حجاج بن مسروق، شهید کربلا
پرسش :
حجاج بن مسروق که بود و چگونه به شهادت رسید؟
پاسخ :
وى از اصحاب امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و ساکن کوفه بود، هنگامى که شنید امام حسین(علیه السلام) به سوى کربلا در حرکت است، خود به استقبال امام از کوفه خارج شد و در بین راه به آن حضرت ملحق شد.(1)
روزى که لشکر حرّ در مقابل امام(علیه السلام) درآمد، هنگام ظهر به امر امام اذان گفت.(2)
در «قصر بنى مقاتل» ـ یکى از منازل بین راه کربلا ـ وى به امر امام(علیه السلام) «عبیدالله بن حرّ جعفى» را به اردوى امام دعوت کرد ولى عبیدالله نپذیرفت.(3)
روز عاشورا چون تنور جنگ داغ شد وى با اجازه امام(علیه السلام) به میدان رفت و پس از مدتى مبارزه در حالى که چهره اش غرق خون شده بود به سوى آن حضرت برگشت و این رجز را خواند:
«فَدَتْکَ نَفْسی هادیاً مَهْدِیّاً *** اَلْیَوْمَ أَلْقى جَدَّکَ النَّبیَّا
ثُمَّ أَباکَ ذَا النَّدى عَلِیّاً *** ذَاکَ الَّذی نَعْرِفُهُ الوَصِیّا»
(جانم به قربان تو اى هدایت گرِ هدایت شده، امروز جدّت پیامبر را ملاقات خواهم کرد. سپس پدرت على، آن صاحب فضل و احسان را، همان کسى که او را وصىّ پیامبر مى شناسیم).(4)
آنگاه امام(علیه السلام) به او فرمود:
«نَعَمْ وَأَنَا أَلْقاهُما عَلى أَثَرِکَ»؛ (آرى، من هم آن دو بزرگوار را پس از تو ملاقات خواهم کرد).(5)
او به میدان بازگشت و پس از نبردى سنگین به افتخار شهادت نایل آمد.
پی نوشت:
(1). ابصارالعین، ص 89 .
(2). ارشاد مفید، ص 427 .
(3). رجوع شود به: مقتل الحسین مقرّم، ص 188 .
(4). مقتل الحسین مقرّم، ص 254؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 103؛ ابصارالعین، ص 91 و اعیان الشیعة، ج 4، ص 568 .
(5). مقتل الحسین مقرّم، ص 254.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، قم: انتشارات امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، 1388.
وى از اصحاب امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و ساکن کوفه بود، هنگامى که شنید امام حسین(علیه السلام) به سوى کربلا در حرکت است، خود به استقبال امام از کوفه خارج شد و در بین راه به آن حضرت ملحق شد.(1)
روزى که لشکر حرّ در مقابل امام(علیه السلام) درآمد، هنگام ظهر به امر امام اذان گفت.(2)
در «قصر بنى مقاتل» ـ یکى از منازل بین راه کربلا ـ وى به امر امام(علیه السلام) «عبیدالله بن حرّ جعفى» را به اردوى امام دعوت کرد ولى عبیدالله نپذیرفت.(3)
روز عاشورا چون تنور جنگ داغ شد وى با اجازه امام(علیه السلام) به میدان رفت و پس از مدتى مبارزه در حالى که چهره اش غرق خون شده بود به سوى آن حضرت برگشت و این رجز را خواند:
«فَدَتْکَ نَفْسی هادیاً مَهْدِیّاً *** اَلْیَوْمَ أَلْقى جَدَّکَ النَّبیَّا
ثُمَّ أَباکَ ذَا النَّدى عَلِیّاً *** ذَاکَ الَّذی نَعْرِفُهُ الوَصِیّا»
(جانم به قربان تو اى هدایت گرِ هدایت شده، امروز جدّت پیامبر را ملاقات خواهم کرد. سپس پدرت على، آن صاحب فضل و احسان را، همان کسى که او را وصىّ پیامبر مى شناسیم).(4)
آنگاه امام(علیه السلام) به او فرمود:
«نَعَمْ وَأَنَا أَلْقاهُما عَلى أَثَرِکَ»؛ (آرى، من هم آن دو بزرگوار را پس از تو ملاقات خواهم کرد).(5)
او به میدان بازگشت و پس از نبردى سنگین به افتخار شهادت نایل آمد.
پی نوشت:
(1). ابصارالعین، ص 89 .
(2). ارشاد مفید، ص 427 .
(3). رجوع شود به: مقتل الحسین مقرّم، ص 188 .
(4). مقتل الحسین مقرّم، ص 254؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 103؛ ابصارالعین، ص 91 و اعیان الشیعة، ج 4، ص 568 .
(5). مقتل الحسین مقرّم، ص 254.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، قم: انتشارات امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، 1388.