اهمیت عمل به قرآن
پرسش :
امیرمومنان علی (علیه السلام) در نامه 47 نهج البلاغه درباره اهمیت عمل به قرآن چه سفارشاتی فرموده اند؟
پاسخ :
امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه 47 نهج البلاغه (وصیت نامه حضرت) سخن از قرآن به میان مى آورد و مى فرماید: (خدا را خدا را، که عمل به احکام قرآن را فراموش ننمایید، نکند دیگران در عمل به آن بر شما پیشى گیرند)؛ «اللهَ اللهَ فِی الْقُرْآنِ، لایَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ». این سخن اشاره به آن است که نکند شما تنها به تلاوت قرآن و قرائت و تجوید آن قناعت کنید و محتواى آن را به فراموشى بسپارید در حالى که بیگانگانِ از اسلام، به محتواى آن عمل کنند. مثلاً آنها در ارائه اجناس خود به بازار، صدق و امانت را رعایت کنند، ولى شما چنین نباشید؛ یا آنها به پیمان هاى خود عمل کنند و شما راه پیمان شکنى پیش گیرید. آنها در تحصیل علوم مختلف و نظم و انضباط بکوشند و شما بى اعتنا باشید و عقب بمانید. همان گونه که امروز متأسفانه در بعضى از جوامع انسانى مشاهده مى کنیم که حتى اجناس تولید شده در کشور خود را با مارک هاى بیگانگان به بازار مى فرستند و این بدان مفهوم است که مردم به اجناس کشورهاى خارجى اعتماد دارند؛ ولى به اجناس خودشان اعتماد ندارند. آنها پیوسته براى پیشرفت هاى علمى نهایت تلاش و کوشش را دارند در حالى که جمع کثیرى از مسلمانان در زمانى که آنها نهضت علمى داشتند گویا در خواب فرو رفته بودند. این امرى است بسیار دردناک.
در حدیثى آمده است که «زیاد بن لبید» نزد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) بود، حضرت مطلبى فرمود سپس اضافه کرد: این موضوع هنگامى رخ مى دهد که علم از میان شما برچیده مى شود. زیاد مى گوید: گفتیم چگونه علم برچیده مى شود در حالى که ما قرآن مى خوانیم و فرزندان و فرزندان فرزندان ما تا روز قیامت قارى قرآن خواهند بود؟ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو زیاد. من تو را از افراد با فضیلت مدینه مى دانستم (این چه سخنى است که مى گویى؟) آیا یهود و نصارا، تورات و انجیل را نمى خوانند در حالى که به چیزى از دستورات آن عمل نمى کنند؟ (بترسید از اینکه شما هم به همین سرنوشت گرفتار شوید).(1)
درباره اهمّیّت قرآن در خود قرآن و در روایات اسلامى تعبیرات بسیار مهمى وارد شده که فوق تصوّر است و در خطبه هاى نهج البلاغه نیز سخنان بسیار بلند و پرمعنایى آمده است. ولى اینجا تنها به ذکر بخشى از خطبه 182 بسنده مى کنیم و آن اینکه امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) براى از دست رفتن برادران راستینش تأسف مى خورد و آنها را این گونه مى ستاید: «أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِیَ الَّذِینَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ أَحْیَوُا السُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا الْبِدْعَةَ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ»(2)؛ (آه کجا رفتند برادران من آنها که قرآن را تلاوت مى کردند و استوار مى ساختند؟ در فرایضِ قرآن تدبّر مى کردند و آن را برپا مى کردند، سنّت را زنده نگه مى داشتند و بدعت را مى میراندند، هنگامى که به سوى جهاد دعوت مى شدند اجابت مى کردند و به رهبر خویش اطمینان داشتند و از او پیروى مى کردند).(3)
پینوشتها:
(1). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376ش، چاپ اول، ج 11، ص 80.
(2). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 264، (خطبه 182).
(3). پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 10، ص 275.
منبع: آیین رحمت
امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه 47 نهج البلاغه (وصیت نامه حضرت) سخن از قرآن به میان مى آورد و مى فرماید: (خدا را خدا را، که عمل به احکام قرآن را فراموش ننمایید، نکند دیگران در عمل به آن بر شما پیشى گیرند)؛ «اللهَ اللهَ فِی الْقُرْآنِ، لایَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ». این سخن اشاره به آن است که نکند شما تنها به تلاوت قرآن و قرائت و تجوید آن قناعت کنید و محتواى آن را به فراموشى بسپارید در حالى که بیگانگانِ از اسلام، به محتواى آن عمل کنند. مثلاً آنها در ارائه اجناس خود به بازار، صدق و امانت را رعایت کنند، ولى شما چنین نباشید؛ یا آنها به پیمان هاى خود عمل کنند و شما راه پیمان شکنى پیش گیرید. آنها در تحصیل علوم مختلف و نظم و انضباط بکوشند و شما بى اعتنا باشید و عقب بمانید. همان گونه که امروز متأسفانه در بعضى از جوامع انسانى مشاهده مى کنیم که حتى اجناس تولید شده در کشور خود را با مارک هاى بیگانگان به بازار مى فرستند و این بدان مفهوم است که مردم به اجناس کشورهاى خارجى اعتماد دارند؛ ولى به اجناس خودشان اعتماد ندارند. آنها پیوسته براى پیشرفت هاى علمى نهایت تلاش و کوشش را دارند در حالى که جمع کثیرى از مسلمانان در زمانى که آنها نهضت علمى داشتند گویا در خواب فرو رفته بودند. این امرى است بسیار دردناک.
در حدیثى آمده است که «زیاد بن لبید» نزد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) بود، حضرت مطلبى فرمود سپس اضافه کرد: این موضوع هنگامى رخ مى دهد که علم از میان شما برچیده مى شود. زیاد مى گوید: گفتیم چگونه علم برچیده مى شود در حالى که ما قرآن مى خوانیم و فرزندان و فرزندان فرزندان ما تا روز قیامت قارى قرآن خواهند بود؟ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو زیاد. من تو را از افراد با فضیلت مدینه مى دانستم (این چه سخنى است که مى گویى؟) آیا یهود و نصارا، تورات و انجیل را نمى خوانند در حالى که به چیزى از دستورات آن عمل نمى کنند؟ (بترسید از اینکه شما هم به همین سرنوشت گرفتار شوید).(1)
درباره اهمّیّت قرآن در خود قرآن و در روایات اسلامى تعبیرات بسیار مهمى وارد شده که فوق تصوّر است و در خطبه هاى نهج البلاغه نیز سخنان بسیار بلند و پرمعنایى آمده است. ولى اینجا تنها به ذکر بخشى از خطبه 182 بسنده مى کنیم و آن اینکه امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) براى از دست رفتن برادران راستینش تأسف مى خورد و آنها را این گونه مى ستاید: «أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِیَ الَّذِینَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ أَحْیَوُا السُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا الْبِدْعَةَ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ»(2)؛ (آه کجا رفتند برادران من آنها که قرآن را تلاوت مى کردند و استوار مى ساختند؟ در فرایضِ قرآن تدبّر مى کردند و آن را برپا مى کردند، سنّت را زنده نگه مى داشتند و بدعت را مى میراندند، هنگامى که به سوى جهاد دعوت مى شدند اجابت مى کردند و به رهبر خویش اطمینان داشتند و از او پیروى مى کردند).(3)
پینوشتها:
(1). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376ش، چاپ اول، ج 11، ص 80.
(2). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 264، (خطبه 182).
(3). پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 10، ص 275.
منبع: آیین رحمت