چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

تفاوت نقل قرآن با انجيل، درباره معجزات مسيح چيست؟


پاسخ :
خداي متعال تمام انبياء خودش را مجهز به معجزه براي هدايت بشر فرستاد.[1] و از جملة انبياء حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ (مي باشد) كه قرآن كريم نسبت به آن حضرت جملهء خاصي را بكار برده است كه نسبت به هيچ پيامبر ديگري آن جمله را بكار نبرده است و فرموده است: «ما به عيسي بن مريم بينات داديم و او را به روح القدس مؤيّد گردانيديم.»[2] در حاليكه اعطأ بيّنه و تأئيد به روح القدس شامل همه انبياء مي شود و لكن اسم هيچ پيامبري در اين رابطه بصورت خاص ذكر نشده است.
بعد از بيان اين مقدمه مي توان تفاوت هاي نقل قرآن با انجيل درباره معجزات حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ را به صورت زير طرح نمود:
1. اولين اختلاف قرآن با اناجيل در اصل كيفيت حامله شدن حضرت مريم ـ عليه‎ السلام ـ و نحوة تولد حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ است. قرآن اين حادثه را به عنوان معجزه و آيت بزرگ خدا بيان مي كند و مي فرمايد: «ما مريم و پسر او را نشانه بزرگي براي جهانيان قرار داديم.»[3] و لذا وقتي كه فرشتة الهي به حضرت مريم مي گويد من فرستادة پروردگار توام تا پسر پاكي به تو ببخشم حضرت مريم ـ سلام الله عليها ـ با تعجب مي گويد: «چگونه ممكن است فرزندي براي من باشد؟ در حاليكه تاكنون انساني با من (از راه حلال) تماس نداشته و زن آلوده اي هم نبوده ام.»[4] اين تعجب حضرت مريم گواه روشن بر اينست كه هم حاملگي حضرت مريم و هم تولد حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ به صورت معجزه محقق شده است و حضرت مريم بدون اينكه مدت طبيعي حاملگي را طي كند حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را به دنيا آورده است و الا تعجب حضرت مريم بي مورد خواهد بود چون ممكن بود او بعد از ازدواج در آينده و بعد از گذشت زمان بصورت عادي صاحب فرزند مي شد.[5]
اما بنابر نقل اناجيل ولو حضور فرشته در نزد حضرت مريم (س) و بشارت به فرزنددار شدن او توسط اين فرشته موافق با قرآن بوده لكن در بقيه قصه كاملاً مخالف با قرآن است. مثلاً در اناجيل گفته شده است كه قبل از اينكه فرستاده خداوند به حضرت مريم بشارت فرزند را بدهد او در عقد مردي بنام يوسف بوده است.[6] و نيز از حاملگي حضرت مريم(س) هم يوسف و هم اطرافيان او اطلاع داشته و بعد از گذشت زمان طبيعي حاملگي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ متولد گرديده است.[7]
2. نكته ديگري كه در قرآن به عنوان معجزه مطرح است سخن گفتن حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ در بدو تولد با مردم مي باشد.[8] و نيز ريختن خرماي تازه به ثمر رسيده از شاخه هاي درخت خشك خرما در هنگام تولد حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ بر حضرت مريم ـ سلام الله عليها ـ از معجزات ديگري به شمار مي آيد.[9] خصوصاً آنجا كه حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ هم در مقام دفاع از مادرش و هم در مقام ادعاي نبوت مي فرمايد: «من بندة خدا هستم و به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است كاملاً داراي شرايط اعجاز مي باشد. و در اناجيل هيچ اشاره اي به اين موارد نشده است.
3. تفاوت ديگري كه در بين قرآن و اناجيل در نقل معجزات حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ وجود دارد در نحوة بيان و تعداد موارد آن مي باشد. قرآن كريم اولاً اكثر معجزات حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ را به صورت كلي بيان نموده و به جزئيات آن اشاره اي نكرده است. و ثانياً اكثر اين موارد با مواردي كه در اناجيل نقل شده اند اختلاف دارند. قرآن كريم درباره معجزات حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ مي فرمايد: «من از جانب پروردگارتان براي شما معجزه آورده ام من از گل براي شما چيزي به شكل پرنده مي سازم آنگاه در آن مي دمم. پس به اذن خداوند پرنده اي مي شود و به اذن خدا نابيناي مادرزادو پيس را بهبود مي بخشم و مردگان را زنده مي گردانم و شما را از آنچه مي خوريد و در خانه هاي تان ذخيره مي كنيد خبر مي دهم.»[10]
قرآن كريم خبري از وقوع معجزات حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ به صورت جزئي نداده است و فقط در يك مورد چنين مي فرمايد: «عيسي پسر مريم گفت: بار الها پروردگارا از آسمان ناني بر ما فرو فرست تا عيدي براي اول و آخر ما باشد و نشانه اي از جانب تو. و ما را روزي ده كه تو بهترين روزي دهندگاني. خداوند فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد. و هر كس از شما پس از آن انكار ورزد وي را عذابي كنم كه هيچ يك از جهانيان را (آن چنان) عذاب نكرده باشم.[11]
لكن در اناجيل اولاً معجزات حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ به صورت جزئي و موردي نقل شده است و ثانياً اكثر معجزات به شفاي مريضان و معلولان مختلف تعلق گرفته و در قسمت هاي متعددي داستان هاي عجيبي از معجزات حضرت مسيح نقل شده است. در انجيل متي فصل 8، آيات 2 و 3، 13، 14، 25، 26، 28، 34 و فصل 9، آيات22، ‌23، 28، 29 و فصل 12 آيات 24 و 25 و نيز در انجيل لوقاء يوحنا قسمت هاي مختلفي به معجزات حضرت مسيح در مورد شفاي مريضان، معلولان و افليجيان اختصاص پيدا كرده اند.
يكي از معجزات حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ در اناجيل سه روز ماندن آن حضرت در زير زمين و دوباره زنده شدن او ذكر شده است. چون مسيح پيش از پيش گفته بود كه آخرين معجزة من سه روز ماندن من در دل زمين مانند سه روز ماندن يونس پيامبر در شكم ماهي خواهد بود.[12]
در اناجيل سير نمودن پنج هزار مرد علاوة بر زنان و طفلان با پنج عدد نان و دو ماهي توسط حضرت مسيح به عنوان معجزه نقل شده است.[13]
يكي ديگر از معجزات حضرت مسيح در اناجيل تبديل نمودن شش خمرهء آب به شراب مي باشد. و اين معجزه در جشن عروسي اي كه خود حضرت مسيح در آن حضور داشته بعد از آنكه شش خمره شراب در اثر مصرف تمام گرديده به دستور حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ خمره هااز آب پر شده و به شراب تبديل مي شود![14]
رام كردن طوفان دريا و نجات شاگردان از غرق شدن در دريا يكي ديگر از معجزات مسيح است كه در انجيل نقل گرديده است.[15]
4. تفاوت چهارم قرآن با اناجيل در مسئله معجزات حضرت مسيح ـ عليه‎ السلام ـ در مبداء و علت اصلي حدوث معجزه و نيز در انگيزه و هدف ايجاد معجزه مي باشد. در قرآن كريم، خداوند مبداء و علت اصلي حدوث معجزه معرفي شده است و بدون اذن خداوند از هيچ رسول و پيامبري نمي تواند معجزه صادر گردد. قرآن دراين رابطه مي فرمايد: «هيچ پيامبري را نرسد كه جز به اذان خدا معجزه اي بياورد»[16] و لذا معجزات حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ بر طبق نقل قرآن به اذن خداوند بوده است. اما در اناجيل اذن خداوند حتي در يك مورد از معجزات مسيح ـ عليه‎ السلام ـ هم دخالت داده نشده است و گويا كه حضرت خودش مستقل در ايجاد اين امور خارق العاده بوده است.
همچنين در قرآن كريم انگيزه و غرض از معجزات حضرت عيسي ـ عليه‎ السلام ـ اثبات رسالت و نبوت قرار داده شده است زيرا همين هدف حكمت معجزه را تشكيل مي دهد. قرآن كريم مي فرمايد: «و هنگامي را كه عيسي پسر مريم گفت اي فرزندان اسرائيل من فرستادة خدا به سوي شما هستم... وقتي كه براي آنان دلايل روشن آورد گفتند اين سحر آشكار است.»[17] اما در اناجيل اين هدف اصلاً در نظر گرفته نشده است بلكه حضرت مسيح به عنوان يك طبيب و رافع مشكلات و خطرات تلقي شده و مدام مشغول شفادادن مريض ها و معلولان بوده است و در اين رابطه به كلمات از انجيل متي اكتفاء مي كنيم و بنا را بر اختصار مي گذاريم «او هر نوع مرض و بيماري را شفا مي بخشيد. شهرت معجزات او از مرزهاي جليل نيز گذشت به طوري كه حتي بيماران از سوريه مي آمدند تا شفا يابند. عيسي هر نوع مرض و درد را شفا مي داد و هر غشي و فلج و ديوانه را سلامتي مي بخشيد.»[18]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. الثقافة الروحيه في انجيل برنابا، تأليف محمود علي قراعة.
2. مقارنة الاديان، المسيحية، تأليف دكتر احمد شبلي.
3. تفسير الميزان، ذيل آيه 23 سوره بقره، تأليف علامه طباطبائي.


[1] . حديد/25.
[2] . بقره/87 و 253.
[3] . انبياء/91.
[4] . مريم/19 و 20.
[5] . طباطبائي، محمدحسين، الميزان، قم، مؤسسه نشر اسلامي، بي تا، ج14، ص42.
[6] . متي، 1/18.
[7] . متي فصل اول و لوقا فصل دوم.
[8] . مريم/29 و 30.
[9] . مريم/24.
[10] . آل عمران/49.
[11] . مائده/114 و 115.
[12] . متي/12: 38 به بعد.
[13] . متي/24:19 و 20.
[14] . يوحنا/2:1-11.
[15] . متي/8: 20 و 26.
[16] . رعد/38 و غافر/78.
[17] . صف/6.
[18] . متي/4: 23 و 24.
( اندیشه قم )


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.