پاسخگویی به نیاز های کودک
پرسش :
فرزندی دارم که تا به حال دو بار بی اجازه از کیف هم کلاسی هایش وسیله برداشته است و بعد از تذکر و آگاهی دادن به او که این کار بدی است، باز در منزل از کیفم بی اجازه پول برداشته است به نظر شما چه کار کنم؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
یکی از نکاتی که باید پدر و مادرها خیلی به آن توجّه داشته باشند، این است که بچّه ها در دورهای یک سری از نیازها را پیدا میکنند که این نیاز به دو شکل ایجاد میشود؛ یک بخش از نیازها بر اساس سن و سال بچّه ها در آنها به وجود میآید و یک بخش از آن هم به دلیل محیطی که بچّه ها در آن قرار میگیرند.
یک مثال
برای بخش دوم این نیازها، یک نمونه این است که وقتی یک خانواده با سطح اقتصادی متوسط، به دلیل دغدغه بیش از حد درباره مسئله آموزشی فرزندشان، از هزینه های ضروری خانواده میکاهند و فرزندشان را در یک مدرسه غیر دولتی ثبت نام میکنند، از آنجا که معمولاً بچّه های محصّل در این مدارس از سطح اقتصادی بالایی برخوردار هستند، ممکن است که فرزند ما نیز با قرار گرفتن در این محیط، ناخودآگاه ذائقه و طبع جدیدی پیدا کند و به تعبیری دوست داشته باشد که همرنگ جماعت شود و مثل آنها باشد.
لذا این کودک کمبود هایی را احساس میکند و نیاز هایی در او شکل میگیرد که اگر ما نتوانیم آن را فراهم کنیم، ممکن است به این سمت برود که به اموال همکلاسی های خود دست درازی کند؛ بنابراین والدین باید دقّت کنند که فرزندشان را به کدام مدرسه و به چه محیطی میفرستند؛ خصوصاً اگر بچّه ها در سنین پایین تر باشند.
هر چقدر بچّه ها بزرگتر شوند، قوه تحلیل آنها بالاتر میرود و با گفت و گو بیشتر میشود برایشان توضیح داد؛ ولی بچّه ها در سنین پایین چون هنوز قدرت استنتاج و استدلال خوبی ندارند، حتی اگر ما بخواهیم برای آنها توضیح دهیم، نمیپذیرند؛ زیرا آنها در مرحله بصری هستند؛ یعنی هر چه میبینند میخواهند. در سنین پایین بچه ها این قابلیت را ندارند که طی یک سال تحصیلی چیزی را ببینند ولی آن را نخواهند؛ لذا ممکن است که آسیب هایی در آنها ایجاد شود.
اهمّیت پول تو جیبی
یک دسته از نیازها نیز بر اساس سن و سال بچّه ها ایجاد میشود؛ امّا از آنجا که بعضی از پدر و مادرها باور نمیکنند که بچّه های آنها بزرگ شده اند و یک سری نیازهایی در آنها به وجود آمده است، به این مسئله کم توجّهی میکنند.
ما به والدین توصیه میکنیم که از حدود سن اوّل ابتدایی یک پول توجیبی به بچّه ها بدهند و البته محدوده این پول را مشخّص کنند. مثلاً به فرزندمان بگوییم که این پول توجیبی برای خریدن خوراکی های روزانه تو است، یا این پول برای این است که وسایل مورد نیازت را تهیه کنی؛ البته نه آن وسایل ابتدایی که تهیّه آن وظیفه پدر و مادر است.
مدریت مالی و کنترل مناسب
متأسّفانه برخی از پدر و مادرها درک درستی از سنّ بچه ها و توانایی آنها ندارند و پول تو جیبی را درست و به جا به آنها نمیدهند؛ مثلاً وقتی کودکی در مقطع اوّل ابتدایی است، ما نباید به صورت هفتگی به او پول توجیبی بدهیم؛ چون او مدیریت مالی ندارد و در همان روزهای اوّل هفته، تمام این پول را خرج میکند وبقیه روزها بدون پول میماند و وقتی به والدین مراجعه میکند و میگوید که پول من تمام شده است، آنها میگویند: این پول برای یک هفته بود؛ میخواستی خرج نکنی!
حال سوال این است که بچّه ای که این اتّفاق برایش میافتد، یعنی پول ندارد و از طرفی هم نیاز به این پول دارد چه کار میکند قطعاً به سراغ کیف پدر و مادر میرود تا پولی برای رفع نیازش بردارد. لذا ما باید مدیریت مالی بچه ها را به صورت تدریجی کنترل کنیم تا آنها یاد بگیرند.
مدیریت متناسب با سن
در مقطع ابتدایی باید از پول های روزانه شروع کنیم و وقتی که یکی دو کلاس بالاتر رفتند یک روز در میان به آنها پول تو جیبی بدهیم.
در مقطع راهنمایی باز هم بستگی به روحیات بچّه ها دارد و معمولاً خوب است که به صورت هفتگی به آنها پول بدهیم و نهایتاً این فاصله ی زمانی از دو هفته یک بار بیشتر تجاوز نکند؛ حتّی وقتی بچّه ها به مقطع دبیرستان میرسند و حتّی اگر مدیریت مالی خوبی هم دارند، دو هفته یک بار پول توجیبی به آنها اختصاص دهیم و بعد فرزند خود را محک بزنیم که آیا میتواند مدیریت کند یا نه؟ اگر دیدیم نتوانست و در طول یک هفته همه پولش را خرج کرد، پول را به صورت هفتگی در اختیارش قرار دهیم.
بنابر آنچه گفته شد، والدین باید به دو نکته توجه کنند؛ یکی اینکه بر اساس محیطی که فرزندشان دارد، به صورت منطقی نیازهای او برطرف شود. مثلاً از او بخواهیم که اگر چیزی لازم داشتی به ما بگو تا برایت تهیه کنیم. دوّم اینکه پول توجیبی برای او در نظر بگیریم که البته باید حتماً متناسب باسنّ او باشد.
استفاده از تشر و توبیخ
اگر برداشتن وسایل دیگران تبدیل به یک عادت برای بچّه شده باشد، در اینجا استفاده از تشرها و تلخی هایی لازم است؛ مثلاً اگر والدین متوجّه شدند که او بارها وسایل بچّه ها را برمیدارد و مکرّر این اتّفاق افتاده است؛ او را کنار بکشند و با او تندی کنند؛ البته باید توجّه داشت که فقط کار او را بد جلوه دهند؛ به عنوان مثال، میتوانند به او بگویند: این کار تو خیلی ما را ناراحت کرد؛ دیگر نبینیم که این کار را انجام بدهی! یا بگویند: مگر ما برای تو کم گذاشته ایم، که این کار را انجام دادی؟
والدین باید با استفاده از الفاظ مناسب، شیرینی و لذّت این کار زشت را از او بگیرند، تا از این به بعد این کار برایش تلخی داشته باشد و این تلخی ها باعث شود که کمتر به این ناهنجاری سوق پیدا کند.
یکی از نکاتی که باید پدر و مادرها خیلی به آن توجّه داشته باشند، این است که بچّه ها در دورهای یک سری از نیازها را پیدا میکنند که این نیاز به دو شکل ایجاد میشود؛ یک بخش از نیازها بر اساس سن و سال بچّه ها در آنها به وجود میآید و یک بخش از آن هم به دلیل محیطی که بچّه ها در آن قرار میگیرند.
یک مثال
برای بخش دوم این نیازها، یک نمونه این است که وقتی یک خانواده با سطح اقتصادی متوسط، به دلیل دغدغه بیش از حد درباره مسئله آموزشی فرزندشان، از هزینه های ضروری خانواده میکاهند و فرزندشان را در یک مدرسه غیر دولتی ثبت نام میکنند، از آنجا که معمولاً بچّه های محصّل در این مدارس از سطح اقتصادی بالایی برخوردار هستند، ممکن است که فرزند ما نیز با قرار گرفتن در این محیط، ناخودآگاه ذائقه و طبع جدیدی پیدا کند و به تعبیری دوست داشته باشد که همرنگ جماعت شود و مثل آنها باشد.
لذا این کودک کمبود هایی را احساس میکند و نیاز هایی در او شکل میگیرد که اگر ما نتوانیم آن را فراهم کنیم، ممکن است به این سمت برود که به اموال همکلاسی های خود دست درازی کند؛ بنابراین والدین باید دقّت کنند که فرزندشان را به کدام مدرسه و به چه محیطی میفرستند؛ خصوصاً اگر بچّه ها در سنین پایین تر باشند.
هر چقدر بچّه ها بزرگتر شوند، قوه تحلیل آنها بالاتر میرود و با گفت و گو بیشتر میشود برایشان توضیح داد؛ ولی بچّه ها در سنین پایین چون هنوز قدرت استنتاج و استدلال خوبی ندارند، حتی اگر ما بخواهیم برای آنها توضیح دهیم، نمیپذیرند؛ زیرا آنها در مرحله بصری هستند؛ یعنی هر چه میبینند میخواهند. در سنین پایین بچه ها این قابلیت را ندارند که طی یک سال تحصیلی چیزی را ببینند ولی آن را نخواهند؛ لذا ممکن است که آسیب هایی در آنها ایجاد شود.
اهمّیت پول تو جیبی
یک دسته از نیازها نیز بر اساس سن و سال بچّه ها ایجاد میشود؛ امّا از آنجا که بعضی از پدر و مادرها باور نمیکنند که بچّه های آنها بزرگ شده اند و یک سری نیازهایی در آنها به وجود آمده است، به این مسئله کم توجّهی میکنند.
ما به والدین توصیه میکنیم که از حدود سن اوّل ابتدایی یک پول توجیبی به بچّه ها بدهند و البته محدوده این پول را مشخّص کنند. مثلاً به فرزندمان بگوییم که این پول توجیبی برای خریدن خوراکی های روزانه تو است، یا این پول برای این است که وسایل مورد نیازت را تهیه کنی؛ البته نه آن وسایل ابتدایی که تهیّه آن وظیفه پدر و مادر است.
مدریت مالی و کنترل مناسب
متأسّفانه برخی از پدر و مادرها درک درستی از سنّ بچه ها و توانایی آنها ندارند و پول تو جیبی را درست و به جا به آنها نمیدهند؛ مثلاً وقتی کودکی در مقطع اوّل ابتدایی است، ما نباید به صورت هفتگی به او پول توجیبی بدهیم؛ چون او مدیریت مالی ندارد و در همان روزهای اوّل هفته، تمام این پول را خرج میکند وبقیه روزها بدون پول میماند و وقتی به والدین مراجعه میکند و میگوید که پول من تمام شده است، آنها میگویند: این پول برای یک هفته بود؛ میخواستی خرج نکنی!
حال سوال این است که بچّه ای که این اتّفاق برایش میافتد، یعنی پول ندارد و از طرفی هم نیاز به این پول دارد چه کار میکند قطعاً به سراغ کیف پدر و مادر میرود تا پولی برای رفع نیازش بردارد. لذا ما باید مدیریت مالی بچه ها را به صورت تدریجی کنترل کنیم تا آنها یاد بگیرند.
مدیریت متناسب با سن
در مقطع ابتدایی باید از پول های روزانه شروع کنیم و وقتی که یکی دو کلاس بالاتر رفتند یک روز در میان به آنها پول تو جیبی بدهیم.
در مقطع راهنمایی باز هم بستگی به روحیات بچّه ها دارد و معمولاً خوب است که به صورت هفتگی به آنها پول بدهیم و نهایتاً این فاصله ی زمانی از دو هفته یک بار بیشتر تجاوز نکند؛ حتّی وقتی بچّه ها به مقطع دبیرستان میرسند و حتّی اگر مدیریت مالی خوبی هم دارند، دو هفته یک بار پول توجیبی به آنها اختصاص دهیم و بعد فرزند خود را محک بزنیم که آیا میتواند مدیریت کند یا نه؟ اگر دیدیم نتوانست و در طول یک هفته همه پولش را خرج کرد، پول را به صورت هفتگی در اختیارش قرار دهیم.
بنابر آنچه گفته شد، والدین باید به دو نکته توجه کنند؛ یکی اینکه بر اساس محیطی که فرزندشان دارد، به صورت منطقی نیازهای او برطرف شود. مثلاً از او بخواهیم که اگر چیزی لازم داشتی به ما بگو تا برایت تهیه کنیم. دوّم اینکه پول توجیبی برای او در نظر بگیریم که البته باید حتماً متناسب باسنّ او باشد.
استفاده از تشر و توبیخ
اگر برداشتن وسایل دیگران تبدیل به یک عادت برای بچّه شده باشد، در اینجا استفاده از تشرها و تلخی هایی لازم است؛ مثلاً اگر والدین متوجّه شدند که او بارها وسایل بچّه ها را برمیدارد و مکرّر این اتّفاق افتاده است؛ او را کنار بکشند و با او تندی کنند؛ البته باید توجّه داشت که فقط کار او را بد جلوه دهند؛ به عنوان مثال، میتوانند به او بگویند: این کار تو خیلی ما را ناراحت کرد؛ دیگر نبینیم که این کار را انجام بدهی! یا بگویند: مگر ما برای تو کم گذاشته ایم، که این کار را انجام دادی؟
والدین باید با استفاده از الفاظ مناسب، شیرینی و لذّت این کار زشت را از او بگیرند، تا از این به بعد این کار برایش تلخی داشته باشد و این تلخی ها باعث شود که کمتر به این ناهنجاری سوق پیدا کند.