احکام وقف | تولیت وقف: سوال شش
پرسش :
ناب سید العلماء حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید یوسف موسوی کشمیری رحمه الله که در رأس علمای کشمیر بودند، سال گذشته دهم ماه ذوالقعده 1402ه. ق فوت کردند. ایشان سی ودوسال قبل، یک مدرسۀ دینی در قصبۀ بدگام، به اسم جامعۀ باب العلم، برای طلاب علوم دینی تأسیس نموده و با سایر املاک که من جمله آن ها، دو خروار زمین که از ملک طلق خود او بود، وقف کردند. چون بانی و واقف مدرسه بودند؛ تولیت آن را مادام الحیات برای خودشان قرار دادند و بعد از فوت خود اخوی زادۀ خویش را برای تولیت تعیین نمودند. سپس از اولاد و احفاد آن مرحوم یا از اولاد اخویشان، هر که قابلیت این امر را داشته باشد. به جهت انجام وظیفۀ تولیت، نامزد نمودند. چنان که آن مرحوم در کتاب «ایقاظ العباد» نوشته اند که در سال 1370 هجری چاپ شده است. در عین حال، پس از ارتحال آقای مرحوم، پسر بزرگ ایشان وصیت نامۀ مفصلی راجع به امور شخصی و خانوادگی آن مرحوم ادعا و ارائه نمود، که اگرچه امضا ندارد و تکمیل نشده است، ولی بدون تردید خط آن مرحوم می باشد، و هیچ کس نمی تواند آن را انکار بکند. از محتویات و لابه لای آن پیدا است که آن مرحوم وصیت نامۀ مزبور را در اواخر زندگی به سلک تحریر درآورده اند. وقتی که از فرزندشان ـ که وصی آن مرحوم نیز هست ـ پرسیدیم این وصیت نامه چرا تکمیل نشده است؟ وی گفت: آن مرحوم این را می خواستند تکمیل کنند، در عین حال، ایشان مریض شدند و ضعف و ناتوانی بر ایشان چنان چیره شد که دیگر نتوانستند به پایان برسانند و امضا نمایند. ولی به عنوان وصیت فرمودند، من هرچه وصیت دارم در ضمن وصیت نامه نوشته ام. باید در انفاذ آن ها طبق همان مرقوم که در دفتر است عمل شود. اینک صورت وصیت نامه تقدیم محضر است. در این وصیت نامه در ضمن وصایای دیگر، آنچه در خصوص مورد تولیت مدرسه مزبور آمده است این است که آن مرحوم از تولیت اخوی زاده برای مدرسه رجوع نموده اند و به جای ایشان، فرزند مزبور را نسلاً بعد نسل، متولی مدرسه و سایر موقوفات آن قرار داده اند و از طرف دیگر، در حیات خود عملاً وظایف مدرسه را به وی تحویل و تفویض نموده بودند. چنان که واضح است. نظر به این که وصیت نامۀ مزبور، واقعاً نوشتۀ آن مرحوم هست، و این که ایشان، بالاتفاق صاحب درایت و دارای تقوا و تفقه بودند و هیچ گمان نمی رود که در نوشتن چنین مرقومی موازین شرعی را رعایت نکرده باشند به هرحال، در هر دو صورت قضیه که شهد الله و رسوله که مطابق واقع می باشند و هیچ گونه شائبۀ نفسانی در تفسیر آن ها نیست؛ حکم شرعی را بیان فرمایید که آیا صورت سابقی که در کتاب مزبور می باشد درست است یا صورت لاحقی که در وصیت نامه آن مرحوم نوشته اند صحیح خواهد بود؟ تا تکلیف وصی آن مرحوم معین شود. ثانیاً: آن مرحوم و مبرور متولی اوقاف کثیره بودند. ایشان چند سال قبل از فوت خود، یک هیأت هفت نفری برای انتظام و انصرام آن موقوفات، تحت نظارت خود تشکیل داده اند و یک مرقومی نیز مربوط به وظایف اعضای هیأت نوشتند ـ که صورت آن به پیوست تقدیم می شود ـ از این مرقوم ظاهر می شود که این هیأت، باید در حیات متولی و هم بعد از فوت او به وظایف خود عمل کند و قراین دیگری نیز بر این دو جهت مزبور دلالت دارند. پس در این صورت، هیأت نامۀ وقفی، عنوان و مصداق وصیت پیدا می کند یا خیر؟ در صورت بودن آن به عنوان وصیت نامه، آیا پس از فوت آن مرحوم، متولی دیگر می تواند از آن وصیت نامه تخلف و تخطی نماید، به این که آن هیأت را کلاً یا بعضاً بشکند؟ یا اشخاصی که اعضا آن قرار داده شده اند، بدون صدور خیانت و تخلف شرعی از آنان، می توان کنار گذارد یا نه؟
پاسخ :
بسمه تعالی، متولی وقف، کسی است که در صیغۀ وقف معین شده است و اگر شخصی معین نشده، تولیت با حاکم شرع است.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، جلد 7، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1392 ش.
بسمه تعالی، متولی وقف، کسی است که در صیغۀ وقف معین شده است و اگر شخصی معین نشده، تولیت با حاکم شرع است.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، جلد 7، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1392 ش.