خطاب امام حسین(ع) به دشمنان در روز عاشورا
پرسش :
چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمودند: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟
پاسخ :
یکی از مشهور ترین سخنان امام حسین(علیه السلام) که منابع مختلف ـ با تفاوت هایی در جزییات ـ آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «یا شیعة آل سفیان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»(1)؛ (ای پیروان آل سفیان! اگر شما دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود آزاده باشید). این سخن هم در منابع تاریخی شیعه و هم در منابع اهل سنّت ذکر شده است که مرحوم مجلسی در جلد چهل و پنجم «بحارالانوار»(2) به بخشی از این منابع اشاره کرده است. بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام امام حسین(علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست.
معنای سخن امام(علیه السلام) این است که ای مردم اگر بندگی خدا را نپذیرفته اید و جهان پس از مرگ برای شما باور پذیر نیست و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل ارزش های انسانی را زیر پا نگذارید و به حجت های باطنی که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید.
مورخین می گویند: این کلام ایشان در روز عاشورا و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزهها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و امام آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن(لعنة الله علیه)، بین امام و خیمههای آن حضرت فاصله شده و قصد حمله به خیمههای امام را داشتند. ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمیهراسید، در دنیایتان آزاده باشید و... شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمهها حمله نکنید».
این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که مردم کوفه چنان در ورطه بی دینی غوطه ور شده بودند که گویا امام(علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتبلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواست لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ چراکه بالاخره حتی اگر انسان دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به عقل و فطرتش بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید.
به راستی دلیل این رفتارهای جنون آمیز مردم چه بود و چه می شود که یک مسلمان آن چنان دچار ضعف دین می گردد که حتی با اصل دین و اولیای دین به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که شهوات دنیا و رسیدن به هوا و هوس و پیروی از ائمه طاغوت و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاک دامنی و دینداری ترجیح دهند، نه تنها دین و مسلمانی که حتی اولیات و ابتدایی ترین اصول و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند و همین تهی شدن سبب می شود که این طور در مقابل امام به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار یک مشت زن و بچه بی گناه بود.
آری این ارتکاب محرمات و انجام گناه است که پایه های دین را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از گناهانی که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد و امام در روز عاشورا بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند حرام خواری و لقمه حرام است.
مورخین می گویند: امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر عمر سعد آنها را به پیروی از خود فرا خواند اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَیْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ»(3)؛ (آری در اثر غذاهای حرام که شکم های شما از آنها انباشته شده، خداوند این چنین بر دلهای شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهید؟!).
امام(علیه السلام) در هنگام ورود به سرزمین کربلا نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَالدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ"»(4)؛ ( این مردمان بندگان دنیایند و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آنها افتاده است تا هنگامی به دنبال دین میروند که معیشت آنها برقرار باشد، اما هنگامیکه در امتحان افتند، دینداران اندک خواهند بود) خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر ضعف دین و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است و همین بی دینی کار آنها را به مقابله با امام زمانشان کشانید و امام با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت.
براستی! اگر مسلمانان در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و امیال نفسانی را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و آموزه های دینی و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت مسلمانان کوفه و لشگریان عمر سعد(لعنة الله علیه) گرفتار شوند.
اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود تظاهر به دین داری، حتی از مدار انسانیت خارج شده، و از حیوان پست تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند.
بله ما نیز با شنیدن این کلام امام(علیهم السلام) باید به فکر فرو رفته از عاقبت خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود مراقبت نماییم که مبادا با دنیا پرستی و شهوت رانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی بلکه از عقل و فطرت و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در روایات معصومین(علیهم السلام) راجع به آخر الزمان و نصوص وارده پیرامون قیام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهمترین دشمنان و مقابله کنندگان با مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند که دنیا پرستی و شهوت رانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در احوال مردم آخر الزمان فرمودند: (زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان همان دینشان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود ...)؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِیرُهُمْ دِینُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا یَبْقَى مِنَ الْإِیمَانِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى ...».(5)
این کلام زنگ خطر و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت مردم کوفه درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و هوس می دهد و یا برگرفته از جهل و نادانی و تعصب و جمود است خود را از بی ایمانی و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از قیام آخر الزمان و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم.
پینوشتها:
(1). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق/ مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 45، ص 51.
(2). همان.
(3). بحار الأنوار، همان، ج 45، ص 8.
(4). موسوعه کلمات الامام الحسین(ع)، محمود شریفی و دیگران، چاپ اول: قم، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳.
(5). بحار الأنوار، همان، ج 22، ص 453.
منبع: آیین رحمت
یکی از مشهور ترین سخنان امام حسین(علیه السلام) که منابع مختلف ـ با تفاوت هایی در جزییات ـ آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «یا شیعة آل سفیان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»(1)؛ (ای پیروان آل سفیان! اگر شما دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود آزاده باشید). این سخن هم در منابع تاریخی شیعه و هم در منابع اهل سنّت ذکر شده است که مرحوم مجلسی در جلد چهل و پنجم «بحارالانوار»(2) به بخشی از این منابع اشاره کرده است. بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام امام حسین(علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست.
معنای سخن امام(علیه السلام) این است که ای مردم اگر بندگی خدا را نپذیرفته اید و جهان پس از مرگ برای شما باور پذیر نیست و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل ارزش های انسانی را زیر پا نگذارید و به حجت های باطنی که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید.
مورخین می گویند: این کلام ایشان در روز عاشورا و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزهها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و امام آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن(لعنة الله علیه)، بین امام و خیمههای آن حضرت فاصله شده و قصد حمله به خیمههای امام را داشتند. ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمیهراسید، در دنیایتان آزاده باشید و... شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمهها حمله نکنید».
این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که مردم کوفه چنان در ورطه بی دینی غوطه ور شده بودند که گویا امام(علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتبلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواست لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ چراکه بالاخره حتی اگر انسان دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به عقل و فطرتش بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید.
به راستی دلیل این رفتارهای جنون آمیز مردم چه بود و چه می شود که یک مسلمان آن چنان دچار ضعف دین می گردد که حتی با اصل دین و اولیای دین به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که شهوات دنیا و رسیدن به هوا و هوس و پیروی از ائمه طاغوت و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاک دامنی و دینداری ترجیح دهند، نه تنها دین و مسلمانی که حتی اولیات و ابتدایی ترین اصول و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند و همین تهی شدن سبب می شود که این طور در مقابل امام به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار یک مشت زن و بچه بی گناه بود.
آری این ارتکاب محرمات و انجام گناه است که پایه های دین را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از گناهانی که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد و امام در روز عاشورا بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند حرام خواری و لقمه حرام است.
مورخین می گویند: امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر عمر سعد آنها را به پیروی از خود فرا خواند اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَیْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ»(3)؛ (آری در اثر غذاهای حرام که شکم های شما از آنها انباشته شده، خداوند این چنین بر دلهای شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهید؟!).
امام(علیه السلام) در هنگام ورود به سرزمین کربلا نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَالدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ"»(4)؛ ( این مردمان بندگان دنیایند و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آنها افتاده است تا هنگامی به دنبال دین میروند که معیشت آنها برقرار باشد، اما هنگامیکه در امتحان افتند، دینداران اندک خواهند بود) خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر ضعف دین و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است و همین بی دینی کار آنها را به مقابله با امام زمانشان کشانید و امام با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت.
براستی! اگر مسلمانان در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و امیال نفسانی را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و آموزه های دینی و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت مسلمانان کوفه و لشگریان عمر سعد(لعنة الله علیه) گرفتار شوند.
اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود تظاهر به دین داری، حتی از مدار انسانیت خارج شده، و از حیوان پست تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند.
بله ما نیز با شنیدن این کلام امام(علیهم السلام) باید به فکر فرو رفته از عاقبت خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود مراقبت نماییم که مبادا با دنیا پرستی و شهوت رانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی بلکه از عقل و فطرت و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در روایات معصومین(علیهم السلام) راجع به آخر الزمان و نصوص وارده پیرامون قیام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهمترین دشمنان و مقابله کنندگان با مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند که دنیا پرستی و شهوت رانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در احوال مردم آخر الزمان فرمودند: (زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان همان دینشان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود ...)؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِیرُهُمْ دِینُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا یَبْقَى مِنَ الْإِیمَانِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى ...».(5)
این کلام زنگ خطر و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت مردم کوفه درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و هوس می دهد و یا برگرفته از جهل و نادانی و تعصب و جمود است خود را از بی ایمانی و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از قیام آخر الزمان و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم.
پینوشتها:
(1). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق/ مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 45، ص 51.
(2). همان.
(3). بحار الأنوار، همان، ج 45، ص 8.
(4). موسوعه کلمات الامام الحسین(ع)، محمود شریفی و دیگران، چاپ اول: قم، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳.
(5). بحار الأنوار، همان، ج 22، ص 453.
منبع: آیین رحمت