چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

كيفيت «نظارت» مجلس خبرگان بر رهبر چگونه است؟‎


پاسخ :
در صدر اصل يكصد و يازدهم قانون اساسي، درباره نظارت مجلس خبرگان آمده است: «هرگاه رهبر از ‏انجام وظايف قانوني خود ناتوان شود يا فاقد يكي از شرائط مذكور در اصول پنجم و يكصد و نهم گردد يا معلوم ‏شود از آغاز فاقد بعضي از شرايط بوده است، از مقام خود بركنار خواهد شد». آنچه از اين اصل استظهار ‏مي‌شود عبارت است از:‏‎ ‎أ: شرايط و اوصاف مذكور در قانون اساسي براي تصدي مقام رهبري، اختصاص به زمان حدوث رهبري ندارد و ‏بايد در حال بقاء نيز محفوظ بماند.‏‎ ‎ب: وظيفه مجلس خبرگان در مقام اثبات و تشخيص، اختصاص به مقام حدوث و تعيين رهبري ندارد و در مقام ‏بقاء نيز وظيفه دارند بررسي و پژوهش كامل نمايند كه آن شرايط و اوصاف همچنان موجود بوده اوّلا ً و باقي ‏است ثانياً.‏‎ ‎ج: در صورت كشف خلاف (به لحاظ مقام ثبوت) و نيز در صورت زوال برخي از شرايط و اوصاف (به لحاظ مقام ‏بقاء)، فقيه مزبور، در ظرف فقدان (حدوثاً يا بقاءً)، رهبر نبوده و نيست و از سمت رهبري منعزل است و وظيفه ‏خبرگان، اعلام نفي رهبر سابق و معرفي رهبر لاحق است.‏‎ ‎فقدان شرايط يا اوصاف، گاهي به تحوّل و دگرگوني منفي در شخص فقيهِ پذيرفته شده به عنوان رهبر است؛ ‏مانند آنكه به سبب علل طبيعي كهنسالي، بيماري، رخدادهاي تلخ غير مترقّب و…، فاقد برخي از شرايط ‏رهبري گردد كه بيان شد؛ و گاهي تحول و دگرگوني، به صورت مثبت است؛ به اين معنا كه يكي از فقيهانِ ‏همسانِ فقيهِ حاكم، به رجحان علمي يا عملي يا مقبوليت عامه برسد؛ به گونه‌اي كه اگر چنين رجحاني در ‏طليعه انتخاب و تعيين رهبر حاصل شده بود، حتماً آن فقيه راجح به عنوان رهبر تعيين مي‌گشت و اكنون نيز ‏اين رجحان، به گونه‌اي است كه قابل اغماض نيست. در چنين شرايطي، وظيفه خبرگان، معرفي فقيه ‏رجحان يافته و ممتاز مي‌باشد.‏‎ ‎فقدان شرايط و اوصاف، گاه به صورت دائمي است و گاه به صورت موقت. فقدان دائمي، مانند رخداد وفات يا ‏چيزي كه ملحق به وفات باشد تحقّق مي‌يابد؛ مانند فرتوتيِ قطعي و كهن‌ساليِ حتمي كه با نسيان و فقدان ‏قدرت رهبر همراه باشد. فقدان موقت و موسمي، در جايي كه مانند بيماري درازمدت كه علاج آن در مدت كوتاهِ ‏مغتفر و مورد تسامح، يقينياً ممكن نيست و شرايط و اوصاف رهبري در زمان آن بيماري صعب العلاج، قطعاً ‏مفقود است. در اين حال نيز وظيفه خبرگان، مراقبت و اعلام نتايج است؛ در صورت فقدان دائم اوصاف و شرايط، ‏در صدد تعيين رهبر آينده و معرفي او به مردم مي‌آيند و در صورت فقدان اوصاف و شرايط، شوراي مشخصي، ‏وظايف رهبري را به طور موقّت بر عهده دارد كه در اصل يكصد و يازدهم چنين بيان شده است:‏‎ ‎‏«در صورت فوت يا كناره‌گيري يا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعيين و معرفي رهبر جديد ‏اقدام نمايند. تا هنگام معرفي رهبر، شورايي مركب از رئيس جمهور، رئيس قوّه قضائيّه و يكي از فقهاي ‏شوراي نگهبان به انتخاب مجمع تشخيص مصلحت نظام، همه وظايف رهبري را به طور موقت به عهده ‏مي‌گيرد… هرگاه رهبر بر اثر بيماري يا حادثه ديگر موقتاً از انجام وظايف رهبري ناتوان شود، در اين مدت شوراي ‏مذكور در اين اصل وظايف او را عهده‌دار خواهد شد».‏‎ ‎‏‏

‏مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 454 ـ 456)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.