علت شرها و اختلاف ها در دنیا چیست؟
پرسش :
علت شرها و اختلاف ها در دنیا چیست؟ چرا خدا همه چیز را خوب خلق نکرده؟
پاسخ :
در نگاه صحیح دینی، دنیا به منزله یک گذرگاه برای انسان است و محل زندگی و آسایش او نیست. بلکه جایی است که باید در آن امتحان شده، و خود را مهیای زندگی ابدی کند. کما اینکه در قرآن زندگی حقیقی را زندگی بعد از مرگ معرفی می کند:
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ[عنکبوت/۶۴] این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى دانستند!»
و حضرت علی (ع) می فرمایند: دنیا گذرگاه عبور است، نه جاى ماندن[۱]
با این نگاه روشن می شود که چرا دنیا این گونه است. اگر بنا به امتحان شدن و داشتن اختیار حقیقی است، که در آن زندگی ابدی خود را رقم بزنیم، باید راه بدی نیز مانند راه خوبی باز و مهیا باشد.پس نباید ایمان و کفر، ثمره نزدیک و تعیین کننده ای داشته باشد، به گونه ای که هیچ کس جرات نزدیک شدن به کفر را نکند. در نتیجه ظاهر زندگی مادی مومن و کافر یکسان است. از این روست که خدای متعال می فرماید مردم باید در نظام مادی یکسان باشند! و حتی اگر بنا بود که یکسانی مومن و کافر در دنیا رعایت نشود، دنیا آن چنان بی ارزش بود که خدا آن را به کفار می داد:
«وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ[زخرف/۳۳] و اگر نه این بود که خواستیم مردم در تحت یک نظام قرار گیرند، براى هر کس که به رحمان کفر بورزد خانه هایى داراى سقفى از نقره قرار مى دادیم، و پله هایى که با آن بالا روند، و خودنمایى کنند.»
همچنان که نباید راه تجاوزگری کفار بسته باشد. و به همین دلیل آنها می توانند حقوق دیگران را ضایع کرده، و با ستم در حق دیگران، شرارت و خباثت خود را به تصویر بکشند در نتیجه می توانند رزق دیگران را غصب کرده و با محروم کردن عده ای از رزق شان آنها را گرسنه نگاه دارند تا آنجا که از گرسنگی بمیرند. یا آن که با زیاده طلبی حرم سراها ایجاد نموده و عده ای را از داشتن همسر محروم کنند. یا ...
امتحان ناس، رمز اصلی وضعیت دنیا و جولان دادن بدی در آن است. هر چند وضعیت همیشه به یک منوال نیست و انسان ها در وضعیت های مختلفی به امتحان گرفته می شوند. یک روز مانند زمان اصحاب کهف، کفر سیطره و غلبه می یابد و یک روز نیز مانند زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ایمان سیطره و غلبه می یابد:
«وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ[آل عمران/۱۴۰] این روزگار را به اختلاف احوال (گاهى فتح و غلبه و گاه شکست و مغلوبیت) میان خلایق مى گردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود- تا از شما مؤمنان آن را که ثابت در دین است گواه دیگران کند.»
این امتحان حتی ایجاب می کند، که اختلاف هایی وجود داشته باشد و وضعیت همه مردم یکسان نباشد، گروهی برخوردار و گروهی محروم که هر دو در حال امتحان شدن هستند:
در حدیثی حضرت آدم (ع) از این گونه اختلاف ها از خداوند سوال نمود:
آدم عرض کرد: خداوندا، اگر آنها را یک جور خلق مى کردى و به همه آنها یک طبیعت و ذات، و روزى و عمر یکسان مى دادى بهتر نبود؟ چون در آن صورت آنها نسبت به هم تعدى نمى کردند و میان آنها حسد و کینه و بغض پدید نمى آمد. خلاصه هیچ گونه اختلاف با هم نداشتند؟
خداوند عز و جل فرمود: اى آدم، تو بوسیله روحى که از من دارى حرف مى زنى و درک مى کنى. ولى بواسطه نقصى که جسمت دارد مطالبى را مى گویى که عالم به حقیقت آنها نیستى. در حالى که مى دانى من خداوند عالم و حکیم هستم و من بواسطه همان علم و حکمتى که دارم میان مخلوقاتم اختلاف به وجود آوردم و با مشیت خودم امور آنها را اداره مى کنم ... بعضى را کور و بعضى را بینا، بعضى را کوتاه قد و برخى را بلند قد، بعضى را زیبا و بعضى را زشت، بعضى را عالم و برخى را جاهل، بعضى را فقیر و بعضى را غنى کردم، بعضى را مطیع و برخى را عاصى، برخى را بیمار و عدهاى را سالم، بعضى را زمین گیر و برخى بدون عیب هستند.
همه این کارها لازمه خلقت بود. براى این که آن شخص سالم و بى عیب به آن شخص معیوب نگاه کند و به خاطر سلامتىاش به من شکر و حمد بگوید. و یا آن که عیبدار است به شخص سالم نگاه کند به من متوسل شود تا به او هم سلامتى بدهم. و همچنین به بلاى من صبر کند تا به او پاداش خوب بدهم. یا این که شخص غنى به فقیر نگاه کند به خاطر ثروتى که به وى دادهام به من حمد نماید، و یا شخص فقیر با دیدن شخص غنى از من ثروت بخواهد و یا این که مؤمن به کافر نگاه کند به خاطر هدایتى که دادهام به من حمد و سپاس گوید.[۲]
پینوشتها:
[۱]. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۳۳.
[۲]. الجواهر السنیة-کلیات حدیث قدسى ص ۱۸.
منبع: www.soalcity.ir
در نگاه صحیح دینی، دنیا به منزله یک گذرگاه برای انسان است و محل زندگی و آسایش او نیست. بلکه جایی است که باید در آن امتحان شده، و خود را مهیای زندگی ابدی کند. کما اینکه در قرآن زندگی حقیقی را زندگی بعد از مرگ معرفی می کند:
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ[عنکبوت/۶۴] این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى دانستند!»
و حضرت علی (ع) می فرمایند: دنیا گذرگاه عبور است، نه جاى ماندن[۱]
با این نگاه روشن می شود که چرا دنیا این گونه است. اگر بنا به امتحان شدن و داشتن اختیار حقیقی است، که در آن زندگی ابدی خود را رقم بزنیم، باید راه بدی نیز مانند راه خوبی باز و مهیا باشد.پس نباید ایمان و کفر، ثمره نزدیک و تعیین کننده ای داشته باشد، به گونه ای که هیچ کس جرات نزدیک شدن به کفر را نکند. در نتیجه ظاهر زندگی مادی مومن و کافر یکسان است. از این روست که خدای متعال می فرماید مردم باید در نظام مادی یکسان باشند! و حتی اگر بنا بود که یکسانی مومن و کافر در دنیا رعایت نشود، دنیا آن چنان بی ارزش بود که خدا آن را به کفار می داد:
«وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ[زخرف/۳۳] و اگر نه این بود که خواستیم مردم در تحت یک نظام قرار گیرند، براى هر کس که به رحمان کفر بورزد خانه هایى داراى سقفى از نقره قرار مى دادیم، و پله هایى که با آن بالا روند، و خودنمایى کنند.»
همچنان که نباید راه تجاوزگری کفار بسته باشد. و به همین دلیل آنها می توانند حقوق دیگران را ضایع کرده، و با ستم در حق دیگران، شرارت و خباثت خود را به تصویر بکشند در نتیجه می توانند رزق دیگران را غصب کرده و با محروم کردن عده ای از رزق شان آنها را گرسنه نگاه دارند تا آنجا که از گرسنگی بمیرند. یا آن که با زیاده طلبی حرم سراها ایجاد نموده و عده ای را از داشتن همسر محروم کنند. یا ...
امتحان ناس، رمز اصلی وضعیت دنیا و جولان دادن بدی در آن است. هر چند وضعیت همیشه به یک منوال نیست و انسان ها در وضعیت های مختلفی به امتحان گرفته می شوند. یک روز مانند زمان اصحاب کهف، کفر سیطره و غلبه می یابد و یک روز نیز مانند زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ایمان سیطره و غلبه می یابد:
«وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ[آل عمران/۱۴۰] این روزگار را به اختلاف احوال (گاهى فتح و غلبه و گاه شکست و مغلوبیت) میان خلایق مى گردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود- تا از شما مؤمنان آن را که ثابت در دین است گواه دیگران کند.»
این امتحان حتی ایجاب می کند، که اختلاف هایی وجود داشته باشد و وضعیت همه مردم یکسان نباشد، گروهی برخوردار و گروهی محروم که هر دو در حال امتحان شدن هستند:
در حدیثی حضرت آدم (ع) از این گونه اختلاف ها از خداوند سوال نمود:
آدم عرض کرد: خداوندا، اگر آنها را یک جور خلق مى کردى و به همه آنها یک طبیعت و ذات، و روزى و عمر یکسان مى دادى بهتر نبود؟ چون در آن صورت آنها نسبت به هم تعدى نمى کردند و میان آنها حسد و کینه و بغض پدید نمى آمد. خلاصه هیچ گونه اختلاف با هم نداشتند؟
خداوند عز و جل فرمود: اى آدم، تو بوسیله روحى که از من دارى حرف مى زنى و درک مى کنى. ولى بواسطه نقصى که جسمت دارد مطالبى را مى گویى که عالم به حقیقت آنها نیستى. در حالى که مى دانى من خداوند عالم و حکیم هستم و من بواسطه همان علم و حکمتى که دارم میان مخلوقاتم اختلاف به وجود آوردم و با مشیت خودم امور آنها را اداره مى کنم ... بعضى را کور و بعضى را بینا، بعضى را کوتاه قد و برخى را بلند قد، بعضى را زیبا و بعضى را زشت، بعضى را عالم و برخى را جاهل، بعضى را فقیر و بعضى را غنى کردم، بعضى را مطیع و برخى را عاصى، برخى را بیمار و عدهاى را سالم، بعضى را زمین گیر و برخى بدون عیب هستند.
همه این کارها لازمه خلقت بود. براى این که آن شخص سالم و بى عیب به آن شخص معیوب نگاه کند و به خاطر سلامتىاش به من شکر و حمد بگوید. و یا آن که عیبدار است به شخص سالم نگاه کند به من متوسل شود تا به او هم سلامتى بدهم. و همچنین به بلاى من صبر کند تا به او پاداش خوب بدهم. یا این که شخص غنى به فقیر نگاه کند به خاطر ثروتى که به وى دادهام به من حمد نماید، و یا شخص فقیر با دیدن شخص غنى از من ثروت بخواهد و یا این که مؤمن به کافر نگاه کند به خاطر هدایتى که دادهام به من حمد و سپاس گوید.[۲]
پینوشتها:
[۱]. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۳۳.
[۲]. الجواهر السنیة-کلیات حدیث قدسى ص ۱۸.
منبع: www.soalcity.ir