چهارشنبه، 19 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

انواع جهاد در اسلام و هدف از تشریع آنها

پرسش :

«جهاد» در اسلام چند قسم است و هدف از تجویز آنها چیست؟


پاسخ :
«جهادهاى اسلامی» را مى توان در سه بخش خلاصه و تقسیم بندى کرد.
 
1. جهاد ابتدایی آزادى بخش
خداوند دستورها و برنامه هائى براى سعادت و آزادى و تکامل و خوشبختى و آسایش انسانها طرح کرده است و پیامبران خود را موظف ساخته که این دستورها را به مردم ابلاغ کنند، حال اگر فرد یا جمعیتى ابلاغ این فرمانها را مزاحم منافع پَست خود ببینند و بر سر راه دعوت انبیاء موانعى ایجاد نمایند، آنها حق دارند نخست از طُرق مسالمت آمیز و اگر ممکن نشد با توسل به زور این موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبلیغ را براى خود کسب کنند. به عبارت دیگر: مردم در همه اجتماعات این حق را دارند که نداى منادیان راه حق را بشنوند و در قبول دعوت آنها آزاد باشند، حال اگر کسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى منادیان راه خدا به گوش جان آنها برسد و از قید اسارت و بردگى فکرى و اجتماعى آزاد گردند، طرفداران این برنامه ها حق دارند براى فراهم ساختن این آزادى از هر وسیله اى استفاده کنند و از اینجا ضرورت «جهادهاى ابتدائى» در اسلام و سایر ادیان آسمانى روشن مى گردد. همچنین اگر کسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند که به آئین سابق بازگردند، براى رفع این فشار نیز از هر وسیله اى مى توان استفاده کرد.
 
2. جهاد دفاعى
گاهى جنگ بر فرد و یا جمعیتى تحمیل مى شود به این معنى که مورد هجوم و تجاوز حساب شده و یا غافلگیرانه دشمن قرار مى گیرد در اینجا تمام قوانین آسمانى و بشرى به شخص یا جمعیتى که مورد هجوم واقع شده حق مى دهد براى دفاع از خویش به پا خیزد و آنچه در قدرت دارد بکار برد و از هرگونه اقدامى براى حفظ موجودیت خود فرو گذار نکند، این نوع جهاد را جهاد دفاعى گویند. جنگ هائى مانند جنگ «احزاب»، «احد»، «موته»، «تبوک» و «حنین» و بعضى دیگر از جنگ هاى اسلامى جزء این بخش از جهاد است و جنبه دفاعى داشته است.
 
3. جهاد براى نابود ساختن شرک و بت پرستى
اسلام در عین اینکه مردم جهان را به انتخاب این آئین - که آخرین و بالاترین آئینها است - دعوت مى کند آزادى عقیده را محترم مى شمارد و به همین دلیل به اقوامى که داراى کتاب آسمانى هستند فرصت کافى مى دهد که با مطالعه و تفکر، آئین اسلام را بپذیرند و اگر نپذیرفتند، با آنها به طور «یک اقلّیّت هم پیمان» معامله مى کند و با شرایط خاصى که نه پیچیده است و نه مشکل، با آنها، همزیستى مسالمت آمیز خواهد داشت؛ ولى شرک و بت پرستى نه دین است و نه آئین و نه محترم شمرده مى شود؛ بلکه یک نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع یک نوع بیمارى فکرى و اخلاقى است که باید به هر قیمتِ ممکن، آن را ریشه کن ساخت. کلمه آزادى و احترام به فکر دیگران در مواردى بکار برده مى شود که فکر و عقیده لااقل یک ریشه صحیح داشته باشد، اما انحراف و خرافه و گمراهى و بیمارى چیزى نیست که محترم شمرده شود و به همین دلیل اسلام دستور مى دهد که بت پرستى به هر قیمتى که شده است حتى به قیمت جنگ، از جامعه بشریت ریشه کن گردد، بتخانه ها و آثار شوم بت پرستى اگر از طرق مسالمت آمیز ممکن نشد با زور ویران و منهدم گردند.(1) از آنچه گفته شد، پاسخ تبلیغات مسموم کلیسا روشن مى شود؛ زیرا جمله اى صریح تر از جمله «لَااِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»(2) که در متن قرآن آمده است در این زمینه نمى توان پیدا کرد.

لبته آنها براى تحریف به مجاهدات و جنگ هاى اسلامى متشبث مى شوند؛ در حالى که از بررسى جنگ هاى اسلامى به خوبى آشکار مى شود که قسمتى از این جنگها جنبه دفاعى داشته و قسمت دیگرى که جنبه جهاد ابتدائى داشته است جنبه کشور گشائى و اجبار افراد به آئین اسلام را نداشته است؛ بلکه براى واژگون کردن نظام های غلط و ظالمانه و اجازه یافتن مردم براى مطالعه آزاد درباره مذهب و شیوه هاى زندگى اجتماعى بوده است.

شاهد گویاى این سخن این است که در تاریخ اسلام کراراً دیده مى شود که مسلمانان هنگامى که شهرهائى را فتح مى کردند به پیروان مذاهب دیگر همانند مسلمانها آزادى مى دادند و اگر مالیات مختصرى به نام جزیه از آنان دریافت مى شد بخاطر تأمین امنیت و هزینه نیروهاى حافظ امنیت بود؛ زیرا که جان و مال و ناموس آنها در پناه اسلام محفوظ بود (مسلمانان نیز این هزینه ها را تحت عناوین خمس و زکات پرداخت می کنند) آنها حتى می توانستند مراسم عبادى خویش را آزادانه انجام دهند. تمام کسانى که با تاریخ اسلام سر و کار دارند این حقیقت را مى دانند و حتى مسیحیانى که درباره اسلام کتاب نوشته اند به این موضوع اعتراف کرده اند؛ مثلاً در کتاب «تمدن اسلام و عرب» مى خوانیم: «رفتار مسلمانان با جمعیت هاى دیگر به قدرى ملایم بود که رؤساى مذهبى آنان اجازه داشتند براى خود مجالس مذهبى تشکیل دهند» و در پاره اى از تواریخ نقل شده که جمعى از مسیحیان که براى گزارشها و تحقیقاتى خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده بودند مراسم نیایش مذهبى خود را آزادانه در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه انجام دادند.(3)

پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 26.
(2). سوره بقره، آیه 256.
(3). تفسیر نمونه، همان، ص 282.

منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینى، سید حسین، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ‏1386 شمسی، ‏چاپ: چهارم‏، ‏ص 446.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.