پرسش :
فرزند پدرى هستم که هيچ گونه اعتقادى به خدا و پيامبر و معاد ندارد و مسلما نماز هم نمىخواند، بلکه در مواردى توهين به آستان قدس خدا و پيامبر مىکند و با انقلاب فوق العاده بد است. اخلاق خانوادگى او -به خاطر اين که مادرم و خواهر و برادرانم همه معتقد به مبانى مذهبى هستند- فوق العاده تند و به دور از عواطف پدرى است. من تا آنجا که توانستم با محبّت و رفتار ملايم با پدرم صحبت کرده و او را از روشى که در مقابل خدا و پيامبر و در مقابل خانواده پيش گرفته است، نهى کردهام، امّا محبّت و طبع ملايم هم در او کارگر نيست و اکنون وضع خانواده آشفته و هر روز دعوا و ناسزا گويى از طرف پدرم در خانواده شديدتر شده و من هم با پدرم دعوا کرده و از او قهر نمودم. البتّه متذکر مىشوم که من ازدواج کرده و در منزل همسرم زندگى مىکنم و شوهرم گفته است که راضى نيستم ديگر به خانه پدر و مادرت بروم. حال از امام عزيز مىخواهم تکليف اين جانب را نسبت به پدرم که کافر به همه چيز است روشن کند!
پاسخ :
از قطع رحم اجتناب کنيد و حتى المقدور در هدايت او کوشش نماييد.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص490
از قطع رحم اجتناب کنيد و حتى المقدور در هدايت او کوشش نماييد.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص490