بی توجهی فرزند نسبت به نظم
پرسش :
فرزند من نسبت به نظم و ترتیب کتاب ها، لباس ها و وسایلش بی توجه است. لطفا من را راهنمایی بفرمایید.
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
اوّلین نکته در امر نظم دادن این است که پدر و مادر فرزندان خود را به سمت خودیاری ببرند. خودیاری یعنی این که بچّه ها کارها را خودشان انجام دهند و وابستگی به پدر و مادر نداشته باشند و معمولاً تجربه نشان داده است که طیف وسیعی از بچّه های بی نظم، آنهایی هستند که پدر و مادرهای خیلی با نظمی دارند. حالا چرا این اتّفاق می افتد؟
یکی از دلیل های این مسئله این است که پدر و مادرها تحمّل بی نظمی را ندارند و همین که این بچّه ریخت و پاشی می کند، این پدر و مادر شروع می کنند به مرتّب کردن. این بچّه هم با خود می گوید: من می ریزم و آنها هم جمع می کنند! لذا با خیال راحت بی نظم می شود. در سنّ نوجوانی که پدر و مادر از فرزند خود توقّع مرتّب بودن دارند و او هم چنان بی نظم است، این را نمی دانند که خود آن ها این سنگ بنا را از ابتدا غلط گذاشته اند.
سپردن مسئولیت نظم به فرزندان
ما معمولاً در بحث بی نظمی بچّه ها می گوییم که اوّلاً پدر و مادر باید از فرزندشان بخواهند که مرتّب باشند؛ یعنی به آنها تذکّر شفاهی بدهند. دوّم این که نقش خودشان را در منظّم بودن فرزندانشان به صفر برسانند.
چه طور؟ مثلاً این بچّه قفسه کتابی دارد که وسایلش داخل آن است. در اینجا اگر آن قفسه بی نظم است، ما نباید به آن کاری داشته باشیم؛ ولی باید تذّکرات شفاهی را به او بدهیم. مثلا به او بگوییم: ببین، قفسه کتاب پدرت چقدر منظّم است! ولی قفسه کتاب تو این گونه نیست؛ البته در جمع به او تذکّر ندهیم.
در واقع والدین با این کار یک الگوی مناسب به او ارائه می دهند. همچنین وقتی بر سر کمد لباسش می رود، تا لباسی بردارد و می بیند که این کمد ریخت و پاش است و چیزی را که می خواهد پیدا نمی کند، سراغش را از مادر می گیرد و مادر هم باید در اینجا به او بگوید: من که به تو گفتم از این به بعد باید خودت به وسایلت نظم بدهی! برو و خودت وسیله ات را پیدا کن.
وقتی فرزند در معرض این مشکل قرار گرفت که همه چیز را خودش سر و سامان بدهد؛ یعنی در کمد مدادش را خودش پیدا کند، کیفش را خودش پیدا کند، و از این قبیل، در این مرحله متوجّه می شود که رفتارش غلط است و همیشه باید منظّم باشد؛ البته این نکته را هم باید بگویم که وقتی ما بچّه ها را در یک شیب تند قرار می دهیم، ممکن است آنها بی نظم تر شوند؛ ولی بعداً رفتار آن ها به سمت بهبودی می رود.
اوّلین نکته در امر نظم دادن این است که پدر و مادر فرزندان خود را به سمت خودیاری ببرند. خودیاری یعنی این که بچّه ها کارها را خودشان انجام دهند و وابستگی به پدر و مادر نداشته باشند و معمولاً تجربه نشان داده است که طیف وسیعی از بچّه های بی نظم، آنهایی هستند که پدر و مادرهای خیلی با نظمی دارند. حالا چرا این اتّفاق می افتد؟
یکی از دلیل های این مسئله این است که پدر و مادرها تحمّل بی نظمی را ندارند و همین که این بچّه ریخت و پاشی می کند، این پدر و مادر شروع می کنند به مرتّب کردن. این بچّه هم با خود می گوید: من می ریزم و آنها هم جمع می کنند! لذا با خیال راحت بی نظم می شود. در سنّ نوجوانی که پدر و مادر از فرزند خود توقّع مرتّب بودن دارند و او هم چنان بی نظم است، این را نمی دانند که خود آن ها این سنگ بنا را از ابتدا غلط گذاشته اند.
سپردن مسئولیت نظم به فرزندان
ما معمولاً در بحث بی نظمی بچّه ها می گوییم که اوّلاً پدر و مادر باید از فرزندشان بخواهند که مرتّب باشند؛ یعنی به آنها تذکّر شفاهی بدهند. دوّم این که نقش خودشان را در منظّم بودن فرزندانشان به صفر برسانند.
چه طور؟ مثلاً این بچّه قفسه کتابی دارد که وسایلش داخل آن است. در اینجا اگر آن قفسه بی نظم است، ما نباید به آن کاری داشته باشیم؛ ولی باید تذّکرات شفاهی را به او بدهیم. مثلا به او بگوییم: ببین، قفسه کتاب پدرت چقدر منظّم است! ولی قفسه کتاب تو این گونه نیست؛ البته در جمع به او تذکّر ندهیم.
در واقع والدین با این کار یک الگوی مناسب به او ارائه می دهند. همچنین وقتی بر سر کمد لباسش می رود، تا لباسی بردارد و می بیند که این کمد ریخت و پاش است و چیزی را که می خواهد پیدا نمی کند، سراغش را از مادر می گیرد و مادر هم باید در اینجا به او بگوید: من که به تو گفتم از این به بعد باید خودت به وسایلت نظم بدهی! برو و خودت وسیله ات را پیدا کن.
وقتی فرزند در معرض این مشکل قرار گرفت که همه چیز را خودش سر و سامان بدهد؛ یعنی در کمد مدادش را خودش پیدا کند، کیفش را خودش پیدا کند، و از این قبیل، در این مرحله متوجّه می شود که رفتارش غلط است و همیشه باید منظّم باشد؛ البته این نکته را هم باید بگویم که وقتی ما بچّه ها را در یک شیب تند قرار می دهیم، ممکن است آنها بی نظم تر شوند؛ ولی بعداً رفتار آن ها به سمت بهبودی می رود.