چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

در سوره‎ ‎انفال خطاب به پيامبر ‌(ص) آمده : ”ما رَمَيْتَ إذْ رَمَيتَ ولكِنّ اللّه رَمي“(١) آيا مي‌توان گفت: معاذ اللّه آنجا هم كه پيامبر شكست مي‌خورد خدا شكست خورده ‏است‎؟!


پاسخ :
گاهي ذات اقدس اله بر اساس معجزه قدرت خود را نشان مي‌دهد، زيرا در ‏جهان‌بيني توحيدي وقتي مي‌توان گفت خدا شكست خورده است كه اين شخص تبهكار ‏كه به صورت مشرك و كافر فاتحانه از ميدان جنگ بر مي‌گردد از قلمرو قدرت خدا بيرون ‏برود، اين را مي‌گويند شكست خدا و چنين چيزي محال است.‏
براي روشن شدن بحث لازم است به نكته‌اي اخلاقي از قرآن كريم اشاره كنيم. ‏وقتي به قرآن مراجعه مي‌كنيد مي‌بينيد خداوند مي‌فرمايد ما انسان را با كرامت آفريديم ‏‏”وَلَقَد كرّمْنا بني‌آدَمْ“(٢) از طرف ديگر در تعبيرات قرآن است كه فرمود خداوند باغبان ‏خوبي است ”وَاللّه اَنْبَتَكُمْ مِنَ الارْضِ نَباتاً“(٣) خدا همه‎ ‎شما را آفريد و نهال‌هاي هستي ‏شما را‎ ‎آبياري كرد. از سوي ديگر فرمود: من به شما كوثر دادم، ”إنّا اَعْطَيناكَ الكَوْثر“(٤) ‏دين كوثر است، صراط مستقيم كوثر است، وحي و رسالت كوثر است، اهل‌بيت كوثرند. ‏كه نمونه بارز آن سيده‎ ‎نساء عالميان فاطمه زهرا‌(سلام اللّه عليها) است‎.‎
خداوند به انسان فرمود: من همه‎ ‎وسايل را براي تو آماده كردم فقط يك كار را به ‏عهده خودت گذاشتم و آن نوشيدن اين آب حيات است، اين دهان باز كردن و كوثر را به ‏فضاي دهان بردن و از مجراي هاضمه به دستگاه درون رساندن، كار توست. من همه‎ ‎نعمت‌ها را به پاي نهال هستي تو آوردم، راه را هم به تو نشان دادم، به تو گفتم دهان ‏خود را به چه سمتي باز كن و چه چيز بخور و چه چيز نخور، همه را گفتم اگر خوردي ‏بُردي و اگر نخوردي مُردي. به تعبير جناب سعدي كه گفت: «حرم در پيش و حرامي در ‏پس
‎ ‎اگر رفتي بردي اگر خفتي مردي‎»‎
اگر شما اين كوثر را در دهانتان ريختيد نهال هستي شما بارور مي‌شود و گرنه ‏هيزم مي‌شويد و مي‌سوزيد. شما اگر بخواهيد كوره‌اي را آماده‎ ‎افروختن كنيد، سه كار ‏انجام مي‌دهيد، اول موادي نظير زغال سنگ را درون كوره مي‌ريزيد، بعد يك مواد ‏انفجاري نظير تي‌اِن‌تي را به اين زغال سنگ مي‌زنيد تا مشتعل شود، در نهايت موادي را ‏كه مي‌خواهيد آب كنيد در كوره مي‌ريزيد مثل آهن. پس يك سري مواد خام است براي ‏سوخت و سوز مثل زغال سنگ، يك آتش زنه است مثل تي‌اِن‌تي، و يك سنگ آهن براي ‏ذوب شدن.‏
هر سه كار را در جهنم داريم، هر سه هم از سنخ آدميان است. جهنم هيزم ‏مي‌خواهد، هيزم جهنم چه كساني هستند؟ فرمود: ”وَاَمّا القاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنّمَ ‏حَطَباً“(٥) قاسط از قَسط است، قَسط يعني ظلم و جور ـ در قبال قِسط به معني عدل ـ ‏قاسطان همان ظالمانند. فرمود: ”وَاَمّا القاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنّمَ حَطَباً“ اين افراد ظالم ‏هيزم‌هاي جهنم هستند. سران و ائمه كفر و امثال ذلك؛ مواد آتشزنه و به اصطلاح ‏تي‌اِن‌تي جهنم‌اند كه عرب از آنها تعبير به وقود مي‌كند، وقود يعني كبريت.‏
آنها كه در روستا زندگي كرده‌اند مي‌دانند، چوب‌هاي بزرگ دير‌سوزي هست كه ‏اگر هيزم‌هاي قبلي سوخت و خاكستر شد اين‌ها را با آن هيزم دير سوز مُشتعل ‏مي‌كنند. آن هيزمي كه آتش دارد و هيزم‌هاي ديگر با آتش آن روشن مي‌شود آن را وقود ‏مي‌گويند. ”فَاتّقُوا النّارَ الّتي وَقُودُها النَاسُ وَالحِجارَة“(٦) هيزم‌هاي جهنم را با بنزين يا‎ ‎كبريت نمي‌سوزانند، بلكه با سران كفر به آتش مي‌كشند. سران كفر در حقيقت حكم ‏مواد منفجره و تي‌اِن‌تي جهنم را دارند. پس ظالمان عادي هيزم جهنم‌اند و سران ستم و ‏كفر «وقود النار»‌اند‎.‎
حال بازگرديم به پاسخ اين سؤال كه آيا كسي كه در جنگ احد يا غير احد به ‏حسب ظاهر فاتح برگشت، خدا را شكست داد؟ آيا بر خدا غالب شد؟ يا نه، بر اثر اين ‏تبهكاري، خودش هيزم جهنم يا وقود النار شده است و جزء افرادي است كه با سوخت و ‏سوز جهنم افروخته مي‌شوند. اصلاً مي‌شود تصور كرد كه چنين كسي خدا را شكست ‏بدهد؟
شما فرض كنيد در دنياي كنوني كه بيش از پنج ميليارد بشر در آن زندگي مي‌كنند ‏و در اثر ارتباطات علمي، اين پنج ميليارد در حد اعضاء يك خانواده بوده و يك نفر بر آنها ‏حكومت مي‌كند و همه مطيع او هستند، حال شخصي پيدا شود و بگويد من اين حاكم ‏روي زمين را كه پنج ميليارد امت دارد قبول ندارم. عقلاً چنين چيزي امكان دارد ولي ‏همينكه قيام كرد شكست مي‌خورد.‏
درباره‎ ‎ذات اقدس اله اصلاً چنين چيزي فرض ندارد كه كسي بگويد من خدا را قبول ‏ندارم و در برابر خدا مي‌ايستم، اين فرضش محال است، چرا؟ چون اين شخص كه الان ‏در برابر خدا قد عَلَم كرده با همه‎ ‎انديشه‌ها و افكاري كه دارد خودش از سربازان ‏خداست. اين‌كه در چند قسمت از قرآن فرمود: ”وَما يَعْلَمُ جُنودُ رَبّكَ إلاّ هُو“(٧) يا فرمود ‏‏”لِلّهِ جُنودُ السّمواتِ وَالأرْض“(٨) معنايش اين است كه سراسر جهان هستي سربازان ‏خدا هستند. حتي خود اين شخص از سربازان خداست.‏
حضرت علي(عليه السّلام) مي‌فرمايد: «جَوارِحُكُم جُنودُهُ وَضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ ‏وَخَلَواتُكُمْ عِيانُهُ»(٩) اعضاء و جوارح شما سربازان خدايند. دست شما، پاي شما، چشم ‏شما همه سرباز خدا هستند، اگر خداي ناكرده بيراهه رفتيد، ممكن است‎ ‎خدا با زبان ‏شما، شما را بگيرد. با دست شما، شما را بگيرد. آدم يك حرفي مي‌زند سقوط مي‌كند، ‏يك جايي را امضاء مي‌كند سقوط مي‌كند. خدا با دست انسان، انسان را مي‌گيرد، با ‏زبان او، او را مي‌گيرد. يعني بايد يك شخصي در مقابل خدا باشد تا خدا با او بجنگد و ‏شكست بخورد. وقتي خود اين شخص با همه هستي خود در قبضه قدرت خداست و ‏جزء سربازان خداست ديگر جنگ در برابر خدا فرض ندارد. چنين چيزي محال است. در ‏برابر خدا چيزي نيست تا بتواند بگويد خدا آنجا من اين‌جا، من در برابر خدا مي‌جنگم ‏منتها شكست مي‌خورم‎.‎
يك نَم در برابر يَم [دريا‎] ‎يا به اصطلاح يك قطره در برابر دريا، چقدر است؟ اگر ‏كسي سوزني را به دريا فرو ببرد و نوك سوزن تر شود، اين تري نوك سوزن در برابر ‏اقيانوس مي‌تواند بگويد من نم هستم و تو دريا، و تو را قبول ندارم، منتها شكست ‏مي‌خورد چون جداي از اوست. اما سخن بنده و خالق، سخن نَم و يَم نيست، چون خود ‏اين شخص از محدوده‎ ‎قدرت خدا بيرون و جدا نيست، بلكه از سربازان خداست. لذا ‏شكست ذات اقدس اله نه تنها فرضي محال است، بلكه خود اين فرض محال است‏‎.‎

‏(١) سوره‎ ‎انفال، آيه‎ ١٧.‎
‏(٢) سوره‎ ‎اسراء، آيه‎ ٧٠.‎
‏(٣) سوره‎ ‎نوح، آيه‎ ١٧.‎
‏(٤) سوره‎ ‎كوثر، آيه‎ ١.‎
‏(٥) سوره‎ ‎جن، آيه‎ ١٥.‎
‏(٦) سوره‎ ‎بقره، آيه‎ ٢٤.‎
‏(٧) سوره مدثر، آيه‎ ٣١‎‏.‏
‏(٨) سوره فتح، آيه‎ ٤‎‏.‏
‏(٩) نهج البلاغه، خطبه ١٩٩.‏

( آیةاله جوادی آملی )


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.