چهارشنبه، 31 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

اسامی سوره های قرآن و نحوه نام گذاری آنها

پرسش :

سوره های قرآن کریم چگونه نام گذاری شده است؟


پاسخ :
اسامى سوره ها مانند تعداد آیات هر سوره، «توقیفى» هستند، و با صلاح دید شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) نام گذارى شده است. بیشترِ سوره ها یک نام دارد و برخى دو یا چند نام. این نامگذارى‌ها، طبق شیوه عرب با کوچک ترین مناسبت انجام مى گرفته است(1) که اکنون به وجه تسمیه برخى از آنها اشاره می شود:

«بقره»: استعمال لفظ بقره و سخن گفتن درباره آن فقط در این سوره بوده است؛ گرچه لفظ «البقر» در سوره «انعام»(آیه 144 و 146) و لفظ «بقرات» در سوره یوسف(آیات 43 و 46) آمده است؛ ولى با آن تفصیلى که در سوره «بقره» درباره آن سخن گفته شده، در آنها مطلبى نیامده است.

«آل عمران»: لفظ «آل عمران» فقط دو بار در این سوره (آیات 33 و 35) آمده است و در جاى دیگرِ قرآن نیست.

«نساء»: در هفده آیه از این سوره، احکام نساء به تفصیل آمده است.«مائده»: فقط در این سوره (آیات 112 و 114) لفظ «مائده» آمده است و در جاى دیگر قرآن ذکر نشده است.

«انعام»: در شش آیه از این سوره بیش از سایر سوره ها درباره انعام سخن گفته شده است.

«اعراف»: فقط در این سوره (آیات 46 و 48) لفظ «اعراف» دو بار آمده است.

«انفال»: فقط در این سوره (آیه 1) لفظ «انفال» دو بار آمده است.

«برائت»: درباره برائت از مشرکین گفته شده است و در جاى دیگر قرآن بدین صورت مطلبى نیامده است.

«یونس»: تنها سوره اى است در قرآن که از حالات حضرت یونس(علیه السلام) سخن به میان آمده است.

«هود»: فقط در این سوره درباره حضرت هود(علیه السلام) سخن گفته شده است.

«یوسف»: در این سوره بیست و پنج بار نام مبارک این پیامبر تکرار شده است.

«رعد»: تنها سوره اى (آیه 13) است که از تسبیح رعد سخن گفته شده است و در سوره «بقره»(آیه 19) از رعد فقط نامى برده شده است.

«ابراهیم»: به تفصیل از دعاى حضرت ابراهیم(علیه السلام) درباره شهر مکّه و ذریّه طیبه اش، سخن گفته شده است.

«حجر»: تنها سوره اى است که در آن از «اصحاب حجر» سخن گفته شده است.

«نحل»: تنها سوره اى است که از نحل سخن به میان آمده است.

«اسراء»: تنها سوره اى است که در آن از اسراء سخن گفته شده است.

«کهف»: تنها سوره اى است که در آن درباره «اصحاب کهف» مطلبى آمده است.

«مریم»: تنها در این سوره سرگذشت حضرت مریم(علیها السلام) با عنوان «و اذکر فی الکتاب مریم ...»(آیات 16 الی 35) به تفصیل آمده و در سوره «آل عمران» با عنوان آل عمران به شرح حال او اشاره شده است.

«طه»: با لفظ «طه» آغاز شده است.

«انبیاء»: تنها سوره اى است که از انبیاى معروف (نزد عرب) سخن به میان آمده است.

«حجّ»: در این سوره به تفصیل (آیات 25 الی 38) از احکام حجّ سخن گفته شده و اِعلام به حجّ شده است: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ ...».

«مؤمنون»: این سوره با جمله «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ...» آغاز شده است.

«نور»: آیه نور در این سوره آمده است.

«فرقان»: در این سوره قرآن با نام فرقان آورده شده و نزول آن یادآورى شده است و خداوند به خود تبریک گفته است.

«شعراء»: تنها سوره اى است که لفظ «شعراء» در آن آمده است.

«نمل»: این سوره تنها سوره اى است که در آن از نمل سخن گفته شده است.

«قصص»: در این سوره عبارت «قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ» (هم فعل و هم مصدر) آمده است، گرچه در سوره «یوسف» نیز «نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصَ» آمده؛ ولى در آنجا اولویت با تسمیه به نام یوسف بوده است.

«عنکبوت»: تنها سوره اى است که این نام در آن برده شده است.

«روم»: تنها سوره اى است که این نام در آن برده شده است.

«سجده»: به جهت اشتمال آن بر آیه سجده بدین نام نامیده شده است، البته در سه سوره دیگر نیز آیه سجده وجود دارد؛ ولى اولویت در آنها با دیگر نام هاست.
«احزاب»: تنها سوره اى است که در آن به واقعه احزاب اشاره شده است.

«سبأ»: تنها سوره اى است که در آن لفظ «سبأ» ذکر شده است.

به گونه اى که ملاحظه شد در نام گذارى سوره ها مناسبتى وجود دارد. البته عللى که در این نام گذارى ها ذکر مى شود هرگز وجه انحصار ندارد، زیرا در نام گذارى، کم ترین مناسبت کافى است: «یکفی فی التسمیة أدنى مناسبة».
 

تعدّد نام برخى سوره ها

بیشتر سوره ها یک نام دارند. برخى دو یا سه یا بیشتر که این تعدد در نام به جهات خاصى بوده است. مانند: سوره حمد با نام «فاتحة الکتاب» و «اُمّ الکتاب» و «اَلسَّبْعُ الْمَثَانِى». «جلال الدین سیوطى» بیش از بیست نام براى این سوره آورده است.(2)

«فاتحة الکتاب»: از آن جهت بدین نام خوانده شده که نخستین سوره قرآن است. نه فقط در مصحف شریف به عنوان اولین سوره ثبت شده؛ بلکه اولین سوره کاملى است که از آسمان فرود آمده است.

«أمّ الکتاب»: أمّ به معناى مقصد و هدف است و سوره «حمد» بدین جهت «ام الکتاب» خوانده شده که تمام اهداف و اغراض قرآنى در این سوره کوتاه فراهم شده است. از این رو این سوره را افضل سُوَر قرآنى به شمار آورده اند.

«السبع المثانى»: مشتمل بر هفت آیه و از سوره هاى کوتاه است (که به آنها مثانى گفته مى شود). از این جهت مثانى گفته مى شود که قابل تکرار است، و بیش از سوره هاى بلند تلاوت مى شود. نمونه هایى از نام هاى متعدّد سوره ها در زیر اِرائه مى شود: توبه، برائت. نبأ، عمّ. اِسراء(3)، سبحان، بنی اسرائیل. بیّنه، لم یکن. نمل، سلیمان. ماعون، دین، أ رأیت. غافر، مؤمن. مسد، تبّت. فصّلت، سجده. توحید، إخلاص.(4) محمد، قتال. دهر، إنسان، هل أتى. قمر، إقتربت. قریش، إیلاف. ملک، تبارک. شرح، إنشراح. معارج، سأل، واقع.
 

اعراب نام سوره ها

نام هر یک از سوره ها براى آن سوره ها عَلَم است. بنابراین اگر با یکى دیگر از اسباب منع صرف جمع شود «غیر منصرف» خواهد بود. مثلا سوره هاى یونس، یوسف، ابراهیم، لقمان و سَبَأ، به سبب «عجمه» و سوره هاى عبس، فصّلت، اقترب، قل اُوحىَ، تبارک، تبّت و لم یکن، به سبب «وزن فعل» و سوره هاى فاتحه، توبه، برائت، قریش و مریم به سبب «تأنیث» و سوره هاى آل عمران، انسان و رحمان به سبب «الف و نون» غیر منصرفند؛ ولى بیشتر نام هاى سُوَر، چون با «الف و لام» است، جنبه غیر منصرف بودن آنها منتفى شده است.

برخى از اسامى، به جهت یک حرفى یا دو حرفى بودن، مبنى اند؛ مانند سوره هاى ق، ص، یس و طه. برخى دیگر با همان هیأت که عَلَم شده اند خوانده مى شود؛ مثلا مطفّفین در سه حالت رفع و نصب و جرّ با «یاء» است و اعراب آن روى «نون» خواهد بود. مؤمنون، کافرون و منافقون در سه حالت با واو؛ زیرا تنها حالت اولیه نقل، ملحوظ مى گردد و پس از عَلَم شدن حالت اِفرادى دارد. «ابوحیان توحیدى» مى‌ گوید: «نام هایى که به صورت جمله باشد؛ مانند «قُل أُوحِیَ»(5) و «أَتى أَمْرُ اللهِ»(6) یا فعلى که مشتمل بر ضمیر نباشد؛ مانند عبس، اعراب آنها اعرابِ غیر منصرف است، زیرا از حالت جمله بودن یا فعل بودن بیرون آمده و اسم شده است. دیگر اسماء سوَر که از حروف هجا نباشند، اگر با الف و لام باشند، معربند و الا غیر منصرف خواهند بود».(7)

پی‌نوشت‌ها:
(1). ر. ک: البرهان فی علوم القرآن‏، الزرکشى، محمد بن عبد الله، دار المعرفة، بیروت‏، 1410 هـ ق/ 1990 م، چاپ اوّل‏، ج 1، ص 366؛ الإتقان فی علوم القرآن،‏ سیوطى، ‏جلال الدین، دار الکتاب العربى‏، بیروت‏، 1421 هـ ق/ 2001 م، چاپ دوم، ج 1، ص 193 به بعد.
(2). الاتقان، همان، ج 1، ص 193.
(3). أسرى به صورت فعل ماضى از مصدر إسراء نیز آمده است.
(4). ر. ک: الاتقان، همان، ج 1، ص 199 به بعد.
(5). قرآن کریم، سوره جنّ، آیه 1.
(6). همان، سوره نحل، آیه 1.
(7). الاتقان، همان، ج 1، ص 204.

منبع: علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، 1381 هـ ش، ص 99 الی 102.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط