حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا (س) در کلام «ابن قتیبه»
پرسش :
«ابن قتیبه» حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا (علیها السلام) توسط عمر را چگونه نقل می کند؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
مورّخ شهیر «عبدالله بن مسلم بن قتیبه» مى نویسد: «ابوبکر عمر را به دنبال کسانی فرستاد که از بیعت با وی امتناع کردند، او به خانه على(ع) آمد و از همه خواست بیرون بیایند وگرنه خانه را به آتش خواهد کشید، و حضور دخت پیامبر(ص) هم در آن جمع مانع این کار نخواهد بود. در این هنگام فاطمه(س) گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبتهایى به ما از فرزند خطّاب و فرزند ابى قحافه رسید، سپس عمر با گروهى على(ع) را بیرون آوردند و نزد ابى بکر بردند و به او گفتند: اگر بیعت نکنی گردنت را مى زنیم».
پاسخ تفصیلی:
مورّخ شهیر «عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینورى» (212-276) از پیشوایان ادب، نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى و مؤلف کتاب تأویل مختلف الحدیث، و ادب الکاتب و... است.(1) وى در کتاب الامامة و السیاسة چنین مى نویسد:
«إنّ أبابَکْر(رض) تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَتِهِ عِنْدَ عَلیّ کَرَّمَ اللهُ وَجْهَهُ فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ عُمَرُ فَجاءَ فَناداهُمْ وَ هُمْ فی دارِ عَلیٍّ، فَأَبَوْا أَنْ یَخْرُجُوا فَدَعا بِالْحَطَب وَ قالَ: وَالَّذی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّها عَلى مَنْ فیها، فَقیلَ لَهُ: یا أبا حَفص إِنَّ فیها فاطِمَةَ فَقالَ، وَ إِنْ!»(2)؛
(ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه على گردآمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام) آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را با شما آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!).
ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناک تر و دردناک تر نوشته است، او مى گوید:
«ثُمَّ قامَ عَمُرُ فَمَشى مَعَهُ جَماعَةٌ حَتّى أَتَوْا فاطِمَةَ فَدقُّوا الْبابَ فَلَمّا سَمِعَتْ أصْواتَهُم نادَتْ بِأَعْلى صَوْتِها یا أَبَتاهُ یا رَسُولَ الله ماذا لَقینا بَعْدَکَ مِنْ ابنِ الْخَطّابِ وَ ابنِ أبی الْقُحافة فَلَمّا سَمِعَ الْقَوْمُ صَوْتَها وَ بُکائَها انْصَرَفُوا وَ بَقِیَ عُمَرُ وَ مَعَهُ قَوْمٌ فَأَخْرَجُوا عَلَیّاً فَمَضَوْا بِهِ إلى أبی بَکْر فَقالُوا لَهُ بایِعْ، فَقالَ: إنْ أَنَا لَمْ أَفْعَلْ فَمَه؟ فَقالُوا: إِذاً وَاللهِ الَّذی لا إلهَ إِلاّ هُوَ نَضْرِبُ عُنُقَکَ...!»(3)؛
(عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبتهایى به ما از فرزند خطاب و فرزند ابى قحافه رسید. افرادى که همراه عمر بودند هنگامى که صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند؛ ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن، على(علیه السلام) گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم...).
این بخش از تاریخ براى علاقه مندان به شیخین قطعاً بسیار سنگین و ناگوار است. لذا برخى در صدد بر آمدند در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که «ابن ابى الحدید» استاد فن تاریخ، این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند. متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ حذف شده است، در حالى که همان مطالب در «شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید» آمده است.
«زرکلى» در کتاب «الأعلام» این کتاب را از آثار «ابن قتیبه» مى داند و مى افزاید: «برخى از علما در این نسبت نظرى دارند؛ یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد؛ نه به خویش». «الیان سرکیس» نیز این کتاب را از آثار «ابن قتیبه» مى شمارد.(4)
پی نوشت:
(1). الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، الزرکلی الدمشقی، خیر الدین بن محمود بن محمد بن علی بن فارس، دار العلم للملایین، 2002 میلادی، الطبعة: الخامسة عشرة، ج 4، ص 137.
(2). الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، ابن قتیبة الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، تحقیق: شیری، علی، دارالأضواء، بیروت، 1410قمری/ 1990 میلادی، الطبعه: الأولى، ج 1، ص 30، (کیف کانت بیعة علی بن أبی طالب کرم الله وجهه).
(3). همان.
(4). معجم المطبوعات العربیة، الیان سرکیس، یوسف، مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی، قم، 1339 قمری/ 1919 میلادی، ج 1، ص 212 .
منبع: پیام امام امیر المومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 8، ص 44.
مورّخ شهیر «عبدالله بن مسلم بن قتیبه» مى نویسد: «ابوبکر عمر را به دنبال کسانی فرستاد که از بیعت با وی امتناع کردند، او به خانه على(ع) آمد و از همه خواست بیرون بیایند وگرنه خانه را به آتش خواهد کشید، و حضور دخت پیامبر(ص) هم در آن جمع مانع این کار نخواهد بود. در این هنگام فاطمه(س) گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبتهایى به ما از فرزند خطّاب و فرزند ابى قحافه رسید، سپس عمر با گروهى على(ع) را بیرون آوردند و نزد ابى بکر بردند و به او گفتند: اگر بیعت نکنی گردنت را مى زنیم».
پاسخ تفصیلی:
مورّخ شهیر «عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینورى» (212-276) از پیشوایان ادب، نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى و مؤلف کتاب تأویل مختلف الحدیث، و ادب الکاتب و... است.(1) وى در کتاب الامامة و السیاسة چنین مى نویسد:
«إنّ أبابَکْر(رض) تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَتِهِ عِنْدَ عَلیّ کَرَّمَ اللهُ وَجْهَهُ فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ عُمَرُ فَجاءَ فَناداهُمْ وَ هُمْ فی دارِ عَلیٍّ، فَأَبَوْا أَنْ یَخْرُجُوا فَدَعا بِالْحَطَب وَ قالَ: وَالَّذی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّها عَلى مَنْ فیها، فَقیلَ لَهُ: یا أبا حَفص إِنَّ فیها فاطِمَةَ فَقالَ، وَ إِنْ!»(2)؛
(ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه على گردآمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام) آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را با شما آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!).
ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناک تر و دردناک تر نوشته است، او مى گوید:
«ثُمَّ قامَ عَمُرُ فَمَشى مَعَهُ جَماعَةٌ حَتّى أَتَوْا فاطِمَةَ فَدقُّوا الْبابَ فَلَمّا سَمِعَتْ أصْواتَهُم نادَتْ بِأَعْلى صَوْتِها یا أَبَتاهُ یا رَسُولَ الله ماذا لَقینا بَعْدَکَ مِنْ ابنِ الْخَطّابِ وَ ابنِ أبی الْقُحافة فَلَمّا سَمِعَ الْقَوْمُ صَوْتَها وَ بُکائَها انْصَرَفُوا وَ بَقِیَ عُمَرُ وَ مَعَهُ قَوْمٌ فَأَخْرَجُوا عَلَیّاً فَمَضَوْا بِهِ إلى أبی بَکْر فَقالُوا لَهُ بایِعْ، فَقالَ: إنْ أَنَا لَمْ أَفْعَلْ فَمَه؟ فَقالُوا: إِذاً وَاللهِ الَّذی لا إلهَ إِلاّ هُوَ نَضْرِبُ عُنُقَکَ...!»(3)؛
(عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبتهایى به ما از فرزند خطاب و فرزند ابى قحافه رسید. افرادى که همراه عمر بودند هنگامى که صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند؛ ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن، على(علیه السلام) گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم...).
این بخش از تاریخ براى علاقه مندان به شیخین قطعاً بسیار سنگین و ناگوار است. لذا برخى در صدد بر آمدند در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که «ابن ابى الحدید» استاد فن تاریخ، این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند. متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ حذف شده است، در حالى که همان مطالب در «شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید» آمده است.
«زرکلى» در کتاب «الأعلام» این کتاب را از آثار «ابن قتیبه» مى داند و مى افزاید: «برخى از علما در این نسبت نظرى دارند؛ یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد؛ نه به خویش». «الیان سرکیس» نیز این کتاب را از آثار «ابن قتیبه» مى شمارد.(4)
پی نوشت:
(1). الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، الزرکلی الدمشقی، خیر الدین بن محمود بن محمد بن علی بن فارس، دار العلم للملایین، 2002 میلادی، الطبعة: الخامسة عشرة، ج 4، ص 137.
(2). الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، ابن قتیبة الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، تحقیق: شیری، علی، دارالأضواء، بیروت، 1410قمری/ 1990 میلادی، الطبعه: الأولى، ج 1، ص 30، (کیف کانت بیعة علی بن أبی طالب کرم الله وجهه).
(3). همان.
(4). معجم المطبوعات العربیة، الیان سرکیس، یوسف، مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی، قم، 1339 قمری/ 1919 میلادی، ج 1، ص 212 .
منبع: پیام امام امیر المومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 8، ص 44.
مطالب مرتبط: