يکشنبه، 16 شهريور 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مسلم بن عوسجه، شهید کربلا

پرسش :

مسلم بن عوسجه در کربلا چگونه به شهادت رسید؟


پاسخ :
وى مردى شجاع و مقیم کوفه بود و از جمله کسانى بود که براى امام حسین(علیه السلام) نامه نوشته و آن حضرت را به کوفه دعوت نموده بود.

او پس از ورود ابن زیاد به کوفه و شهادت مسلم بن عقیل به همراه اهل و عیالش از کوفه خارج شد و به آن حضرت پیوست و تا آخرین قطره خون خود وفادار ماند.

عمرو بن حجاج که در میسره لشکر ابن سعد قرار داشت، بر میمنه سپاه امام ـ که زهیر بن قین فرماندهى آن را به عهده داشت ـ حمله ور شد. در این درگیرىِ سخت مسلم بن عوسجه حضور داشت و با تمام وجود مى جنگید و در گرماگرم مبارزه تحسین برانگیزش این رجز را مى خواند:

«إنْ تَسْألُوا عَنِّی فَإنّی ذُو لَبَد *** مِنْ فَرْعِ قَوْم مِنْ ذُرى بَنِی أسَد
فَمَنْ بَغانِی حائدٌ عَنِ الرَّشَدِ *** وَ کافِرٌ بِدِینِ جَبّار صَمَد»

(اگر از من مى پرسید من دلاورى از برگزیدگان بنى اسدم، کسى که بر من ستم نماید از راه سعادت جدا گشته و به دین خداى جبار و بى نیاز کافر شده است).(1)
چون تب جنگ فروکش کرد حاضران دیدند که مسلم بن عوسجه با تن خون آلود بر روى خاک افتاده است، و حسین بن على(علیه السلام) به اتفاق حبیب بن مظاهر به بالین وى حاضر شده است.

امام(علیه السلام) خطاب به وى که هنوز رمقى داشت، فرمود:
«رَحِمَکَ اللهُ یَا مُسْلِمُ! مِنْهُمْ مَّنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَّنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلا»؛ (خدا ترا رحمت کند اى مسلم! بعضى از آنان (مؤمنین) به پیمان خود (شهادت در راه خدا) عمل کردند و بعضى از آنان در حال انتظار به سر مى برند و عهد و پیمان خود را تغییر نداده اند).(2)

حبیب بن مظاهر خطاب به مسلم گفت: اى مسلم، کشته شدن تو براى من سخت است، ولى به تو مژده مى دهم که چند لحظه دیگر وارد بهشت خواهى شد.
مسلم در پاسخ گفت: جَزاکَ اللهُ خَیْراً.

حبیب گفت: اگر بنا نبود که لحظات دیگر به تو ملحق شوم، دوست داشتم اگر وصیتى دارى انجام دهم.

مسلم با صداى ضعیف در حالى که به امام حسین(علیه السلام) اشاره مى کرد به حبیب گفت: «أُوصِیکَ بِهذا أَنْ تَمُوتَ دُونَهُ»؛ (وصیت من این است که تا آخرین قطره خون از پیشواى خود دفاع کنى).

حبیب پاسخ داد: به خدا سوگند، چنین خواهم کرد.

در همین گفتگو بودند که مسلم بن عوسجه چشم بر هم نهاد و به افتخار شهادت نائل آمد و در سرزمین کربلا آرام گرفت.(3)

راستى انسان در کربلا صحنه هایى مى بیند که نظیر آن را در هیچ تاریخى نخوانده است: پیر و جوان به میدان آمدن و همه چیز را جز رضاى خدا و رضاى پیشواى خود که رضاى او نیز رضاى خداست فراموش کردن، و حتى در واپسین لحظه هاى زندگى به خود نیندیشیدن و به او فکر کردن. اینهاست که تاریخ کربلا را از تواریخ دیگر ممتاز کرده و به آن رنگ جاودانگى بخشیده و این همه جان بر کف تربیت کرده است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). أعیان الشیعة، ج 1، ص 605.
(2). سوره احزاب، آیه 23.
(3). تاریخ طبرى، ج 4، ص 331 و ملهوف (لهوف)، ص 162.

منبع: عاشورا ریشه ‏ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، قم: انتشارات امام على بن ابى طالب (علیه السلام‏)، 1388.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط