عزاداری سیدالشهداء علیه السلام تعطیلبردار هست یا خیر؟
پرسش :
با توجه به شرایط اخیر شیوع ویروس کرونا، آیا اساساً عزاداری سیدالشهداء تعطیلبردار هست یا خیر و چه سیر تاریخی در این زمینه داشتهایم؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان:
قرآن مجید در سورهی احزاب با یک قاطعیتی پیغمبر اکرم را سرمشق و الگوی امت معرفی کرده. این سرمشق بودنشان و الگو بودنشان در همهی امور زندگیشان اعم از ایمان، اخلاق، و روش ایشان و نوع برخوردشان با حوادث است. یعنی ما اگر از ایشان در همهی امورشان سرمشق بگیریم خدا را عبادت کردیم. چون پروردگار اعلام میکند «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». از آیه استفاده میشود که پروردگار دوست دارد امت از ایشان درس بگیرد؛ این یک مسألهی قرآنی است. و اما ما در کتابهای متعددی که شمارهاش هم کم نیست میبینیم اولین کسی که بعد از ولادت ابی عبداللّه در همان لحظات اول جلسهی عزا برپا کرد، پیغمبر اکرم بود. آن چنان گریه کرد که امیرالمؤمنین و صدیقهی کبری هم گریه کردند. علتش را پرسیدند. که چرا گریه میکنی؟ پیغمبر اکرم به مصائب آیندهی ابی عبداللّه و حتی بیان زمینی که این مصائب به حضرت وارد میشود اشاره کردند.
این جلسهی عزاداری بعد از پیغمبر اکرم ادامه داشت. یعنی در روایات است امیرالمؤمنین هر وقت ایشان را میدید میفرمود پدرم فدایت بشود که من دارم میبینم وحشیهای بیابان به طرف کربلای تو گردن میکشند و برایت گریه میکنند. خود امیرالمومنین هم که گریه کن ابی عبداللّه بود. بعد از حادثهی کربلا اولین جایی که جلسهی عزاداری برپا شد شام بود. یعنی اهل بیت قبل از خروج از شام زمینه آماده کردند که حکومت بنی امیه مزاحمشان نشود. که معروف است چند شبانه روز عزاداری کردند. از آنجا که برگشتند و اربعین رسیدند به کربلا دیگر عزاداریشان به اوج رسید. تا وقتی آمدند مدینه. خیلی جالب است که در مدینه، زین العابدین دستور داد - دستور امام واجب است- دستور داد مدتها خانههای بنی هاشم و اهل بیت غذا درست نکنند. فقط جلسهی عزاداری داشته باشند. خود زین العابدین به خرج خودشان پخت و پز میکردند و با کمک افراد به تمام خانهها غذا میدادند. خود این یک سرمشق است برای مسجدها، هیئتها، حسینیهها که غذادادن برای عزاداران یک کار عظیم زین العابدین است.
خب بعد از زین العابدین به خصوص دههی عاشورا ائمهی ما تا وقتی که از شرّ بنی امیه و بنی عباس آزاد بودند جلسه میگرفتند. شاعر دعوت میکردند، امر میکردند که در مصائب ابی عبداللّه شعر بخوانید. و قبل از اینکه آنها شعر را شروع کنند به شاعر میگفتند صبر کن. تمام خانواده را دعوت میکردند بیایید پشت در یا پشت پرده بنشینید که نوشتند وقتی شاعر میخواند حالا امامان ما که به شدت گریه میکردند صدای زنان و دختران در حد بالا بلند میشد ائمه هم منع نمیکردند. اینهایی که من میگویم در معتبرترین کتابهایمان مثل کامل الزیارات و دیگر کتابها آمده است.
از زمان پیغمبر تا حالا ما سراغ نداریم که جلسات محرم ابیعبداللّه تعطیل شده باشد. البته ایجاد مضیقه شده، مثل هفت سال زمان رضاخانِ زندیق. ولی شیعه در آن هفت سال در کل ایران جوری که پدربزرگهای ما برای خود من نقل کردند جلسهی دههی عاشورا را ساعت سه بامداد یعنی دو ساعت مانده به نماز صبح برپا میکردند و تک تک مردم به عنوان اینکه میروند حمام به همراه یک بقچه که آن زمان یک پاسبانی، آجودانی نبیند میآمدند یک ساعت و نیم دو ساعت گریه میکردند حالا نمیشد سینه بزنند که صدایش بیاید بیرون اما نگذاشتند تعطیل بشود. یعنی ضامن بقاء جلسات ابی عبداللّه شخص پروردگار است.
اگر اجازه بدهید من یک روایت دربارهی اقامهی عزا از سه کتاب مهم «جواهر الکلام»، «منتخب طریحی» و «مستدرک سفینة البحار» که ده جلد است- و من مؤلفش آیت اللّه آشیخ علی نمازی را در مشهد دیده بودم. خیلی برای این کتاب زحمت کشید- بخوانم. و با یقین به اینکه با این روایات که یکی از آنها را من میخوانم شاید دو سوم کتاب کامل الزیارات روایات گریه و عزاداری و برپا کردن مجلس و زیارت ابی عبداللّه است.
روایت دربارهی جلسه گرفتن امام صادق است. یعنی الان که ما در مسجدها، حسینیهها و تکیهها در نقاط دور و نزدیک جلسه میگیریم اینها دنبالهی همان جلسات است مخصوصاً در جلسه گرفتن امام صادق همهی این کارها که ما میکنیم آنجا انجام گرفته. که روایت میفرماید:
«وروی عن الامام الصادق (علیه السلام) انه اذا هل هلال عاشور اشتد حزنه وعظم بکاؤه على مصاب جده الحسین (علیه السلام) والناس یأتون الیه من کل جانب ومکان یعزونه بالحسین ویبکون وینوحون على مصاب الحسین فإذا فرغوا من البکاء یقول لهم: ایها الناس اعلموا ان الحسین حی عند ربه یرزق من حیث یشاء وهو (علیه السلام) دائما ینظر الى مکان مصرعه ومن حل فیه من الشهداء وینظر الى زواره والباکین علیه والمقیمین العزاء علیه وهو اعرف بهم وبأسمائهم واسماء آبائهم وبدرجاتهم ومنازلهم فی الجنة وانه لیرى من یبکی علیه فیستغفر له ویسأل جده واباه وامه واخاه ان یستغفروا للباکین علیه والمقیمین عزاه ویقول لو یعلم زائری والباکی علی لانقلب الى اهله مسرورا وما یقوم من مجلسه الا وما علیه ذنب وصار کیوم ولدته امه.»
وقتی شب اول محرم میرسید و دههی عاشورا میخواست شروع بشود امام صادق شدیداً غصهدار میشد. برای مصائبی که به جدش ابی عبداللّه رسید گریهاش بلند بلند میشد. در را باز میکرد و «الناس» نفرموده شیعه یا سنی یا مسافر یا حاضر بلکه عموم مردم و نه فقط از داخل شهر، بلکه از نقاط مختلف میآمدند و امام را تسلیت میدادند. و همه با هم گریه میکردند همه با هم با گریهی امام صادق و نوحه گریاش نوحه میکردند. نه گریهی تنها، ناله میزدند نوحه میکردند که یک وقتی امام صادق به شاعر فرمود شعر بخوان. به قول ما به حالت «دکلمهای» شروع کرد بخواند. حضرت فرمود من این را نمیپسندم همان جوری که بین خودتان میخوانید صدا در هم میاندازید ناله میکنید آن جوری برای من بخوان. بعد در ادامه روایت امام صادق فرمودند حسینِ ما پیش پروردگار زنده است و از هر کجا به او روزی داده میشود.
خودِ ابی عبداللّه از عالم ملکوت دائماً لشگرگاهش را نگاه میکند. گودال محل افتادن خودش را نگاه میکند. شهدایی را که وارد آن منطقه شدند نگاه میکند. به زائرینش، به گریهکنانش نگاه میکند و این نکته برای ما راهگشاست که فرمود «والمقیمین العزاء علیه» و به تمام آنهایی که جلسهی عزا به پا میکنند -همهی آنها؛ به آن کسی که کفش جفت میکند، کسی که چای میریزد، کسی که جلوی مردم قند میگیرد، صبحانه میگذارد، شام میگذارد، گلاب میپاشد- یعنی هر کس به هر شکلی این جلسه را برپا میکند ابی عبداللّه شخصاً به او نظر میکند. تک تک برپا کنندگان جلسات را میشناسد. اسمهایشان را میداند. اسم پدرانشان را میداند. درجات و منازل آخرتیشان را میداند. و جای بهشتشان را هم میداند. دائم به کسانی که در این جلسات عزاداری گریه میکنند نگاه میکند و برای گریه کن طلب آمرزش میکند. - دعای ابی عبداللّه مستجاب است - یعنی این قدر گریهی برای او عظیم است که وصل به مغفرت خداست. از پیغمبر، پدرش علی و فاطمه میخواهد که برای گریه کنندگان بر مصائب حسین و آنهایی که جلسه برپا کردند از خدا طلب آمرزش کنند.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
پاسخ از حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان:
قرآن مجید در سورهی احزاب با یک قاطعیتی پیغمبر اکرم را سرمشق و الگوی امت معرفی کرده. این سرمشق بودنشان و الگو بودنشان در همهی امور زندگیشان اعم از ایمان، اخلاق، و روش ایشان و نوع برخوردشان با حوادث است. یعنی ما اگر از ایشان در همهی امورشان سرمشق بگیریم خدا را عبادت کردیم. چون پروردگار اعلام میکند «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». از آیه استفاده میشود که پروردگار دوست دارد امت از ایشان درس بگیرد؛ این یک مسألهی قرآنی است. و اما ما در کتابهای متعددی که شمارهاش هم کم نیست میبینیم اولین کسی که بعد از ولادت ابی عبداللّه در همان لحظات اول جلسهی عزا برپا کرد، پیغمبر اکرم بود. آن چنان گریه کرد که امیرالمؤمنین و صدیقهی کبری هم گریه کردند. علتش را پرسیدند. که چرا گریه میکنی؟ پیغمبر اکرم به مصائب آیندهی ابی عبداللّه و حتی بیان زمینی که این مصائب به حضرت وارد میشود اشاره کردند.
این جلسهی عزاداری بعد از پیغمبر اکرم ادامه داشت. یعنی در روایات است امیرالمؤمنین هر وقت ایشان را میدید میفرمود پدرم فدایت بشود که من دارم میبینم وحشیهای بیابان به طرف کربلای تو گردن میکشند و برایت گریه میکنند. خود امیرالمومنین هم که گریه کن ابی عبداللّه بود. بعد از حادثهی کربلا اولین جایی که جلسهی عزاداری برپا شد شام بود. یعنی اهل بیت قبل از خروج از شام زمینه آماده کردند که حکومت بنی امیه مزاحمشان نشود. که معروف است چند شبانه روز عزاداری کردند. از آنجا که برگشتند و اربعین رسیدند به کربلا دیگر عزاداریشان به اوج رسید. تا وقتی آمدند مدینه. خیلی جالب است که در مدینه، زین العابدین دستور داد - دستور امام واجب است- دستور داد مدتها خانههای بنی هاشم و اهل بیت غذا درست نکنند. فقط جلسهی عزاداری داشته باشند. خود زین العابدین به خرج خودشان پخت و پز میکردند و با کمک افراد به تمام خانهها غذا میدادند. خود این یک سرمشق است برای مسجدها، هیئتها، حسینیهها که غذادادن برای عزاداران یک کار عظیم زین العابدین است.
خب بعد از زین العابدین به خصوص دههی عاشورا ائمهی ما تا وقتی که از شرّ بنی امیه و بنی عباس آزاد بودند جلسه میگرفتند. شاعر دعوت میکردند، امر میکردند که در مصائب ابی عبداللّه شعر بخوانید. و قبل از اینکه آنها شعر را شروع کنند به شاعر میگفتند صبر کن. تمام خانواده را دعوت میکردند بیایید پشت در یا پشت پرده بنشینید که نوشتند وقتی شاعر میخواند حالا امامان ما که به شدت گریه میکردند صدای زنان و دختران در حد بالا بلند میشد ائمه هم منع نمیکردند. اینهایی که من میگویم در معتبرترین کتابهایمان مثل کامل الزیارات و دیگر کتابها آمده است.
از زمان پیغمبر تا حالا ما سراغ نداریم که جلسات محرم ابیعبداللّه تعطیل شده باشد. البته ایجاد مضیقه شده، مثل هفت سال زمان رضاخانِ زندیق. ولی شیعه در آن هفت سال در کل ایران جوری که پدربزرگهای ما برای خود من نقل کردند جلسهی دههی عاشورا را ساعت سه بامداد یعنی دو ساعت مانده به نماز صبح برپا میکردند و تک تک مردم به عنوان اینکه میروند حمام به همراه یک بقچه که آن زمان یک پاسبانی، آجودانی نبیند میآمدند یک ساعت و نیم دو ساعت گریه میکردند حالا نمیشد سینه بزنند که صدایش بیاید بیرون اما نگذاشتند تعطیل بشود. یعنی ضامن بقاء جلسات ابی عبداللّه شخص پروردگار است.
اگر اجازه بدهید من یک روایت دربارهی اقامهی عزا از سه کتاب مهم «جواهر الکلام»، «منتخب طریحی» و «مستدرک سفینة البحار» که ده جلد است- و من مؤلفش آیت اللّه آشیخ علی نمازی را در مشهد دیده بودم. خیلی برای این کتاب زحمت کشید- بخوانم. و با یقین به اینکه با این روایات که یکی از آنها را من میخوانم شاید دو سوم کتاب کامل الزیارات روایات گریه و عزاداری و برپا کردن مجلس و زیارت ابی عبداللّه است.
روایت دربارهی جلسه گرفتن امام صادق است. یعنی الان که ما در مسجدها، حسینیهها و تکیهها در نقاط دور و نزدیک جلسه میگیریم اینها دنبالهی همان جلسات است مخصوصاً در جلسه گرفتن امام صادق همهی این کارها که ما میکنیم آنجا انجام گرفته. که روایت میفرماید:
«وروی عن الامام الصادق (علیه السلام) انه اذا هل هلال عاشور اشتد حزنه وعظم بکاؤه على مصاب جده الحسین (علیه السلام) والناس یأتون الیه من کل جانب ومکان یعزونه بالحسین ویبکون وینوحون على مصاب الحسین فإذا فرغوا من البکاء یقول لهم: ایها الناس اعلموا ان الحسین حی عند ربه یرزق من حیث یشاء وهو (علیه السلام) دائما ینظر الى مکان مصرعه ومن حل فیه من الشهداء وینظر الى زواره والباکین علیه والمقیمین العزاء علیه وهو اعرف بهم وبأسمائهم واسماء آبائهم وبدرجاتهم ومنازلهم فی الجنة وانه لیرى من یبکی علیه فیستغفر له ویسأل جده واباه وامه واخاه ان یستغفروا للباکین علیه والمقیمین عزاه ویقول لو یعلم زائری والباکی علی لانقلب الى اهله مسرورا وما یقوم من مجلسه الا وما علیه ذنب وصار کیوم ولدته امه.»
وقتی شب اول محرم میرسید و دههی عاشورا میخواست شروع بشود امام صادق شدیداً غصهدار میشد. برای مصائبی که به جدش ابی عبداللّه رسید گریهاش بلند بلند میشد. در را باز میکرد و «الناس» نفرموده شیعه یا سنی یا مسافر یا حاضر بلکه عموم مردم و نه فقط از داخل شهر، بلکه از نقاط مختلف میآمدند و امام را تسلیت میدادند. و همه با هم گریه میکردند همه با هم با گریهی امام صادق و نوحه گریاش نوحه میکردند. نه گریهی تنها، ناله میزدند نوحه میکردند که یک وقتی امام صادق به شاعر فرمود شعر بخوان. به قول ما به حالت «دکلمهای» شروع کرد بخواند. حضرت فرمود من این را نمیپسندم همان جوری که بین خودتان میخوانید صدا در هم میاندازید ناله میکنید آن جوری برای من بخوان. بعد در ادامه روایت امام صادق فرمودند حسینِ ما پیش پروردگار زنده است و از هر کجا به او روزی داده میشود.
خودِ ابی عبداللّه از عالم ملکوت دائماً لشگرگاهش را نگاه میکند. گودال محل افتادن خودش را نگاه میکند. شهدایی را که وارد آن منطقه شدند نگاه میکند. به زائرینش، به گریهکنانش نگاه میکند و این نکته برای ما راهگشاست که فرمود «والمقیمین العزاء علیه» و به تمام آنهایی که جلسهی عزا به پا میکنند -همهی آنها؛ به آن کسی که کفش جفت میکند، کسی که چای میریزد، کسی که جلوی مردم قند میگیرد، صبحانه میگذارد، شام میگذارد، گلاب میپاشد- یعنی هر کس به هر شکلی این جلسه را برپا میکند ابی عبداللّه شخصاً به او نظر میکند. تک تک برپا کنندگان جلسات را میشناسد. اسمهایشان را میداند. اسم پدرانشان را میداند. درجات و منازل آخرتیشان را میداند. و جای بهشتشان را هم میداند. دائم به کسانی که در این جلسات عزاداری گریه میکنند نگاه میکند و برای گریه کن طلب آمرزش میکند. - دعای ابی عبداللّه مستجاب است - یعنی این قدر گریهی برای او عظیم است که وصل به مغفرت خداست. از پیغمبر، پدرش علی و فاطمه میخواهد که برای گریه کنندگان بر مصائب حسین و آنهایی که جلسه برپا کردند از خدا طلب آمرزش کنند.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری