پرسش :
مسئولیت اجتماعی یک طنزپرداز چیست؟
پاسخ :
پاسخ از آقای ابوالفضل زرویی نصرآباد:
طنز بیان دلخواهها نیست. یک وقت من سر سفره نشستم، غذاهای خوشمزهای همسرم برایم فراهم کرده، تنم سالم است، بچهام میخندد و تلویزیون هم برنامهی خوبی دارد. در این آرامش چهجایی برای طنز هست؟ از چه میخواهید انتقاد کنید؟ اما یک وقت هست که شما وارد خانه میشوید، میبینید غذای مناسبی ندارید، بچهها خانه را کنفیکون کردهاند، هوا بیشازحد گرم است و خودتان هم کلی انتقاد نسبتبه همهی این شرایط دارید. طنز اینجا شکل میگیرد. زمانی که همه تحت شرایط مساوی در فشار اقتصادی و غیره هستند، در این موقعیت هنر طنزپرداز است که با ایجاد لبخند، شرایط را مدیریت کند. زمانی که شرایط کشور و جامعه مطلوب نیست، بهشکلهای مختلف میتوان برخورد کرد. رفتارهای تروریستی، مبارزهی مسلحانه، اغتشاش، بدگویی و انتشار شبنامهها از این موارد هستند.
در این میان، طنزپرداز بهعنوان کسی که خود طعم مشکلات را میچشد و در متن جامعه قرار دارد و با مردم زندگی میکند، اما برای اینکه به این تنشها دامن نزند و باعث ناامیدی مردم نشود، شروع میکند به طنزآوری کردن و مشکلات را برای مردم قابل تحملتر میکند. اتفاقاً طنزپردازی که باعث تشدید فشار بر مردم شود، طنزپرداز موفقی نیست. همینطور طنزپردازی که میآید و عذرخواهی میکند، طنزپرداز نیست، چون من طنز مینویسم که عذرخواهی نکنم؛ یعنی یک طنزپرداز در ابتدا توان خود را میبیند و خطقرمزها را میسنجد و آن حرفی را که در توان خود میبیند، میزند.
طنزپرداز در کشور باید بهنحوی نقد کند که کسی احساس توهین نکند و همه هم معتقد باشند این آدم نیامده تیشه به ریشهی نظام یا سازوکار کلی کشور بزند. این آمده این مشکلات را برطرف کند و خودش هم دارد از این مصیبتها رنج میبرد، اما با زبان طنز طرح مشکل میکند.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از آقای ابوالفضل زرویی نصرآباد:
طنز بیان دلخواهها نیست. یک وقت من سر سفره نشستم، غذاهای خوشمزهای همسرم برایم فراهم کرده، تنم سالم است، بچهام میخندد و تلویزیون هم برنامهی خوبی دارد. در این آرامش چهجایی برای طنز هست؟ از چه میخواهید انتقاد کنید؟ اما یک وقت هست که شما وارد خانه میشوید، میبینید غذای مناسبی ندارید، بچهها خانه را کنفیکون کردهاند، هوا بیشازحد گرم است و خودتان هم کلی انتقاد نسبتبه همهی این شرایط دارید. طنز اینجا شکل میگیرد. زمانی که همه تحت شرایط مساوی در فشار اقتصادی و غیره هستند، در این موقعیت هنر طنزپرداز است که با ایجاد لبخند، شرایط را مدیریت کند. زمانی که شرایط کشور و جامعه مطلوب نیست، بهشکلهای مختلف میتوان برخورد کرد. رفتارهای تروریستی، مبارزهی مسلحانه، اغتشاش، بدگویی و انتشار شبنامهها از این موارد هستند.
در این میان، طنزپرداز بهعنوان کسی که خود طعم مشکلات را میچشد و در متن جامعه قرار دارد و با مردم زندگی میکند، اما برای اینکه به این تنشها دامن نزند و باعث ناامیدی مردم نشود، شروع میکند به طنزآوری کردن و مشکلات را برای مردم قابل تحملتر میکند. اتفاقاً طنزپردازی که باعث تشدید فشار بر مردم شود، طنزپرداز موفقی نیست. همینطور طنزپردازی که میآید و عذرخواهی میکند، طنزپرداز نیست، چون من طنز مینویسم که عذرخواهی نکنم؛ یعنی یک طنزپرداز در ابتدا توان خود را میبیند و خطقرمزها را میسنجد و آن حرفی را که در توان خود میبیند، میزند.
طنزپرداز در کشور باید بهنحوی نقد کند که کسی احساس توهین نکند و همه هم معتقد باشند این آدم نیامده تیشه به ریشهی نظام یا سازوکار کلی کشور بزند. این آمده این مشکلات را برطرف کند و خودش هم دارد از این مصیبتها رنج میبرد، اما با زبان طنز طرح مشکل میکند.
منبع: khamenei.ir