بچّه ها را باید در چه مواقعی تنبیه کرد؟
پرسش :
پسر۳ ساله ای داریم که از ایشان خیلی راضی هستیم؛ ولی گاهی بر خلاف خواسته ی ما عمل میکند. وقتی کار بدی میکند، ما او را از بعضی چیزها محروم میکنیم و میگوییم اگر این کار را بکنی، فلان چیز را برای تو نمیخریم. اکثر مواقع هم این برخورد ما مثمر ثمر واقع میشود، ولی بعداً ایشان خیلی ناراحت میشوند. آیا رفتار ما صحیح است؟ اگر نیست، چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
در ابتداباید بدانیم که اصلاً بچّه ها را باید در چه مواقعی تنبیه کرد.
فراهم کردن بستر خانه
خیلی از مواقع والدین در محیط خانه یا بیرون از خانه برای فرزندان خود بستری را فراهم میکنند که باعث میشود دائماً اشتباه کنند و نیاز به تذکّر و تنبیه داشته باشند؛ در صورتی که یک پدر و مادر آگاه بستر را جوری فراهم میکنند که در محیط زندگی، فرزندان آن ها، خصوصاً فرزندان خردسالشان کم تر اشتباه کنند و کم تر نیاز به تذکّر داشته باشند.
این که اسلام اینقدرتأکید دارد که در ۷ سال اوّل زندگی، بچّه ها باید بازی کنند، به دلیل این است که بازی بستری است که بچّه ها در آن کم تر در معرض اشتباهاتی قرار میگیرند که نیاز به تنبیه داشته باشد. در واقع در خیلی از موارد، بچّه مقصر نیست و پدر و مادر هستند که مقصّرند؛ چراکه محیط را جوری فراهم کرده اند که این بچّه مکرّراً نیاز به تنبیه داشته باشد.
چاله ها را پر کنید!
مثل این که ما یک خیابان پر از چاله داشته باشیم و بعد به راننده بگوییم که تو چرا هر روز ماشینت را به مکانیکی میبری؟ در حالی که باید خیابان اصلاح شود و راننده مقصّر نیست؛ زندگی های ما نیز برای بچّه ها، پر از چاله است و این بچّه که باید صبح را شب کند، در این خانه ی پر از چاله مدام اشتباه میکند. ما باید این چاله ها را پر کنیم تا بچّه های ما کم تر در معرض تنبیه قرار بگیرند.
تنبیه های مناسب
در حقیقت اگر محیط برای بچّه ها مناسب باشد، روزی یک بار هم نیازی به تنبیه آن ها نیست؛ آن هم تنبیههای مناسب تربیتی؛ نه تنبیه بدنی و داد و بیداد کردن. مثلا اگر بچّه ای که کار اشتباهی کرد، بالای ۳ سال داشت، باید دستش را بگیرید و خیلی آرام ببرید به اتاقی که نه ترسناک باشد و نه برایش خیلی هم خوش آیند باشد. چند دقیقه ای را در آن اتاق باشد و فکر کند که کارش خوب بوده است یا نه؟
اگر بچّه ی ما به چیزی مثل یک خوراکی دل بستگی پیدا کرده و اصلاً انتظار آن را می کشد، خصوصاً در این سنین، نباید او را محروم کنیم؛ به عنوان مثال اگر امروز قرار است برای او یک بستنی بخریم، ولی او در آن خانه ی پر از چاله اشتباهی کرد، نباید او را محروم کنیم؛ چراکه لجباز و دلخور می شود.
استفاده از جایگزین
در اینجا می توانیم از راه های جایگزین استفاده کنیم؛ از جمله این که بعد از سه سالگی اگر فرزند ما کار اشتباهی کرد، می توانیم او را روی یک صندلی در خانه بنشانیم و به او بگوییم که این جا بنشین و ببین کارت درست بود یا نه؟ البته به شرطی که او قدرت تحلیل این کار را هم داشته باشد.
آیا واقعاً بچّه ها باید به همه ی خواسته های ما توجّه داشته باشند؟ خیر؛ این طور نیست. اتّفاقا اسلام میگوید که ما باید به خواسته های منطقی بچّه های خود توجّه داشته باشیم؛ لذا در مضمون روایتی آمده است: “کسی که کودکی در نزد او است، باید زبان کودکی بگیرد، کودکانه فکر کند و متناسب با کودک خود رفتار کند“. برای مثال، اگر وقت خواب او فرارسید و او نخوابید، نباید بگوییم برای تو بستنی نمیخرم! چراکه این بچّه الان پر از انرژی است و انرژی او هنوز تحلیل نرفته است که هنگام خوابش باشد و دلیل اینکه نمیتواند بخوابد این است که زمان بندی خواب او درست نیست یعنی زمان خواب او را درست تنظیم نکرده اند.
در ابتداباید بدانیم که اصلاً بچّه ها را باید در چه مواقعی تنبیه کرد.
فراهم کردن بستر خانه
خیلی از مواقع والدین در محیط خانه یا بیرون از خانه برای فرزندان خود بستری را فراهم میکنند که باعث میشود دائماً اشتباه کنند و نیاز به تذکّر و تنبیه داشته باشند؛ در صورتی که یک پدر و مادر آگاه بستر را جوری فراهم میکنند که در محیط زندگی، فرزندان آن ها، خصوصاً فرزندان خردسالشان کم تر اشتباه کنند و کم تر نیاز به تذکّر داشته باشند.
این که اسلام اینقدرتأکید دارد که در ۷ سال اوّل زندگی، بچّه ها باید بازی کنند، به دلیل این است که بازی بستری است که بچّه ها در آن کم تر در معرض اشتباهاتی قرار میگیرند که نیاز به تنبیه داشته باشد. در واقع در خیلی از موارد، بچّه مقصر نیست و پدر و مادر هستند که مقصّرند؛ چراکه محیط را جوری فراهم کرده اند که این بچّه مکرّراً نیاز به تنبیه داشته باشد.
چاله ها را پر کنید!
مثل این که ما یک خیابان پر از چاله داشته باشیم و بعد به راننده بگوییم که تو چرا هر روز ماشینت را به مکانیکی میبری؟ در حالی که باید خیابان اصلاح شود و راننده مقصّر نیست؛ زندگی های ما نیز برای بچّه ها، پر از چاله است و این بچّه که باید صبح را شب کند، در این خانه ی پر از چاله مدام اشتباه میکند. ما باید این چاله ها را پر کنیم تا بچّه های ما کم تر در معرض تنبیه قرار بگیرند.
تنبیه های مناسب
در حقیقت اگر محیط برای بچّه ها مناسب باشد، روزی یک بار هم نیازی به تنبیه آن ها نیست؛ آن هم تنبیههای مناسب تربیتی؛ نه تنبیه بدنی و داد و بیداد کردن. مثلا اگر بچّه ای که کار اشتباهی کرد، بالای ۳ سال داشت، باید دستش را بگیرید و خیلی آرام ببرید به اتاقی که نه ترسناک باشد و نه برایش خیلی هم خوش آیند باشد. چند دقیقه ای را در آن اتاق باشد و فکر کند که کارش خوب بوده است یا نه؟
اگر بچّه ی ما به چیزی مثل یک خوراکی دل بستگی پیدا کرده و اصلاً انتظار آن را می کشد، خصوصاً در این سنین، نباید او را محروم کنیم؛ به عنوان مثال اگر امروز قرار است برای او یک بستنی بخریم، ولی او در آن خانه ی پر از چاله اشتباهی کرد، نباید او را محروم کنیم؛ چراکه لجباز و دلخور می شود.
استفاده از جایگزین
در اینجا می توانیم از راه های جایگزین استفاده کنیم؛ از جمله این که بعد از سه سالگی اگر فرزند ما کار اشتباهی کرد، می توانیم او را روی یک صندلی در خانه بنشانیم و به او بگوییم که این جا بنشین و ببین کارت درست بود یا نه؟ البته به شرطی که او قدرت تحلیل این کار را هم داشته باشد.
آیا واقعاً بچّه ها باید به همه ی خواسته های ما توجّه داشته باشند؟ خیر؛ این طور نیست. اتّفاقا اسلام میگوید که ما باید به خواسته های منطقی بچّه های خود توجّه داشته باشیم؛ لذا در مضمون روایتی آمده است: “کسی که کودکی در نزد او است، باید زبان کودکی بگیرد، کودکانه فکر کند و متناسب با کودک خود رفتار کند“. برای مثال، اگر وقت خواب او فرارسید و او نخوابید، نباید بگوییم برای تو بستنی نمیخرم! چراکه این بچّه الان پر از انرژی است و انرژی او هنوز تحلیل نرفته است که هنگام خوابش باشد و دلیل اینکه نمیتواند بخوابد این است که زمان بندی خواب او درست نیست یعنی زمان خواب او را درست تنظیم نکرده اند.