پرسش :
ادبیات خطبههای حضرت علی علیه السلام در نماز جمعه چگونه بوده است؟
پاسخ :
حضرت علی علیه السلام، بر اساس محورهای و محتوایی که در قالب خطبههای خود مطرح میساختند، ادبیات متناسب با آن را نیز استفاده میکردند که شناخت آن ادبیات برای بیان موضوعات مختلف برای امروز ما بسیار مهم میباشد.
ادبیات خطبههای حضرت علی علیه السلام در نماز جمعه
در بررسی محتوای خطبههای حضرت، با مجموعهای از موضوعات در محورهای مختلف و تنوع لحن مواجه هستیم. این تنوع و عدم یکنواختی بیانگر زمان شناسی و مخاطب شناسی امیرالمومنین علیه السلام است که ایشان با توجه به نوع موضوعی که میخواهند سخن بگویند، با در نظر گرفتن زمان و مکان و نیز مخاطبهای مختلف خود، ادبیات متناسب با آن سخن را نیز انتخاب میکنند که خود نشانگر رویکرد عالمانه به روانشناسی افراد جامعه در موضوعات مختلف و میزان تاثیرگذاری آن میباشد. از جمله ادبیاتی که درخطبههای حضرت میبینیم، میتوان به مواردی چون ادبیات انتقادی، سیاسی، حماسی و تبلیغی اشاره کرد.
ادبیات انتقادی:
جامعه عصر حضرت امیرالمومنین علیه السلام با چالشهای جدی مواجه شده بود و ناکثین، قاسطین و مارقین، فضای بسیار آشفته و نابسامانی را به وجود آوره بودند که به این جریانات باید فعالیتهای منافقین و توطئهگران را نیز اضافه کرد. حضرت علی علیه السلام در چنین شرایطی در برخی از خطبههای خود از این وضعیت با لحن انتقادی سخن میگوید. از همین رو در بررسی خطبههای حضرت در چندین جا از کارشکنیها، بدگوییها و تبلیغات مسموم گروه منافقان علیه جامعه اسلامی به شدت انتقاد می کند(شرح نهج البلاغه، ج10، ص163). در کنار موضوع فوق، محورهای دیگری نیز هستند که حضرت آنها را مورد توجه قرار میدهد، از جمله اینکه از زمان رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله تا زمان خلافت علی علیه السلام که حدود سی و پنج سال میگذشت، مردم از خوی و خصلتهای دوره اسلامی دوره شده بودند و روحیه مقامپرستی، شهوترانی و گرایش به امورات پست و رذل و عدم التزام به گزارههای اخلاقی و... رواج پیدا کرده بود. این موضوعی بود که در اکثر خطبههای حضرت علی علیه السلام مورد توجه و مورد انتقاد قرار میگرفت و بیان میداشتند که شرایط با دوره حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار متفاوت شده و در برابر چنین شرایطی امیرالمومنین علیه السلام به وضعیت فرهنگی دوره پیامبر خدا اشاره میکند و آرزوی آن دوران را میکند و زندگی سراسر معنوی اصحاب رسول خدا را بازگو می کند(نهج البلاغه،خطبه 97).
در این میان یکی از جدیترین محورهای انتقادی حضرت در خطبههایشان مربوط به تحولات جامعه اسلامی بعد از جنگ صفین است. در این دوران جامعه اسلامی از یک طرف شاهد کارشکنیهای معاویه و سپاه شام است که نه تنها از خلیفه مشروع اطاعت نمیکنند بلکه به محدوده قلمرو حضرت نیز دستاندازی میکنند و از سوی دیگر، مردم قلمرو حضرت بهدلایل واهی از فرامین علی علیه السلام سرپیچی میکنند و با اطلاعت نکردنشان سبب میشوند تا حضرت انتقاد شدیدی از عملکرد سپاه خود داشته باشد تا جایی که خواستار فاصله افتادن بین خود و آنها شده است(نهج البلاغه، خطبه 29).
ادبیات سیاسی:
حضرت علی علیه السلام در بیان مسائل و مشکلات سیاسی جامعه که با آن مواجه شده بود، از ادبیات سیاسی برای بیان آنها بهره میبرد و در این بیان، لحن ایشان از انتقاد نیز فراتر میرود و در این بیان ضمن اینکه از بیمهریهای جامعه و امت اسلامی نسبت به خود پرده برداشته، درصدد بیان درایت و لیاقت خویش در اداره جامعه نیز، برآمدهاند.در این نگاه بینش سیاسی حضرت به سطح مدیریت کلان و خرد جامعه است. در این بینش سیاسی از مدیریت و الگوی منحصر به فرد رسول خدا و خود یاد میکند و اینکه چگونه با اقدام خویش موجب گشتند تا جامعه از هم گسیخته نگردد و بر وحدت جامعه خدشهای وارد نیاید(نهج البلاغه،خطبه 100). سپس در جهت تقویت ارکان مدیریتی جامعه اسلامی به تبیین وظایف حاکم و والیان و نمایندگان حاکم اسلامی و از سوی دیگر وظایف مردم در برابر حاکمیت میپردازد.
سپس در تبیین شاخصههای انتخاب حاکم جامعه اسلامی به آنچه در جامعه رخ داده، انتقاد وارد میسازد و میفرماید: مردم در انتخاب رهبری که شاخصههای مدنظر را داشته باشد کوتاهی کردند. «فراقبول الله عزوجل واتقوه، و احذروا المکر و لا تخادعوه، و تقربوا الی الله بتوحیده، و طاعه من امرکم من امرکم ان تطیعوه، و لا تضلوا عن سبیل الرشاد، بالرشاد، باتباع اولئک الذین ضلوا و اضلوا ...»(مستدرک نهج البلاغه، ص82).
نکته جالب توجه در این بیان با توجه به فضای سیاسی جامعه آن روز این است که مردم حتی در معیارها و شاخصهای که مطرح می کردند و بدان معترف بودند نیز کوتاهی کردند و میفرماید: در این امور، مانند کسانی هستید که راه اشتباه رفتهاند و در توجیه عملکردشان گفتند که ما از سران خود اطاعت کردیم و از آنها ما را گمراه ساختند.«و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و کبراءنا فاضلونا السبیلا ربنا اتهم، ضعفین من العذاب»(همان) که در جواب این گروه باید گفت که چه توجیه اشتباه و نابخرادانه است این نگاه که چون سران آنها از مسلک اشتباه تبعیت کردند ما نیز همین راه را رفتیم.
ادبیات حماسی:
گرچه گروه کثیری از مردم برای اعلام بیعت بر در خانه امیرالمومنین علیه السلام حاضر شده بودند، ولی شرایط جامعه اسلامی آماده حرکت در مسیر حکومت حضرت را نداشت، همانگونه که بیان کردیم، جامعه از آموزهها و سیره زندگانی نبوی فاصله گرفته بود. با این حال اگرچه حضرت بنا به فشارها و درخواست مردم حکومت را قبول کرد، ولی همین مردم بعد از اندک زمانی شروع به کارشکنیها کردند تا جایی که سه جنگ خانگی را بر ایشان و جامعه اسلامی تحمل شد. از میان این سه جنگ، جنگ صفین مدت زمانی طولانی از وقت حضرت را گرفت و خطر آن به مراتب از دیگر جنگ ها بیشتر بود. از این رو امیرالمومنین علیه السلام برای آمادهسازی مردم برای مقابله با سپاه شام متوسل به ادبیات حماسی در خطبههای خود شدند.
حضرت در یکی از خطبههای خود برای آمادهسازی مردم کوفه بر علیه سپاهیان شام میفرماید: «شما یاوران حق، برادران دینی، سپرهای روز گرفتاری و پیکار و رازداران در برابر افشاکنندگان اسرار هستید. با نیروی شما پشتکنندگان به حق را میکویم، و به کمک شما، به اطاعت روی آوران به حق، امیدوارم ...( نهج البلاغه، خطبه 118)
همچنین در خطبه دیگری برای تهییج مردم برای جهاد و جنگ میفرمایند: «و حق جز تلاش و کوشش به دست نمیآید، شما که از خانه خود دفاع نمیکنید، چگونه میتوانید از خانه دیگران دفاع کنید و با کدام پیشوا و امام پس از من، به مبارزه خواهید رفت»(نهج البلاغه، خطبه 29)
ادبیات تبلیغی:
از دیگر ادبیاتی که در خطبههای حضرت با آن مواجه میشویم، جنبهها و ادبیات تبلیغی خطبهها است که امیرالمومنین علیه السلام بهعنوان امام و خلیفه مسلمین به بیان فرایض، تشریع احکام الهی، تاکید بر انجام واجبات و ترک محرمات، بیان فضایل اخلاقی و ویژگیهای جامعه اخلاقی، آن هم با لحنی دلسوزانه و مشفقانه صورت میگرفته است...
در جمع بندی از مباحث فوق، باید گفت که عنصر زمان و مکان در خطبههای آن حضرت، جایگاه تعیین کنندهای دارند، چرا که بعضی از خطبهها، بهطور کامل با در نظر گرفتن مکان و زمانی خاصی، ایراد گردیدهاند. ادبیات خطبهها، کاملا متفاوت از هم بوده، بهطوری که ادبیات خاصی را نمیتوان برای همه خطبهها در نظر گرفت؛ اما با توجه به اینکه ادبیات اغلب خطبهها با ادبیات تبلیغی ایراد گردیده شده، میتوان چنین برداشت کرد که مسائل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی، برای آن حضرت مهمتر از سایر موضوعات بوده است.
منبع: farhangnews.ir
حضرت علی علیه السلام، بر اساس محورهای و محتوایی که در قالب خطبههای خود مطرح میساختند، ادبیات متناسب با آن را نیز استفاده میکردند که شناخت آن ادبیات برای بیان موضوعات مختلف برای امروز ما بسیار مهم میباشد.
ادبیات خطبههای حضرت علی علیه السلام در نماز جمعه
در بررسی محتوای خطبههای حضرت، با مجموعهای از موضوعات در محورهای مختلف و تنوع لحن مواجه هستیم. این تنوع و عدم یکنواختی بیانگر زمان شناسی و مخاطب شناسی امیرالمومنین علیه السلام است که ایشان با توجه به نوع موضوعی که میخواهند سخن بگویند، با در نظر گرفتن زمان و مکان و نیز مخاطبهای مختلف خود، ادبیات متناسب با آن سخن را نیز انتخاب میکنند که خود نشانگر رویکرد عالمانه به روانشناسی افراد جامعه در موضوعات مختلف و میزان تاثیرگذاری آن میباشد. از جمله ادبیاتی که درخطبههای حضرت میبینیم، میتوان به مواردی چون ادبیات انتقادی، سیاسی، حماسی و تبلیغی اشاره کرد.
ادبیات انتقادی:
جامعه عصر حضرت امیرالمومنین علیه السلام با چالشهای جدی مواجه شده بود و ناکثین، قاسطین و مارقین، فضای بسیار آشفته و نابسامانی را به وجود آوره بودند که به این جریانات باید فعالیتهای منافقین و توطئهگران را نیز اضافه کرد. حضرت علی علیه السلام در چنین شرایطی در برخی از خطبههای خود از این وضعیت با لحن انتقادی سخن میگوید. از همین رو در بررسی خطبههای حضرت در چندین جا از کارشکنیها، بدگوییها و تبلیغات مسموم گروه منافقان علیه جامعه اسلامی به شدت انتقاد می کند(شرح نهج البلاغه، ج10، ص163). در کنار موضوع فوق، محورهای دیگری نیز هستند که حضرت آنها را مورد توجه قرار میدهد، از جمله اینکه از زمان رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله تا زمان خلافت علی علیه السلام که حدود سی و پنج سال میگذشت، مردم از خوی و خصلتهای دوره اسلامی دوره شده بودند و روحیه مقامپرستی، شهوترانی و گرایش به امورات پست و رذل و عدم التزام به گزارههای اخلاقی و... رواج پیدا کرده بود. این موضوعی بود که در اکثر خطبههای حضرت علی علیه السلام مورد توجه و مورد انتقاد قرار میگرفت و بیان میداشتند که شرایط با دوره حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار متفاوت شده و در برابر چنین شرایطی امیرالمومنین علیه السلام به وضعیت فرهنگی دوره پیامبر خدا اشاره میکند و آرزوی آن دوران را میکند و زندگی سراسر معنوی اصحاب رسول خدا را بازگو می کند(نهج البلاغه،خطبه 97).
در این میان یکی از جدیترین محورهای انتقادی حضرت در خطبههایشان مربوط به تحولات جامعه اسلامی بعد از جنگ صفین است. در این دوران جامعه اسلامی از یک طرف شاهد کارشکنیهای معاویه و سپاه شام است که نه تنها از خلیفه مشروع اطاعت نمیکنند بلکه به محدوده قلمرو حضرت نیز دستاندازی میکنند و از سوی دیگر، مردم قلمرو حضرت بهدلایل واهی از فرامین علی علیه السلام سرپیچی میکنند و با اطلاعت نکردنشان سبب میشوند تا حضرت انتقاد شدیدی از عملکرد سپاه خود داشته باشد تا جایی که خواستار فاصله افتادن بین خود و آنها شده است(نهج البلاغه، خطبه 29).
ادبیات سیاسی:
حضرت علی علیه السلام در بیان مسائل و مشکلات سیاسی جامعه که با آن مواجه شده بود، از ادبیات سیاسی برای بیان آنها بهره میبرد و در این بیان، لحن ایشان از انتقاد نیز فراتر میرود و در این بیان ضمن اینکه از بیمهریهای جامعه و امت اسلامی نسبت به خود پرده برداشته، درصدد بیان درایت و لیاقت خویش در اداره جامعه نیز، برآمدهاند.در این نگاه بینش سیاسی حضرت به سطح مدیریت کلان و خرد جامعه است. در این بینش سیاسی از مدیریت و الگوی منحصر به فرد رسول خدا و خود یاد میکند و اینکه چگونه با اقدام خویش موجب گشتند تا جامعه از هم گسیخته نگردد و بر وحدت جامعه خدشهای وارد نیاید(نهج البلاغه،خطبه 100). سپس در جهت تقویت ارکان مدیریتی جامعه اسلامی به تبیین وظایف حاکم و والیان و نمایندگان حاکم اسلامی و از سوی دیگر وظایف مردم در برابر حاکمیت میپردازد.
سپس در تبیین شاخصههای انتخاب حاکم جامعه اسلامی به آنچه در جامعه رخ داده، انتقاد وارد میسازد و میفرماید: مردم در انتخاب رهبری که شاخصههای مدنظر را داشته باشد کوتاهی کردند. «فراقبول الله عزوجل واتقوه، و احذروا المکر و لا تخادعوه، و تقربوا الی الله بتوحیده، و طاعه من امرکم من امرکم ان تطیعوه، و لا تضلوا عن سبیل الرشاد، بالرشاد، باتباع اولئک الذین ضلوا و اضلوا ...»(مستدرک نهج البلاغه، ص82).
نکته جالب توجه در این بیان با توجه به فضای سیاسی جامعه آن روز این است که مردم حتی در معیارها و شاخصهای که مطرح می کردند و بدان معترف بودند نیز کوتاهی کردند و میفرماید: در این امور، مانند کسانی هستید که راه اشتباه رفتهاند و در توجیه عملکردشان گفتند که ما از سران خود اطاعت کردیم و از آنها ما را گمراه ساختند.«و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و کبراءنا فاضلونا السبیلا ربنا اتهم، ضعفین من العذاب»(همان) که در جواب این گروه باید گفت که چه توجیه اشتباه و نابخرادانه است این نگاه که چون سران آنها از مسلک اشتباه تبعیت کردند ما نیز همین راه را رفتیم.
ادبیات حماسی:
گرچه گروه کثیری از مردم برای اعلام بیعت بر در خانه امیرالمومنین علیه السلام حاضر شده بودند، ولی شرایط جامعه اسلامی آماده حرکت در مسیر حکومت حضرت را نداشت، همانگونه که بیان کردیم، جامعه از آموزهها و سیره زندگانی نبوی فاصله گرفته بود. با این حال اگرچه حضرت بنا به فشارها و درخواست مردم حکومت را قبول کرد، ولی همین مردم بعد از اندک زمانی شروع به کارشکنیها کردند تا جایی که سه جنگ خانگی را بر ایشان و جامعه اسلامی تحمل شد. از میان این سه جنگ، جنگ صفین مدت زمانی طولانی از وقت حضرت را گرفت و خطر آن به مراتب از دیگر جنگ ها بیشتر بود. از این رو امیرالمومنین علیه السلام برای آمادهسازی مردم برای مقابله با سپاه شام متوسل به ادبیات حماسی در خطبههای خود شدند.
حضرت در یکی از خطبههای خود برای آمادهسازی مردم کوفه بر علیه سپاهیان شام میفرماید: «شما یاوران حق، برادران دینی، سپرهای روز گرفتاری و پیکار و رازداران در برابر افشاکنندگان اسرار هستید. با نیروی شما پشتکنندگان به حق را میکویم، و به کمک شما، به اطاعت روی آوران به حق، امیدوارم ...( نهج البلاغه، خطبه 118)
همچنین در خطبه دیگری برای تهییج مردم برای جهاد و جنگ میفرمایند: «و حق جز تلاش و کوشش به دست نمیآید، شما که از خانه خود دفاع نمیکنید، چگونه میتوانید از خانه دیگران دفاع کنید و با کدام پیشوا و امام پس از من، به مبارزه خواهید رفت»(نهج البلاغه، خطبه 29)
ادبیات تبلیغی:
از دیگر ادبیاتی که در خطبههای حضرت با آن مواجه میشویم، جنبهها و ادبیات تبلیغی خطبهها است که امیرالمومنین علیه السلام بهعنوان امام و خلیفه مسلمین به بیان فرایض، تشریع احکام الهی، تاکید بر انجام واجبات و ترک محرمات، بیان فضایل اخلاقی و ویژگیهای جامعه اخلاقی، آن هم با لحنی دلسوزانه و مشفقانه صورت میگرفته است...
در جمع بندی از مباحث فوق، باید گفت که عنصر زمان و مکان در خطبههای آن حضرت، جایگاه تعیین کنندهای دارند، چرا که بعضی از خطبهها، بهطور کامل با در نظر گرفتن مکان و زمانی خاصی، ایراد گردیدهاند. ادبیات خطبهها، کاملا متفاوت از هم بوده، بهطوری که ادبیات خاصی را نمیتوان برای همه خطبهها در نظر گرفت؛ اما با توجه به اینکه ادبیات اغلب خطبهها با ادبیات تبلیغی ایراد گردیده شده، میتوان چنین برداشت کرد که مسائل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی، برای آن حضرت مهمتر از سایر موضوعات بوده است.
منبع: farhangnews.ir