امام زمان علیه السلام حساب بشوند و جزء شرایط ظهور قرار بگیرند و ما این امید را ان شاء الله داریم که مردم حالا که وارد صحنه سیاست شدند و دنبال تحول اساسی هستند همان طور رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: "سعی بکنند این تحول، تحول اساسی باشد، مصادره نشود و بتوانند آن چیزی را که ندای فطرت شان و عقل شان و دین شان بگوید، ان شاء الله به آن برسند".
منبع :www.mahdi313.org
لازم است در ابتدا روشن شود منظور از شرایط و علائم ظهور چیست؟ تا بعد بر اساس آن بتوانیم پاسخ دهیم که این بیداری اسلامی چه می تواند باشد و چه ارتباطی با بحث مهدویت و امر ظهور امام زمان علیه السلام می تواند داشته باشد؟
تعریف علائم
یعنی نشانه هایی که بیانگر هستند، علامت می دهند و ما را به طرف مقصد راهنمایی می کنند که شما به طرف مقصد حرکت می کنید که شما به مقصد نزدیک شدید به اینها علائم می گویند.
معمولاَ هم علائم یک چیز در اختیار عموم انسان ها نیست، بلکه برای راهنمایی قرار داده شده است، مثل علامت راهنمایی و رانندگی که در اختیار عموم انسان ها نیست که با سلیقه خود آن را بخواهند تغییر دهند بلکه یک گروه متخصص،علامت ها را طراحی کرده و به مردم نشان می دهند و این علامت ها در جاده استفاده می شود.
علامت های ظهور هم یک سری اتفاقها، رویدادها و حوادثی است که خداوند تبارک تعالی در نظر گرفته است تا اینها به عنوان نشانه های ظهور باشد. پس ما انسان ها نمی توانیم خود علامتی برای ظهور انتخاب کنیم یعنی این که بگوییم این علامت ظهور است یا این علامت را نفی کنیم، لذا ما انسان ها هیچ نقشی در علامت های ظهور نداریم آن چیزی را که خداوند به عنوان علامت در نظر گرفته همان هست و در روایات به آن اشاره شده است البته ما هم می توانیم تجزیه و تحلیل کنیم که آیا مطلب با توجه به روایات علامت هست یا خیر.
تعریف شرایط
در رابطه با شرایط، زمینه ها و امور و عواملی که باعث می شود یک پدیده به وجود بیاید آن زمینه ها و اسباب در بعضی مواقع در اختیار ما انسان ها است و در بعضی موارد در اختیار ما انسان ها نیست اگر آن پدیده، پدیده ای باشد که ما انسان ها در آن دخالتی نداشته باشیم، شرایطش هم در اختیار ما نیست مثل باران، یک پدیده ای است که در اختیار ما نیست لذا ما نمی توانیم باران را تولید کنیم یا جلوی باران را بگیریم البته دخالت هایی می کنیم ولی عموما در اختیار ما نیست لذا خشکسالی های زیادی اتفاق می افتد و بشر هیچ کاری نمی تواند انجام دهد یا بارانهای سیل آسایی به وجود می آید و بشرهیچ کار نمی تواند انجام دهد. اما اموری که مربوط به زندگی انسان ها است، انسان ها در آن امور دخالت دارند و نقش ایفا می کنند به عبارتی دیگر انسان ها اگر همه شرایط و زمینه ها را در اختیارشان نباشد، قطعا برخی از شرایط و زمینه ها در اختیارشان است. علت هم این است که آن امر مربوط به انسان ها است، به خاطر همین خداوند تبارک تعالی انسان ها را دخالت می دهد و نقش آنها را می پذیرد.
نقش انسانها در شرایط ظهور امام زمان علیه السلام
بحث قیام و انقلاب امام زمان علیه السلام از همین قسم است یعنی یک پدیده ای است که در مورد زندگی انسان ها قرار است اتفاق بیفتد خیلی روشن است که انسان ها در آن نقش دارند و باید زمینه هایی را فراهم بکنند تا امکان انقلاب در جامعه انسانی ممکن بشود.
ما اگر نگاه کنیم به انقلاب ها می توانیم یک سری شرایطی را برای انقلاب در نظر بگیریم به عنوان شرایط عام. وقتی هم به انقلاب امام زمان علیه السلام نگاه می کنیم با توجه به این که این انقلاب مانند انقلاب های دیگر است که در جامعه انسانی رقم می خورد، می توانیم مشابه سازی کنیم و بگوییم همان طور که در این انقلاب ها این شرایط است و انسان ها نقش ایفا می کنند در انقلاب امام زمان علیه السلام نیز همین طور است، باید این شرایط باشد و انسان ها نقش خودشان را ایفا بکنند. البته ما جدای این که از این انقلاب های دیگر استفاده می کنیم، آیات و روایات هم هستند که به ما می گویند که اگر انسان ها نقش خود را ایفا بکنند، امر ظهور ان شاء الله زودتر محقق خواهد شد.
انقلاب هایی که امروز در حال رخ دادن است، جزء شرایط ظهور است
یکی از نقش آفرینی ها مهمی که باعث می شود که انقلابی رقم بخورد این هست که توده مردم خواستار یک تحول جدی و اساسی باشند یعنی به این نتیجه برسند که دیگر این نظامی که الان بر سرکار است این نظام فایده ای ندارد و باید این نظام عوض بشود و برای تغییر این نظام از خودشان حرکت نشان بدهند و این حرکت می شود یک حرکت عمومی، تحول خواهی عمومی، اگر تحول خواهی عمومی در بین یک جامعه رقم بخورد، عموم مردم آن جامعه آمادگی داشته باشند و بخواهند نظام عوض بشود، نظام عوض می شود .
کسی نمی تواند جلوی مردم را بگیرد این کاری بود که ما در ایران به رهبری امام خمینی رحمت الله علیه با رژیم منحوس پهلوی انجام دادیم و سلطنت پهلوی از بین رفت چرا به خاطر این که عموم مردم نمی خواستند و این نخواستن را نشان دادند، با راهپیمایی ها و مبارزات انقلابی، واقعا وقتی خواسته ها و خواستن تحول جدی بود، تحول هم رخ داد.
بنابراین انقلاب هایی که رخ می دهند، این انقلاب ها که زمینه آن تحول خواهی انسان ها است، باید حواسمان باشد که از شرایط و زمینه های یک انقلاب حساب می شود نه جزء علائم.
بیداری اسلامی، جزء علائم ظهور نیست
در رابطه با بیداری اسلامی که مطرح شده جزء شرایط یا علائم ظهور است، طبیعتاً زمانی می توان گفت که جزء علائم ظهور است که در روایات روشن، شفاف و صریح به آن اشاره شده باشد که در نزدیکی ظهور اتفاقاتی می افتد که نشان دهنده ظهور است اگر این طور شد، می توانیم بگوییم این قیام ها و بیداری ها از علامت های ظهور است. علامت اصطلاحی، یعنی حوادثی که بیانگر نزدیک شدن امر ظهور است اما ما در روایات چنین چیزی نداریم که به صورت شفاف، دقیق، واضح و معتبراشاره کرده باشند که انقلاب هایی در جوامع اسلامی اتفاق خواهد افتاد که نشانه ظهور است.
بیداری اسلامی، زمینه ساز شرایط ظهور است
بنابراین می توانیم وارد بحث شرایط بشویم که آیا می توان این انقلاب ها زمینه و شرایط انقلاب امام زمان علیه السلام را رقم بزنند و جزء زمینه سازی برای ظهور قلمداد شوند و یا اصولا بین این انقلاب ها و مهدویت پیوندی هست یا نه؟ اگر گفته می شود به صورت ظاهر در این انقلاب ها پیوندی با مهدویت نیست یعنی چه؟
یعنی این که مردم نیامدند بگویند که ما قیام کردیم برای این که امام زمان علیه السلام بیایید و این حکومت ها از بین برود و خودمان را آماده ظهور امام زمان علیه السلام بکنیم. بنابراین به صورت ظاهر نمی توانیم بگوییم اینها جزء زمینه سازی برای ظهور است، امابه یک معنا می توانیم به ظهور ربط بدهیم و آن این هست که در این انقلاب ها آن چیزی که اتفاق افتاده، که واقعا مردم می خواهند تحول صورت بگیرد و این تحول براساس اسلام باشد نه نسخه هایی که انسان ها می نویسند، می خواهند براساس نسخه های الهی باشد، براساس قرآن باشد این یک واقعیت است و کسی نمی تواند منکر باشد. از طرف دیگر همه این انقلاب ها تقریبا به نحوی مستقیم و غیر مستقیم از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتند. اینها طول این سی و سه سالی که انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته و حوادثی که اتفاق افتاده را می بینند که الان ایران کجا ایستاده و حکومت های خودشان را دیدند. این تحول خواهی به این نوع، بیانگر این است که واقعا اینها دلشان می خواهد یک حکومتی بر روی کار بیایید که این حکومت اسلامی باشد واقعا نه صرف اسلام، بلکه شریعت اسلامی به درستی پیاده بشود، آرمان های انسانی به درستی تحقق پیدا بکند. اگر این طور بگوییم این تحول خواهی که انشا الله گسترش پیدا کند، می تواند زمینه هایی را برای ظهور امام زمان علیه السلام فراهم بکند.
طبیعتا انقلاب امام زمان علیه السلام، زمانی رخ خواهد داد که مردم آمادگی یک تغییر اساسی را داشته باشند نه یک تغییر جزیی، یک تغییر اساسی، یک تحول بنیادین، مثل این که مردم ما در سال 57 واقعا به دنبال یک تغییر بنیادین بودند به خاطرهمین کل نظام حاکم و آن سیستم و قوانین همه زیر رو شد و به یک نظام کاملا جدید روی کار آمد اگر این طور باشد .
می توان بگوییم که این انقلاب ها می توانند برای زمینه سازی ظهور امام زمان علیه السلام حساب بشوند و جزء شرایط ظهور قرار بگیرند و ما این امید را ان شاء الله داریم که مردم حالا که وارد صحنه سیاست شدند و دنبال تحول اساسی هستند همان طور رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: "سعی بکنند این تحول، تحول اساسی باشد، مصادره نشود و بتوانند آن چیزی را که ندای فطرت شان و عقل شان و دین شان بگوید، ان شاء الله به آن برسند".
منبع :www.mahdi313.org