علت رها کردن اعمال حج توسط امام حسین علیه السلام و حرکت به سمت کوفه
پرسش :
آیا امام حسین علیه السلام دعای عرفه را در مکه خواندند و بعد به طرف کربلا حرکت کردند؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا امکان دارد کسی اعمال حج را نیمه کاره رها کند؟ اصولا چرا امام حسین علیه السلام مکه را ترک کرد؟ آیا امام حسین علیه السلام به دلیل نامه هایی که مردم کوفه نوشته بودند به سمت داستان کوفه حرکت کردند؟ آیا آن حضرت قصد قیام داشتند یا برای جنگلات مسلحانه حرکت کردند؟ اگر برای جنگ مسلحانه بود چرا زنان و فرزندان خود را همراه بردند؟
پاسخ :
آن حضرت هشتم ذیحجه مکه را به سمت عراق ترک کرد. همه شواهد تأیید می کند که حضرت در بدو ورود به مکه یک عمره مفرده انجام داد؛ زیرا انجام حج تمتع برای حضرت مقدور نبود.
اسنادی در دست داریم که نشان می دهد بنی امیه تلاش داشتند حضرت را در خود مکه ترور کنند. امام حسین علیه السلام نگران بود و می فرمود: نمی خواهم با کشته شدن من قداست و حرمت این مکان که خون ریزی در آن ممنوع است، هتک شود.(1)
امام حسین علیه السلام ۲۸ رجب از مدینه حرکت کرد و سوم شعبان به مکه رسید و بقیه شعبان در آنجا مشغول فعالیت های سیاسی و دیدار و گفتگو با سران و مسافران و بزرگان قبایل بود.
دهم ماه رمضان یعنی بعد از حدود ۴۰ روز، اولین نامه از جانب مردم کوفه به دست امام رسید. کوفیان وقتی شنیدند که حضرت با یزید بیعت نکرده و از مدینه به سمت مکه حرکت کرده، به حضرت نامه نوشتند.(2) کوفیان از آن حضرت دعوت می کردند یا نمی کردند، حضرت قیام خویش را آغاز می کرد؛ زیرا یزید را لایق رهبری امت اسلامی نمی دانست و حکومت بنی امیه را حکومت کفر پنهان و نفاق برمی شمرد.
حضرت می فرمود: «ألا ترون أنّ الحق لا یعمل به و أنّ الباطل لا ینتهی عنه(3)؛ مگر نمی بینید کسی به حق عمل نمی کند، مگر نمی بینید کسی از منکر خودداری نمی کند.»
آنان (بنی امیه) حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کردند، فیئ و درآمد عمومی را به خود اختصاص دادند و با مردم به ظلم و جور و ستم رفتار نمودند.(4) حضرت مخالفت با یزید و قیام ضد او را وظیفه خود می دانست و سکوت در برابر چنین وضعی را به هیچ وجه منطقی نمی دید.
امام حسین علیه السلام می دانست که سرانجام این حرکت، شهادت است و اهل و عیال خویش را به این منظور برد که آنها پس از شهادت آن حضرت پیام رسان خون شهدا باشند. بررسی تاریخ کربلا نشان می دهد که اگر آنها نبودند، تاریخ عاشورا گم می شد. در واقع
به قول مرحوم آیتی: اگر این زن و دختران و این سخنگویان انقلاب کربلا و حادثه عاشورا نبودند که در کربلا و کوفه و شام و در بازارها طبل رسوایی یزید به صدا درآوردند و این جنایت را در تاریخ ثبت کنند، کسانی که گفتند حسن بن علی علیه السلام با سلّ از دنیا رفت، به آسانی می آمدند و می گفتند حسین بن علی علیه السلام با سرطان از دنیا رفت!(5)
از طرف دیگر اگر امام حسین علیه السلام اعضای خانواده خود را نمی برد، باز آنها از تعرض یزید و مزدوران او در مدینه در امان نبودند و اگر یزید اراده می کرد، در مدینه نیز آنها را اسیر می کردند.
پینوشتها:
1. برای آگاهی بیشتر در این باره، رجوع شود به: گروهی از تاریخ پژوهان، زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام، ج ۱، صص 622-619.
2. برای آگاهی بیشتر در این باره، رجوع شود به: گروهی از تاریخ پژوهان، زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام، ج ۱، بخش سوم، فصل ۱، ۲ و ۳.
3. این شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۴۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۶، ص ۲۲۹.
4. ابن اعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۸۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۳۳۴.
5. آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۶۸.
منبع: پرسش ها و پاسخ های تاریخی، جلد اول، حجت الاسلام مهدی پیشوایی، ناشر: نشر معارف، چاپ اول، زمستان 1393، صص 176-174.
چگونگی و امکان رها کردن اعمال حج توسط امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام دعای عرفه را در یکی از سفرهای قبل از ۶۰ هجری - که به کربلا حرکت کرد - در عرفات خوانده بود. از طرفی امام در ۶۰ هجری برای حج تمتع محرم نشد و طبیعتا به عرفه هم نرفت.آن حضرت هشتم ذیحجه مکه را به سمت عراق ترک کرد. همه شواهد تأیید می کند که حضرت در بدو ورود به مکه یک عمره مفرده انجام داد؛ زیرا انجام حج تمتع برای حضرت مقدور نبود.
اسنادی در دست داریم که نشان می دهد بنی امیه تلاش داشتند حضرت را در خود مکه ترور کنند. امام حسین علیه السلام نگران بود و می فرمود: نمی خواهم با کشته شدن من قداست و حرمت این مکان که خون ریزی در آن ممنوع است، هتک شود.(1)
علت حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کوفه
عامل اصلی قیام امام حسین علیه السلام به دعوت اهل کوفه نبود. آن حضرت عامل اصلی قیام خویش را در وصیت نامه معروفش پیش از حرکت از مدینه، امربه معروف و نهی از منکر و اصلاح امت جدش بیان کرده است. در حقیقت دعوت کوفیان پس از شروع قیام حسینی و پس از ورود امام حسین علیه السلام به مکه بوده است.امام حسین علیه السلام ۲۸ رجب از مدینه حرکت کرد و سوم شعبان به مکه رسید و بقیه شعبان در آنجا مشغول فعالیت های سیاسی و دیدار و گفتگو با سران و مسافران و بزرگان قبایل بود.
دهم ماه رمضان یعنی بعد از حدود ۴۰ روز، اولین نامه از جانب مردم کوفه به دست امام رسید. کوفیان وقتی شنیدند که حضرت با یزید بیعت نکرده و از مدینه به سمت مکه حرکت کرده، به حضرت نامه نوشتند.(2) کوفیان از آن حضرت دعوت می کردند یا نمی کردند، حضرت قیام خویش را آغاز می کرد؛ زیرا یزید را لایق رهبری امت اسلامی نمی دانست و حکومت بنی امیه را حکومت کفر پنهان و نفاق برمی شمرد.
حضرت می فرمود: «ألا ترون أنّ الحق لا یعمل به و أنّ الباطل لا ینتهی عنه(3)؛ مگر نمی بینید کسی به حق عمل نمی کند، مگر نمی بینید کسی از منکر خودداری نمی کند.»
آنان (بنی امیه) حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کردند، فیئ و درآمد عمومی را به خود اختصاص دادند و با مردم به ظلم و جور و ستم رفتار نمودند.(4) حضرت مخالفت با یزید و قیام ضد او را وظیفه خود می دانست و سکوت در برابر چنین وضعی را به هیچ وجه منطقی نمی دید.
امام حسین علیه السلام می دانست که سرانجام این حرکت، شهادت است و اهل و عیال خویش را به این منظور برد که آنها پس از شهادت آن حضرت پیام رسان خون شهدا باشند. بررسی تاریخ کربلا نشان می دهد که اگر آنها نبودند، تاریخ عاشورا گم می شد. در واقع
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود *** کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
به قول مرحوم آیتی: اگر این زن و دختران و این سخنگویان انقلاب کربلا و حادثه عاشورا نبودند که در کربلا و کوفه و شام و در بازارها طبل رسوایی یزید به صدا درآوردند و این جنایت را در تاریخ ثبت کنند، کسانی که گفتند حسن بن علی علیه السلام با سلّ از دنیا رفت، به آسانی می آمدند و می گفتند حسین بن علی علیه السلام با سرطان از دنیا رفت!(5)
از طرف دیگر اگر امام حسین علیه السلام اعضای خانواده خود را نمی برد، باز آنها از تعرض یزید و مزدوران او در مدینه در امان نبودند و اگر یزید اراده می کرد، در مدینه نیز آنها را اسیر می کردند.
پینوشتها:
1. برای آگاهی بیشتر در این باره، رجوع شود به: گروهی از تاریخ پژوهان، زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام، ج ۱، صص 622-619.
2. برای آگاهی بیشتر در این باره، رجوع شود به: گروهی از تاریخ پژوهان، زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام، ج ۱، بخش سوم، فصل ۱، ۲ و ۳.
3. این شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۴۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۶، ص ۲۲۹.
4. ابن اعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۸۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۳۳۴.
5. آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۶۸.
منبع: پرسش ها و پاسخ های تاریخی، جلد اول، حجت الاسلام مهدی پیشوایی، ناشر: نشر معارف، چاپ اول، زمستان 1393، صص 176-174.