پرسش :
آيا پيامبراني همچون حضرت موسي و عيسي ـ ع ـ در طول عمر شان گناه كردهاند؟
پاسخ :
در پاسخ چند نكته را بايد يادآور شد
1 . تمام پيامبران الهي با وجود تفاوت در مدارج و فضيلت[1] در يك نقطه همگي اشتراك و اتحاد دارند و آن نقطه عبارت است از عصمت كه هرگز در طول زندگي خود كار حرامي مرتكب نشده و كار واجبي را هم ترك ننمودهاند و بالاتر از آن در تبليغ رسالت خود نه دچار اشتباه شدهاند و نه دچار فراموشي.[2]
2 . از ميان پيامبران الهي پنج تن از آنها پيامبران اولوالعزم ناميده ميشوند كه عبارتند از حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ ، حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ ، حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ ، حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ ، حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ انبياء اولوالعزم به كساني گفته ميشود كه قانون و احكام جديد، براي مردم از سوي خداوند آوردهاند.[3]
3 . عصمت پيامبران الهي، براي تضمين هدايت و سعادت بشر است. زيرا «سعادت واقعي انسانها در گرو انديشه درست كه عبارت است از اعتقاد به خداوند يگانه كه آفريننده جهان و انسان است و اين كه انسان بندة خدا و مخلوق او و در تحت قدرت او است. و تصديق و تأييد پيامبران خدا و باور به روز قيامت و قبول ولايت و امامت افراد صالح پاك و شايسته است. و نيز سعادت انسان در گرو عمل خوب و دوري از كارهاي بد است. تا براي قيامت و جهان آخرت، انسان سعادتمند و كامياب باشد»[4].
خوب، ما انديشه درست و راستين را از پيامبران الهي ميآموزيم و كارهاي خوب و بد را كه شقاوت و سعادت انسان را رقم ميزند نيز از پيامبران الهي ميآموزيم. اگر پيامبران در بيان تعليمات خدا و قانون او اشتباه كنند، يا دروغ بگويند، ما به جاي اينكه هدايت شويم، گمراه ميگرديم و به جاي سعادتمندي، بدبخت ميشويم و چون كارهاي خداوند متعال حكيمانه است، اجازه نميدهد كه بندگانش گمراه شوند و از سعادت محروم گردند، بنابراين خداوند قلب پيامبران را به نور علم مخصوص روشن ميكند كه با وجود آن نور هيچ پيامبري هرگز دنبال گناه نميرود. بلكه بالاتر از آن اشتباه هم نميكند به گونهاي كه از اول عمر خود تا زمان مرگ نه گناه ميكند و نه اشتباه.[5]
حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ همان روزي كه از خود حضرت مريم متولد شد، خدا او را پيامبر قرار داد و او در حالي كه طفل شير خوار بود، با مردم سخن گفت و اين معجزة الهي بود، تا بر مردم حجت تمام شود، كه اين نوزاد پاك و مطهر از طرف خداوند پيامبر ميباشد. حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ انسان وارسته پاك و صالحي بود كه خداوند در موارد زيادي از او به تكريم و تجليل ياد ميكند و ميفرمايد: «در اين كتاب (آسماني) از موسي ياد كن كه او مخلص بود و رسول و پيامبري والامقام.[6]
علاوه بر آن، خداوند در سورة انعام، شمار زيادي از پيامبران را نام برده و فرموده است: «آنان كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن.»[7] حضرت موسي و عيسي از جمله پيامبران الهياند كه بدون واسطة بشري، هدايت شدهاند. روشن است كه آنها هميشه مؤمن و معصوم از گناه و خطا ميباشند.
در نتيجه نه تنها حضرت موسي و عيسي و پيامبر اسلام بلكه هيچ كدام از پيامبران هم گناهي را مرتكب نشدهاند. والّا با هدف هدايت انسانها در تضاد خواهد بود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منشور عقايد اماميه، شيخ جعفر سبحاني.
2. پاسخ به پرسشهاي مذهبي، چاپ اول، مكارم شيرازي و جعفر سبحاني.
3. اعتقاد ما، مكارم شيرازي.
[1] . بقره/253 : «بعضي از رسولان را به بعضي ديگر برتري داديم برخي از آنها، خدا با او، سخن ميگفت و برخي را درجات برتر داديم و به عيسي فرزند مريم نشانههاي روشن داديم او را با روحالقدس تأييد نموديم.»
[2] . اميني، ابراهيم، همه بايد بدانند، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ نهم، سال 1371، ص56،.
[3] . طباطبائي، سيدمحمدحسين، شيعه در اسلام، نشر بنياد علمي ـ فكري علامه طباطبائي، سال 1362، ص90.
[4] . طباطبائي، سيد محمدحسين، قرآن در اسلام، نشر طلوع مشهد، بيتا، ص 13 و14، با اندك تصرف و تلخيص.
[5] . طباطبائي، الميزان، بيروت، نشر مؤسسه اعلمي، چاپ اول، سال 1411 ق، ج 3، ص 64.
[6] . مريم/ 53-51.
[7] . انعام/ 90.
( اندیشه قم )
در پاسخ چند نكته را بايد يادآور شد
1 . تمام پيامبران الهي با وجود تفاوت در مدارج و فضيلت[1] در يك نقطه همگي اشتراك و اتحاد دارند و آن نقطه عبارت است از عصمت كه هرگز در طول زندگي خود كار حرامي مرتكب نشده و كار واجبي را هم ترك ننمودهاند و بالاتر از آن در تبليغ رسالت خود نه دچار اشتباه شدهاند و نه دچار فراموشي.[2]
2 . از ميان پيامبران الهي پنج تن از آنها پيامبران اولوالعزم ناميده ميشوند كه عبارتند از حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ ، حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ ، حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ ، حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ ، حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ انبياء اولوالعزم به كساني گفته ميشود كه قانون و احكام جديد، براي مردم از سوي خداوند آوردهاند.[3]
3 . عصمت پيامبران الهي، براي تضمين هدايت و سعادت بشر است. زيرا «سعادت واقعي انسانها در گرو انديشه درست كه عبارت است از اعتقاد به خداوند يگانه كه آفريننده جهان و انسان است و اين كه انسان بندة خدا و مخلوق او و در تحت قدرت او است. و تصديق و تأييد پيامبران خدا و باور به روز قيامت و قبول ولايت و امامت افراد صالح پاك و شايسته است. و نيز سعادت انسان در گرو عمل خوب و دوري از كارهاي بد است. تا براي قيامت و جهان آخرت، انسان سعادتمند و كامياب باشد»[4].
خوب، ما انديشه درست و راستين را از پيامبران الهي ميآموزيم و كارهاي خوب و بد را كه شقاوت و سعادت انسان را رقم ميزند نيز از پيامبران الهي ميآموزيم. اگر پيامبران در بيان تعليمات خدا و قانون او اشتباه كنند، يا دروغ بگويند، ما به جاي اينكه هدايت شويم، گمراه ميگرديم و به جاي سعادتمندي، بدبخت ميشويم و چون كارهاي خداوند متعال حكيمانه است، اجازه نميدهد كه بندگانش گمراه شوند و از سعادت محروم گردند، بنابراين خداوند قلب پيامبران را به نور علم مخصوص روشن ميكند كه با وجود آن نور هيچ پيامبري هرگز دنبال گناه نميرود. بلكه بالاتر از آن اشتباه هم نميكند به گونهاي كه از اول عمر خود تا زمان مرگ نه گناه ميكند و نه اشتباه.[5]
حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ همان روزي كه از خود حضرت مريم متولد شد، خدا او را پيامبر قرار داد و او در حالي كه طفل شير خوار بود، با مردم سخن گفت و اين معجزة الهي بود، تا بر مردم حجت تمام شود، كه اين نوزاد پاك و مطهر از طرف خداوند پيامبر ميباشد. حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ انسان وارسته پاك و صالحي بود كه خداوند در موارد زيادي از او به تكريم و تجليل ياد ميكند و ميفرمايد: «در اين كتاب (آسماني) از موسي ياد كن كه او مخلص بود و رسول و پيامبري والامقام.[6]
علاوه بر آن، خداوند در سورة انعام، شمار زيادي از پيامبران را نام برده و فرموده است: «آنان كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن.»[7] حضرت موسي و عيسي از جمله پيامبران الهياند كه بدون واسطة بشري، هدايت شدهاند. روشن است كه آنها هميشه مؤمن و معصوم از گناه و خطا ميباشند.
در نتيجه نه تنها حضرت موسي و عيسي و پيامبر اسلام بلكه هيچ كدام از پيامبران هم گناهي را مرتكب نشدهاند. والّا با هدف هدايت انسانها در تضاد خواهد بود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منشور عقايد اماميه، شيخ جعفر سبحاني.
2. پاسخ به پرسشهاي مذهبي، چاپ اول، مكارم شيرازي و جعفر سبحاني.
3. اعتقاد ما، مكارم شيرازي.
[1] . بقره/253 : «بعضي از رسولان را به بعضي ديگر برتري داديم برخي از آنها، خدا با او، سخن ميگفت و برخي را درجات برتر داديم و به عيسي فرزند مريم نشانههاي روشن داديم او را با روحالقدس تأييد نموديم.»
[2] . اميني، ابراهيم، همه بايد بدانند، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ نهم، سال 1371، ص56،.
[3] . طباطبائي، سيدمحمدحسين، شيعه در اسلام، نشر بنياد علمي ـ فكري علامه طباطبائي، سال 1362، ص90.
[4] . طباطبائي، سيد محمدحسين، قرآن در اسلام، نشر طلوع مشهد، بيتا، ص 13 و14، با اندك تصرف و تلخيص.
[5] . طباطبائي، الميزان، بيروت، نشر مؤسسه اعلمي، چاپ اول، سال 1411 ق، ج 3، ص 64.
[6] . مريم/ 53-51.
[7] . انعام/ 90.
( اندیشه قم )