پرسش :
آيا ما مىتوانيم با مطالعه سيره حضرت امام رضا عليه السلام، از آن الگو بگيريم؟
پاسخ :
ما موظفيم همچون تاسى به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله)، در گفتار و رفتار از امامان معصوممان بهره گيريم؛ خداوند مى فرمايد:
«لقد كان لكم فى رسول الله اسوه حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر»(1)
وجود پيامبر و اوصياى پس از او، كانونى هستند كه ما از آن كانون بايد روش زندگى را استخراج كنيم. رفتار معصومان آن قدر عميق است كه از جزئى ترين كار ايشان مى توان قوانين زندگى را استخراج كرد، يك كار و رفتار كوچك معصوم همچون چراغ، شعله و نورى است كه تا مسافت هاى بسيار دور را براى انسان، نشان مى دهد. استاد شهيد مرتضى مطهرى در اين باره مى نويسد:
«ما ظلمى نظير ظلمى كه در مورد قرآن كرده ايم در مورد سيره پيامبر و ائمه اطهار كرده ايم. سيره انبياء و اولياء و مخصوصا سيره پيامبر اكرم و ائمه معصومين را برداشتيم به طاق آسمان كوبيديم، گفتيم: او كه پيامبر است، نتيجه اش اين است كه اگر يك عمر براى ما تاريخ پيامبر بگويند، براى ما درس نيست، و مثل اين است كه مثلا بگويند فرشتگان در عالم بالا چنين كردند. خوب فرشتگان كردند به ما چه مربوط، يعنى اين منبع شناخت را هم از ما گرفتند. در صورتى كه اگر اين جور مى بود، خدا به جاى پيامبر فرشته مى فرستاد. پيامبرخدا صليالله عليه وآله يعنى انسان كامل، اميرمومنان علي عليهالسلام يعنى انسان كامل ، امام حسين عليهالسلام يعنى انسان كامل، حضرت زهرا سلام الله عليها يعنى انسان كامل، يعنى مشخصات بشريت را دارند با كمال عالى مافوق ملكى، يعنى مانند يك بشر گرسنه مى شوند غذا مى خورند، تشنه مى شوند آب مى خورند، احتياج به خواب پيدا مى كنند، بچه هاى خودشان را دوست دارند، عاطفه دارند، و لهذا مى توانند مقتدا باشند. اگر اين جور نبودند امام و پيشوا نبودند.»(2) آنچه كه در زندگى امام رضا (عليه السلام) همچون ساير معصومان (عليهم السلام) كاملا آشكار است و مى توان از آن به عنوان نقطه محورى در الگوگيرى، تكيه كرد، اين است كه، خلق و خوى امام مانند سخن و دينش جامع و همه جانبه بود. امام در همه ابعاد انسانى در حد كمال و تمام بود.
غياث الدين شافعى معروف به خواند مير (متوفى 942) در وصف امام رضا عليه السلام چنين مى سرايد:
سپهر عز و جلالت محيط علم و فضيلت
امام مشرق و مغرب ملاذ آل پيمبر
وفور علم و علو مكان اوست به حدى
كه شرح آن نتوان نمود كلك سخنور
قلم اگر همگى وصف ذات او بنويسد
حديث او نشود در هزار سال مكرر(3)
پي نوشتها:
1) احزاب، آيه 21.
2) سيره نبوى، ص 31، 43، 46.
3) تاريخ حبيب السير، ج2، ص 83.
منبع: سایت انوار طاها
ما موظفيم همچون تاسى به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله)، در گفتار و رفتار از امامان معصوممان بهره گيريم؛ خداوند مى فرمايد:
«لقد كان لكم فى رسول الله اسوه حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر»(1)
وجود پيامبر و اوصياى پس از او، كانونى هستند كه ما از آن كانون بايد روش زندگى را استخراج كنيم. رفتار معصومان آن قدر عميق است كه از جزئى ترين كار ايشان مى توان قوانين زندگى را استخراج كرد، يك كار و رفتار كوچك معصوم همچون چراغ، شعله و نورى است كه تا مسافت هاى بسيار دور را براى انسان، نشان مى دهد. استاد شهيد مرتضى مطهرى در اين باره مى نويسد:
«ما ظلمى نظير ظلمى كه در مورد قرآن كرده ايم در مورد سيره پيامبر و ائمه اطهار كرده ايم. سيره انبياء و اولياء و مخصوصا سيره پيامبر اكرم و ائمه معصومين را برداشتيم به طاق آسمان كوبيديم، گفتيم: او كه پيامبر است، نتيجه اش اين است كه اگر يك عمر براى ما تاريخ پيامبر بگويند، براى ما درس نيست، و مثل اين است كه مثلا بگويند فرشتگان در عالم بالا چنين كردند. خوب فرشتگان كردند به ما چه مربوط، يعنى اين منبع شناخت را هم از ما گرفتند. در صورتى كه اگر اين جور مى بود، خدا به جاى پيامبر فرشته مى فرستاد. پيامبرخدا صليالله عليه وآله يعنى انسان كامل، اميرمومنان علي عليهالسلام يعنى انسان كامل ، امام حسين عليهالسلام يعنى انسان كامل، حضرت زهرا سلام الله عليها يعنى انسان كامل، يعنى مشخصات بشريت را دارند با كمال عالى مافوق ملكى، يعنى مانند يك بشر گرسنه مى شوند غذا مى خورند، تشنه مى شوند آب مى خورند، احتياج به خواب پيدا مى كنند، بچه هاى خودشان را دوست دارند، عاطفه دارند، و لهذا مى توانند مقتدا باشند. اگر اين جور نبودند امام و پيشوا نبودند.»(2) آنچه كه در زندگى امام رضا (عليه السلام) همچون ساير معصومان (عليهم السلام) كاملا آشكار است و مى توان از آن به عنوان نقطه محورى در الگوگيرى، تكيه كرد، اين است كه، خلق و خوى امام مانند سخن و دينش جامع و همه جانبه بود. امام در همه ابعاد انسانى در حد كمال و تمام بود.
غياث الدين شافعى معروف به خواند مير (متوفى 942) در وصف امام رضا عليه السلام چنين مى سرايد:
سپهر عز و جلالت محيط علم و فضيلت
امام مشرق و مغرب ملاذ آل پيمبر
وفور علم و علو مكان اوست به حدى
كه شرح آن نتوان نمود كلك سخنور
قلم اگر همگى وصف ذات او بنويسد
حديث او نشود در هزار سال مكرر(3)
پي نوشتها:
1) احزاب، آيه 21.
2) سيره نبوى، ص 31، 43، 46.
3) تاريخ حبيب السير، ج2، ص 83.
منبع: سایت انوار طاها