بررسی روایات ذم مختار
پرسش :
آیا مختار فردی فاسد العقیده بود؟
پاسخ :
بعضی از علما عقیده دارند که مختار بن ابی عبیده ثقفی فردی درست عقیده نبوده و مستحق ورود در آتش است، به همین دلیل وارد جهنم می شود اما با شفاعت امام حسین(علیه السلام) از آن خارج می گردد. علامه مجلسی (قدس الله نفسه) مایل به این قول شده است و آن را راه حلی برای جمع بین اخبار مختلفی - که درباره مختار وارد شده اند - قرار داده است.(1)
کسانی که معتقد به جهنّمی بودن مختار هستند به دو روایت استناد می کنند:
1. «ما رواه الشیخ [الطوسی] بإسناده عن محمد بن علی بن محبوب، عن محمد بن أحمد بن أبی قتادة، عن أحمد بن هلال، عن أمیة بن علی القیسی عن بعض من رواه، عن أبی عبد الله(علیه السلام)، قال: قال لی یجوز النبی(صلی الله علیه وآله) الصراط یتلوه علی و یتلو علیا الحسن و یتلو الحسن الحسین، فإذا توسطوه نادى المختار الحسین (علیه السلام) یا أبا عبد الله إنی طلبت بثأرک فیقول النبی(صلی الله علیه وآله) للحسین(علیه السلام): أجبه فینقض الحسین فی النار کأنه عقاب کاسر، فیخرج المختار حممة و لو شق عن قلبه لوجد حبهم(2) فی قلبه».(3)
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: در روز قیامت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از پل صراط عبور می کند در حالی که امام علی(علیه السلام) پشت سر ایشان و امام حسن (علیه السلام) پشت سر امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) پشت سر امام حسن(علیه السلام) قرار دارند، وقتی به میانه صراط می رسند، مختار [از میان جهنم] صدا می زند یا ابا عبدالله من انتقام خون تو را گرفتم، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به امام حسین(علیه السلام) می فرماید: جواب او را بده، پس امام حسین(علیه السلام ) چون عقاب شکارى به فریادش می رسد و او را از آتش نجات می دهد در حالی که [از آتش جهنم] سیاه شده است، و اگر قلب او شکافته شود محبت آن دو نفر در قلبش یافت می شود، (یعنی به سبب محبت شیخین به آتش جهنم مبتلا شده است).
2. «و ذکر فی السرائر عن کتاب أبان بن تغلب قال: حدثنی جعفر بن إبراهیم بن ناجیة الحضرمی، قال: حدثنی زرعة بن محمد الحضرمی عن سماعة بن مهران قال: سمعت أبا عبد الله(علیه السلام) یقول: إذا کان یوم القیامة مر رسول الله(صلی الله علیه وآله) بشفیر النار، و أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین(علیه السلام). فیصیح صائح من النار. یا رسول الله یا رسول الله یا رسول الله أغثنی. قال فلا یجیبه قال: فینادی یا أمیرالمؤمنین یا أمیرالمؤمنین یا أمیرالمؤمنین ثلاثا أغثنی، فلا یجیبه، قال: فینادی یا حسن یا حسن یا حسن أغثنی، قال فلا یجیبه، قال فینادی یا حسین یا حسین یا حسین أغثنی أنا قاتل أعدائک، قال فیقول له رسول الله(صلی الله علیه وآله) قد احتج علیک، قال فینقض علیه کأنه عقاب کاسر قال فیخرجه من النار قال: فقلت لأبی عبد الله(علیه السلام)من هذا جعلت فداک؟ قال(علیه السلام) المختار قلت له فلم عذب بالنار و قد فعل ما فعل؟ قال (علیه السلام) إنه کان فی قلبه منهما شیء، و الذی بعث محمدا(صلی الله علیه وآله) بالحق لو أن جبرئیل، و میکائیل. کان فی قلبهما شیء لأکبهما الله فی النار على وجوههما».(4)
امام باقر(علیه السلام) می فرمود: زمانی که روز قیامت فرا می رسد پیامبر اسلام و امیر المؤمنین و حسن و حسین(صلى اللَّه علیهم اجمعین) از نزدیک جهنم عبور خواهند کرد. شخصى که در جهنم است سه مرتبه فریاد می زند: یا رسول اللَّه به فریادم برس! ولى پیغمبر خدا جوابى به او نخواهد داد. سه مرتبه فریاد می زند: یا امیرالمؤمنین به فریادم برس! آن حضرت هم جوابى به او نخواهد داد. سپس سه مرتبه فریاد میزند: یا حسن به فریادم برس، آن حضرت هم جوابى به او نخواهد داد. سپس سه مرتبه فریاد می زند: یا حسین به فریادم برس، من قاتل دشمنان تو می باشم. پیامبر خدا به امام حسین می فرماید: وى بر تو اتمام حجت نمود. امام حسین(علیه السلام) پس از این جریان چون عقاب شکارى به فریادش می رسد و او را از آتش نجات می دهد.
راوى می گوید: من به امام صادق(علیه السلام) گفتم: فدایت شوم آن شخص که در آتش است کیست؟ فرمود: مختار است. گفتم: براى چه در آتش معذّب خواهد شد در صورتى که قاتلین امام حسین را کشت!؟ فرمود: براى اینکه اندکى از محبت آن دو نفر را در قلب خود داشت. قسم به حق آن خدائى که حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را بحق مبعوث کرد اگر در قلب جبرئیل و میکائیل هم چیزى از (محبت آنان) باشد خدا ایشان را از ناحیه صورت داخل آتش جهنم خواهد کرد.
نقد: هر دو روایت ضعیف هستند، روایت تهذیب اولا: به خاطر مرسله بودن(5) و ثانیا: به خاطر امیة بن علی القیسی(6) ضعیف است. روایت سرائر به این خاطر ضعیف است که وثاقت جعفر بن ابراهیم الحضرمی اثبات نشده است(7)، علاوه بر آن روایت کردن ابان بن تغلب (8) از جعفر بن ابراهیم الحضرمی، و روایت او از زرعة بن محمد الحضرمی عجیب است، برای اینکه اگر جعفر بن إبراهیم همانی باشد که شیخ طوسی او را از اصحاب امام رضا(علیه السلام) بر شمرده است(9)، در این صورت ابان بن تغلب نمی تواند از او روایت کند(10)، و اگر همانی باشد که برقی او را از اصحاب امام باقر(علیه السلام) بر شمرده است(11)، در این صورت روایت جعفر بن إبراهیم از زرعة بن محمد الحضرمی عجیب خواهد بود (12)، ضمن اینکه در کتاب محمد بن ادریس (السرائر) تخلیط وجود دارد.(13)
علاوه بر ضعف اسناد روایات ذم مختار، می توان صدورشان از معصوم را حمل بر تقیه کرد.
در مدح مختار همین بس که او دل اهل بیت(صلوات الله وسلامه علیهم ) را با انتقام از قاتلان امام حسین(علیه السلام) شاد کرد، این خدمت بزرگی برای اهل بیت(صلوات الله وسلامه علیهم ) بود که مختار به سبب آن مستحق پاداش از ایشان است، آیا احتمال دارد که رسول الله(صلی الله علیه وآله) و أهل البیت(علیهم السلام) چشم از این خدمت بزرگ بپوشند؟ در حالی که آنها معدن کرم و احسان هستند.
محمد بن حنفیه - برادر امام حسین(علیه السلام) - در میان چند نفر از شیعیان نشسته بود و مختار را سر زنش می کرد که چرا در قتل عمر بن سعد تأخیر کرده است، هنوز کلامش تمام نشده بود که سر دو نفر(عمر بن سعد و عبید الله بن زیاد) از قاتلان امام حسین (علیه السلام) در نزد او حاضر شد، پس وی بر زمین افتاد و سجده کرد و دستهایش را گشود و گفت: بار خدایا این روز مختار را فراموش نکن و از طرف اهل بیت پیامبرت محمد (صلی الله علیه وآله) بهترین پاداش را به او بده، قسم به خدا پس از این برای مختار سرزنشی نیست (14).
وقتی محمد بن حنفیه چنین واکنش نشان می دهد از اهل بیت پیامبر (صلوات الله و سلامه علیهم) که معدن کرم و احسان هستند انتظار بیشتری می رود [که برفرض مختار ضعف هایی هم داشته باشد بخاطر خدمات او از او راضی باشند].
پینوشتها:
(1). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج45، ص 339، باب أحوال المختار(49). علامه مجلسی در ذیل حدیث پنجم که از السرائر نقل کرده (حدیث دوم بحث ما) گفته است: این خبر می تواند راه حل جمع بین اخبار مختلف وارده درباره مختار باشد با این توضیح که مختار اگر چه در ایمان و یقین کامل نبود و در کاری که کرده بود به صراحت از طرف امامان دین (علیهم السلام ) مأذون نبود، اما به خاطر خیرات کثیری که به دست او جاری شده بود و به سبب آن سینه های گروه مؤمنین (صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ «توبه 14») شفا یافته بود، عاقبت امر او مایل به نجات بود، پس به واسطه اقداماتش سخن خداوند ( وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ « التوبة: 102») شامل حالش شد. من( علامه مجلسی) درباره شأن مختار توقف کرده ام (نظر نداده ام)، گرچه سخن مشهورتر در بین اصحاب ما (شیعه) این است که او از مشکورین است.
(2). «حبهما» یعنی حب شیخین، و گفته شده است حب حسنین (صلوات الله علیهما) که در این صورت حب حسنین علت اخراج مختار از جهنم و بنابر معنی اول حب شیخین علت دخول او در جهنم است، معنی دوم را خبر سماعه (حدیث دوم بحث ما) دفع می کند، معنی سومی هم گفته شده که در آن مراد از «حبهما» حب ریاست و مال است، اما معنی اول (حب شیخین) درست است. (بحار الأنوار، ج45، ص 345– 346).
(3). تهذیب الاحکام ، شیخ طوسی ، باب تلقین المحتضرین من الزیادات، الحدیث 1528، ج 1، ص 466؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 345.
(4). السرائر، مستطرفات السرائر، ابن ادریس الحلی، باب ما استطرفه من کتاب أبان بن تغلب، ص 566 - 567؛ بحار الأنوار، ج45، ص339.
(5). «مرسله» روایتی است که دچار انقطاع سند است، در عبارت « عن بعض من رواه» سلسله سند دچار انقطاع شده است و راوی یک طبقه از سند روایت مجهول است.
(6). علمای رجال شیعه او را ضعیف شمرده اند (رجال نجاشی، ص105؛ الخلاصه حلی، ص206)؛ او ضعیف الروایه است، و در مذهبش ارتفاع وجود دارد (یعنی غالی است )، (رجال ابن الغضائری، ج1، ص38).
(7). کتابهای رجالی در باره او قضاوتی ارائه نداده اند .
(8). أبان بن تغلب بن رباح: أبو سعید البکری الجریری از موالیان (تحت الحمایگان) قبیله بنی جریر بن عبادة بن ضبیعة بن قیس بن ثعلبة بن عکابة بن صعب بن علی بن بکر بن وائل؛ وی در میان علمای شیعه جایگاه بزرگی دارد از اصحاب علی بن الحسین (امام سجاد) و أبا جعفر (امام باقر) و أبا عبد الله (امام صادق) علیهم السلام بود و از ایشان روایت کرد، نزد ایشان منزلت و ارزش والایی داشت . (رجالالنجاشی، ص10)
(9). رجال طوسی ، اصحاب ابی الحسن الثانی علی بن موسی الرضا (علیهما السلام)، باب الجیم، رقم 4، ص354.
(10). ابان بن تغلب از طبقات قدیمی تر است (از اصحاب امام سجاد وامام باقر وامام جعفر صادق (علیهم السلام) است).
(11). برقی در رجال خود جعفر بن ابراهیم را در زمره یاران امام سجاد و امام باقر (علیهما السلام) آورده است. (رجال برقی، ص 9 و 59).
(12). شیخ طوسی زرعة بن محمد الحضرمی را در زمره اصحاب امام جعفر صادق و امام موسی کاظم (علیهما السلام) آورده است. در این صورت یک راوی طبقه گذشته (جعفر بن ابراهیم) از یک راوی طبقه متاخر (زرعة بن محمد الحضرمی) روایت می کند (رجال، ص211 و 337).
(13). تخلیط به معنی آمیختگی است و مراد از آن ؛ 1- آمیختن اعتقاد صحیح با فاسد، 2- آمیختن روایات منکره (روایت غیر مشهور که راوی آن ثقه نیست ) با غیر آن، 3- آمیختن اسناد اخبار با یکدیگر، 4- آمیختن مطالب صحیح با غیر آن است (سماء المقال، ج 2، ص285 – 289). وقتی به کسی مخلّط گفته می شود، طعن در نفس آن شخص نیست بلکه مراد این است که او توجه نمی کند که از چه کسی و چه چیزی را روایت می کند (منتهى المقال، ج 1، ص 120؛ مقباس الهدایة، ج 2، ص 302 – 303). ابن إدریس در بعضی موارد مخلّط است (اسناد اخبار را با یکدیگر خلط می کند)، او در رویاتی که از ابان بن تغلب بر گزیده است، عده ای از روایات را از کسانی نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) را درک نکرده اند؛ چطور ممکن است ابان بن تغلب متوفای زمان امام صادق (علیه السلام) از کسی روایت کند که او یک یا دو طبقه از ابان متأخر است!؟. یکی دیگر از تخلیطهای ابن ادریس این است که او ابو عبد الله السیاری را از یاران امام موسی کاظم و امام رضا (علیهما من الله آلاف التحیة و الثناء) برشمرده است در حالی که السیاری (أبو عبد الله أحمد بن محمد بن السیار) از أصحاب امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) است و روایت کردن او از امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام) ممکن نیست. (معجم رجالالحدیث، سید ابوالقاسم خویی، ج 15، ص63- 64).
(14). بحار الأنوار، باب أحوال المختار، جلد 45، صص385- 386، روایاتی به نقل از رسالة شرح الثأر ابن نما در ذکر مقتل عمر بن سعد و عبید الله بن زیاد، باب المرتبة الرابعة. دعای محمد بن حنفیه در اصل کتاب ابن نما این گونه است: «فما رآها خر ساجدا، و دعا للمختار، وقال: جزاه الله خیر الجزاء، فقد أدرک لنا ثأرنا، و وجب حقه على کل من ولده عبد المطلب بن هاشم ». (ذوب النضار، ابن نما الحلی (م680)، تحقیق: فارس حسون کریم، چاپ اول، شوال المکرم 1416ه ق، مؤسسة نشر اسلامی وابسته به جماعة مدرسین حوزه قم، مرتبة الرابعة، ص 143).
منبع: معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابو القاسم خویی، ج 18، صص 100 - 98.
بعضی از علما عقیده دارند که مختار بن ابی عبیده ثقفی فردی درست عقیده نبوده و مستحق ورود در آتش است، به همین دلیل وارد جهنم می شود اما با شفاعت امام حسین(علیه السلام) از آن خارج می گردد. علامه مجلسی (قدس الله نفسه) مایل به این قول شده است و آن را راه حلی برای جمع بین اخبار مختلفی - که درباره مختار وارد شده اند - قرار داده است.(1)
کسانی که معتقد به جهنّمی بودن مختار هستند به دو روایت استناد می کنند:
1. «ما رواه الشیخ [الطوسی] بإسناده عن محمد بن علی بن محبوب، عن محمد بن أحمد بن أبی قتادة، عن أحمد بن هلال، عن أمیة بن علی القیسی عن بعض من رواه، عن أبی عبد الله(علیه السلام)، قال: قال لی یجوز النبی(صلی الله علیه وآله) الصراط یتلوه علی و یتلو علیا الحسن و یتلو الحسن الحسین، فإذا توسطوه نادى المختار الحسین (علیه السلام) یا أبا عبد الله إنی طلبت بثأرک فیقول النبی(صلی الله علیه وآله) للحسین(علیه السلام): أجبه فینقض الحسین فی النار کأنه عقاب کاسر، فیخرج المختار حممة و لو شق عن قلبه لوجد حبهم(2) فی قلبه».(3)
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: در روز قیامت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از پل صراط عبور می کند در حالی که امام علی(علیه السلام) پشت سر ایشان و امام حسن (علیه السلام) پشت سر امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) پشت سر امام حسن(علیه السلام) قرار دارند، وقتی به میانه صراط می رسند، مختار [از میان جهنم] صدا می زند یا ابا عبدالله من انتقام خون تو را گرفتم، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به امام حسین(علیه السلام) می فرماید: جواب او را بده، پس امام حسین(علیه السلام ) چون عقاب شکارى به فریادش می رسد و او را از آتش نجات می دهد در حالی که [از آتش جهنم] سیاه شده است، و اگر قلب او شکافته شود محبت آن دو نفر در قلبش یافت می شود، (یعنی به سبب محبت شیخین به آتش جهنم مبتلا شده است).
2. «و ذکر فی السرائر عن کتاب أبان بن تغلب قال: حدثنی جعفر بن إبراهیم بن ناجیة الحضرمی، قال: حدثنی زرعة بن محمد الحضرمی عن سماعة بن مهران قال: سمعت أبا عبد الله(علیه السلام) یقول: إذا کان یوم القیامة مر رسول الله(صلی الله علیه وآله) بشفیر النار، و أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین(علیه السلام). فیصیح صائح من النار. یا رسول الله یا رسول الله یا رسول الله أغثنی. قال فلا یجیبه قال: فینادی یا أمیرالمؤمنین یا أمیرالمؤمنین یا أمیرالمؤمنین ثلاثا أغثنی، فلا یجیبه، قال: فینادی یا حسن یا حسن یا حسن أغثنی، قال فلا یجیبه، قال فینادی یا حسین یا حسین یا حسین أغثنی أنا قاتل أعدائک، قال فیقول له رسول الله(صلی الله علیه وآله) قد احتج علیک، قال فینقض علیه کأنه عقاب کاسر قال فیخرجه من النار قال: فقلت لأبی عبد الله(علیه السلام)من هذا جعلت فداک؟ قال(علیه السلام) المختار قلت له فلم عذب بالنار و قد فعل ما فعل؟ قال (علیه السلام) إنه کان فی قلبه منهما شیء، و الذی بعث محمدا(صلی الله علیه وآله) بالحق لو أن جبرئیل، و میکائیل. کان فی قلبهما شیء لأکبهما الله فی النار على وجوههما».(4)
امام باقر(علیه السلام) می فرمود: زمانی که روز قیامت فرا می رسد پیامبر اسلام و امیر المؤمنین و حسن و حسین(صلى اللَّه علیهم اجمعین) از نزدیک جهنم عبور خواهند کرد. شخصى که در جهنم است سه مرتبه فریاد می زند: یا رسول اللَّه به فریادم برس! ولى پیغمبر خدا جوابى به او نخواهد داد. سه مرتبه فریاد می زند: یا امیرالمؤمنین به فریادم برس! آن حضرت هم جوابى به او نخواهد داد. سپس سه مرتبه فریاد میزند: یا حسن به فریادم برس، آن حضرت هم جوابى به او نخواهد داد. سپس سه مرتبه فریاد می زند: یا حسین به فریادم برس، من قاتل دشمنان تو می باشم. پیامبر خدا به امام حسین می فرماید: وى بر تو اتمام حجت نمود. امام حسین(علیه السلام) پس از این جریان چون عقاب شکارى به فریادش می رسد و او را از آتش نجات می دهد.
راوى می گوید: من به امام صادق(علیه السلام) گفتم: فدایت شوم آن شخص که در آتش است کیست؟ فرمود: مختار است. گفتم: براى چه در آتش معذّب خواهد شد در صورتى که قاتلین امام حسین را کشت!؟ فرمود: براى اینکه اندکى از محبت آن دو نفر را در قلب خود داشت. قسم به حق آن خدائى که حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را بحق مبعوث کرد اگر در قلب جبرئیل و میکائیل هم چیزى از (محبت آنان) باشد خدا ایشان را از ناحیه صورت داخل آتش جهنم خواهد کرد.
نقد: هر دو روایت ضعیف هستند، روایت تهذیب اولا: به خاطر مرسله بودن(5) و ثانیا: به خاطر امیة بن علی القیسی(6) ضعیف است. روایت سرائر به این خاطر ضعیف است که وثاقت جعفر بن ابراهیم الحضرمی اثبات نشده است(7)، علاوه بر آن روایت کردن ابان بن تغلب (8) از جعفر بن ابراهیم الحضرمی، و روایت او از زرعة بن محمد الحضرمی عجیب است، برای اینکه اگر جعفر بن إبراهیم همانی باشد که شیخ طوسی او را از اصحاب امام رضا(علیه السلام) بر شمرده است(9)، در این صورت ابان بن تغلب نمی تواند از او روایت کند(10)، و اگر همانی باشد که برقی او را از اصحاب امام باقر(علیه السلام) بر شمرده است(11)، در این صورت روایت جعفر بن إبراهیم از زرعة بن محمد الحضرمی عجیب خواهد بود (12)، ضمن اینکه در کتاب محمد بن ادریس (السرائر) تخلیط وجود دارد.(13)
علاوه بر ضعف اسناد روایات ذم مختار، می توان صدورشان از معصوم را حمل بر تقیه کرد.
در مدح مختار همین بس که او دل اهل بیت(صلوات الله وسلامه علیهم ) را با انتقام از قاتلان امام حسین(علیه السلام) شاد کرد، این خدمت بزرگی برای اهل بیت(صلوات الله وسلامه علیهم ) بود که مختار به سبب آن مستحق پاداش از ایشان است، آیا احتمال دارد که رسول الله(صلی الله علیه وآله) و أهل البیت(علیهم السلام) چشم از این خدمت بزرگ بپوشند؟ در حالی که آنها معدن کرم و احسان هستند.
محمد بن حنفیه - برادر امام حسین(علیه السلام) - در میان چند نفر از شیعیان نشسته بود و مختار را سر زنش می کرد که چرا در قتل عمر بن سعد تأخیر کرده است، هنوز کلامش تمام نشده بود که سر دو نفر(عمر بن سعد و عبید الله بن زیاد) از قاتلان امام حسین (علیه السلام) در نزد او حاضر شد، پس وی بر زمین افتاد و سجده کرد و دستهایش را گشود و گفت: بار خدایا این روز مختار را فراموش نکن و از طرف اهل بیت پیامبرت محمد (صلی الله علیه وآله) بهترین پاداش را به او بده، قسم به خدا پس از این برای مختار سرزنشی نیست (14).
وقتی محمد بن حنفیه چنین واکنش نشان می دهد از اهل بیت پیامبر (صلوات الله و سلامه علیهم) که معدن کرم و احسان هستند انتظار بیشتری می رود [که برفرض مختار ضعف هایی هم داشته باشد بخاطر خدمات او از او راضی باشند].
پینوشتها:
(1). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج45، ص 339، باب أحوال المختار(49). علامه مجلسی در ذیل حدیث پنجم که از السرائر نقل کرده (حدیث دوم بحث ما) گفته است: این خبر می تواند راه حل جمع بین اخبار مختلف وارده درباره مختار باشد با این توضیح که مختار اگر چه در ایمان و یقین کامل نبود و در کاری که کرده بود به صراحت از طرف امامان دین (علیهم السلام ) مأذون نبود، اما به خاطر خیرات کثیری که به دست او جاری شده بود و به سبب آن سینه های گروه مؤمنین (صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ «توبه 14») شفا یافته بود، عاقبت امر او مایل به نجات بود، پس به واسطه اقداماتش سخن خداوند ( وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ « التوبة: 102») شامل حالش شد. من( علامه مجلسی) درباره شأن مختار توقف کرده ام (نظر نداده ام)، گرچه سخن مشهورتر در بین اصحاب ما (شیعه) این است که او از مشکورین است.
(2). «حبهما» یعنی حب شیخین، و گفته شده است حب حسنین (صلوات الله علیهما) که در این صورت حب حسنین علت اخراج مختار از جهنم و بنابر معنی اول حب شیخین علت دخول او در جهنم است، معنی دوم را خبر سماعه (حدیث دوم بحث ما) دفع می کند، معنی سومی هم گفته شده که در آن مراد از «حبهما» حب ریاست و مال است، اما معنی اول (حب شیخین) درست است. (بحار الأنوار، ج45، ص 345– 346).
(3). تهذیب الاحکام ، شیخ طوسی ، باب تلقین المحتضرین من الزیادات، الحدیث 1528، ج 1، ص 466؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 345.
(4). السرائر، مستطرفات السرائر، ابن ادریس الحلی، باب ما استطرفه من کتاب أبان بن تغلب، ص 566 - 567؛ بحار الأنوار، ج45، ص339.
(5). «مرسله» روایتی است که دچار انقطاع سند است، در عبارت « عن بعض من رواه» سلسله سند دچار انقطاع شده است و راوی یک طبقه از سند روایت مجهول است.
(6). علمای رجال شیعه او را ضعیف شمرده اند (رجال نجاشی، ص105؛ الخلاصه حلی، ص206)؛ او ضعیف الروایه است، و در مذهبش ارتفاع وجود دارد (یعنی غالی است )، (رجال ابن الغضائری، ج1، ص38).
(7). کتابهای رجالی در باره او قضاوتی ارائه نداده اند .
(8). أبان بن تغلب بن رباح: أبو سعید البکری الجریری از موالیان (تحت الحمایگان) قبیله بنی جریر بن عبادة بن ضبیعة بن قیس بن ثعلبة بن عکابة بن صعب بن علی بن بکر بن وائل؛ وی در میان علمای شیعه جایگاه بزرگی دارد از اصحاب علی بن الحسین (امام سجاد) و أبا جعفر (امام باقر) و أبا عبد الله (امام صادق) علیهم السلام بود و از ایشان روایت کرد، نزد ایشان منزلت و ارزش والایی داشت . (رجالالنجاشی، ص10)
(9). رجال طوسی ، اصحاب ابی الحسن الثانی علی بن موسی الرضا (علیهما السلام)، باب الجیم، رقم 4، ص354.
(10). ابان بن تغلب از طبقات قدیمی تر است (از اصحاب امام سجاد وامام باقر وامام جعفر صادق (علیهم السلام) است).
(11). برقی در رجال خود جعفر بن ابراهیم را در زمره یاران امام سجاد و امام باقر (علیهما السلام) آورده است. (رجال برقی، ص 9 و 59).
(12). شیخ طوسی زرعة بن محمد الحضرمی را در زمره اصحاب امام جعفر صادق و امام موسی کاظم (علیهما السلام) آورده است. در این صورت یک راوی طبقه گذشته (جعفر بن ابراهیم) از یک راوی طبقه متاخر (زرعة بن محمد الحضرمی) روایت می کند (رجال، ص211 و 337).
(13). تخلیط به معنی آمیختگی است و مراد از آن ؛ 1- آمیختن اعتقاد صحیح با فاسد، 2- آمیختن روایات منکره (روایت غیر مشهور که راوی آن ثقه نیست ) با غیر آن، 3- آمیختن اسناد اخبار با یکدیگر، 4- آمیختن مطالب صحیح با غیر آن است (سماء المقال، ج 2، ص285 – 289). وقتی به کسی مخلّط گفته می شود، طعن در نفس آن شخص نیست بلکه مراد این است که او توجه نمی کند که از چه کسی و چه چیزی را روایت می کند (منتهى المقال، ج 1، ص 120؛ مقباس الهدایة، ج 2، ص 302 – 303). ابن إدریس در بعضی موارد مخلّط است (اسناد اخبار را با یکدیگر خلط می کند)، او در رویاتی که از ابان بن تغلب بر گزیده است، عده ای از روایات را از کسانی نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) را درک نکرده اند؛ چطور ممکن است ابان بن تغلب متوفای زمان امام صادق (علیه السلام) از کسی روایت کند که او یک یا دو طبقه از ابان متأخر است!؟. یکی دیگر از تخلیطهای ابن ادریس این است که او ابو عبد الله السیاری را از یاران امام موسی کاظم و امام رضا (علیهما من الله آلاف التحیة و الثناء) برشمرده است در حالی که السیاری (أبو عبد الله أحمد بن محمد بن السیار) از أصحاب امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) است و روایت کردن او از امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام) ممکن نیست. (معجم رجالالحدیث، سید ابوالقاسم خویی، ج 15، ص63- 64).
(14). بحار الأنوار، باب أحوال المختار، جلد 45، صص385- 386، روایاتی به نقل از رسالة شرح الثأر ابن نما در ذکر مقتل عمر بن سعد و عبید الله بن زیاد، باب المرتبة الرابعة. دعای محمد بن حنفیه در اصل کتاب ابن نما این گونه است: «فما رآها خر ساجدا، و دعا للمختار، وقال: جزاه الله خیر الجزاء، فقد أدرک لنا ثأرنا، و وجب حقه على کل من ولده عبد المطلب بن هاشم ». (ذوب النضار، ابن نما الحلی (م680)، تحقیق: فارس حسون کریم، چاپ اول، شوال المکرم 1416ه ق، مؤسسة نشر اسلامی وابسته به جماعة مدرسین حوزه قم، مرتبة الرابعة، ص 143).
منبع: معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابو القاسم خویی، ج 18، صص 100 - 98.