پرسش :
كتب اربعه (كافی، تهذيب، استبصار، و من لايحضره الفقيه) معتبرترين كتب احاديث شيعه است؛ علت اين اعتبار در نزد علمای شيعه چيست؟
پاسخ :
1ـ اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفتههاي حضرت را جمعآوري نمود. امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفة الجامعه» بود و همچنين افرادي چون ابورافع، سلمان، و ابوذر داراي كتابهايي بودند.[1] ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد، و احاديث را از بين ميبردند[2]
كتابهاي مذكور آشكار نميشدند، تا در زمان عمربن عبدالعزيز كه شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمعآوري نمودند كه در مجموعة چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده[3] بود كه تنها «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماة» چهارصد مسئله، و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب[4] و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نمودهاند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّهاي از بزرگان شيعه از اين اصول و جوامع كتب اربعه مذكور در سؤال و «مدينة العلم» ابي جعفر صدوق را، بوجود آوردند، و به صورت باب و فصل بندي شده، تأليف و تصنيف نمودند.[5]
2ـ از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم ميشوند:
1ـ صحيح و عاليسند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راويهاي آن شيعه و عادل، و سند آن به يكي از امامها متصل باشد.
2ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راويها ممدوحند.
3ـ موثق، كه در سند، غير امامي و يا فاسد المذهبي ثقه باشد.
4ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط اقسام قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق و كذّاب و مجهول الحال در سند باشد.[6]
كتب اربعه «الكافي، محمد بن يعقوب كليني «م 329 ق»، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار، شيخ طوسي «460») كه از قديميترين كتابهاي روايي و اولين كتابهاي روايي موضوعبندي و باب و فصلبندي شده، هستند و علت اصلي اعتبار آنها اين است كه از اصول اربعمأة كه به ديد ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ از جمله امام رضا(ع) رسيده است اخذ شدهاند وعين همان روايات به صورت دستهبندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شدهاند و موجود ميباشند.
امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق باشند و حتي بعضي اخباريها تمام آن را صحيح ميدانند. در هر روايت تمام راويان آن يا تمام آنها عادل و امامياند، و يا بعضي افراد موثق و يا ممدوح هستند مرحوم صدوق در اوّل من لا يحضره الفقيه ميفرمايد: بيني و بينالله رواياتي را در اينجا نقل ميكنم كه بدانها عمل ميكنم.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علم الحديث، دکتر سيد رضا مؤدب.
2. آشنايي با حديث، مهريزي.
3. درسنامه علم حديث، علي نصيري.
پینوشتها:
[1]. عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1391، ج1.
[2]. طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، 1348ش، ص11، پاورقي.
[3]. وسائل الشيعه (پيشين).
[4]. پيشوايي، مهدي، سيرة پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، 1374، ص332ـ333.
[5]. وسائل الشيعه (پيشين) ج1، ص 5 به بعد (مقدمه).
[6]. حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسة مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص216ـ217.
[7]. ابيجعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، 1413، ج 90.
1ـ اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفتههاي حضرت را جمعآوري نمود. امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفة الجامعه» بود و همچنين افرادي چون ابورافع، سلمان، و ابوذر داراي كتابهايي بودند.[1] ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد، و احاديث را از بين ميبردند[2]
كتابهاي مذكور آشكار نميشدند، تا در زمان عمربن عبدالعزيز كه شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمعآوري نمودند كه در مجموعة چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده[3] بود كه تنها «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماة» چهارصد مسئله، و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب[4] و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نمودهاند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّهاي از بزرگان شيعه از اين اصول و جوامع كتب اربعه مذكور در سؤال و «مدينة العلم» ابي جعفر صدوق را، بوجود آوردند، و به صورت باب و فصل بندي شده، تأليف و تصنيف نمودند.[5]
2ـ از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم ميشوند:
1ـ صحيح و عاليسند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راويهاي آن شيعه و عادل، و سند آن به يكي از امامها متصل باشد.
2ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راويها ممدوحند.
3ـ موثق، كه در سند، غير امامي و يا فاسد المذهبي ثقه باشد.
4ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط اقسام قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق و كذّاب و مجهول الحال در سند باشد.[6]
كتب اربعه «الكافي، محمد بن يعقوب كليني «م 329 ق»، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار، شيخ طوسي «460») كه از قديميترين كتابهاي روايي و اولين كتابهاي روايي موضوعبندي و باب و فصلبندي شده، هستند و علت اصلي اعتبار آنها اين است كه از اصول اربعمأة كه به ديد ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ از جمله امام رضا(ع) رسيده است اخذ شدهاند وعين همان روايات به صورت دستهبندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شدهاند و موجود ميباشند.
امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق باشند و حتي بعضي اخباريها تمام آن را صحيح ميدانند. در هر روايت تمام راويان آن يا تمام آنها عادل و امامياند، و يا بعضي افراد موثق و يا ممدوح هستند مرحوم صدوق در اوّل من لا يحضره الفقيه ميفرمايد: بيني و بينالله رواياتي را در اينجا نقل ميكنم كه بدانها عمل ميكنم.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علم الحديث، دکتر سيد رضا مؤدب.
2. آشنايي با حديث، مهريزي.
3. درسنامه علم حديث، علي نصيري.
پینوشتها:
[1]. عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1391، ج1.
[2]. طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، 1348ش، ص11، پاورقي.
[3]. وسائل الشيعه (پيشين).
[4]. پيشوايي، مهدي، سيرة پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، 1374، ص332ـ333.
[5]. وسائل الشيعه (پيشين) ج1، ص 5 به بعد (مقدمه).
[6]. حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسة مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص216ـ217.
[7]. ابيجعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، 1413، ج 90.