پرسش :
چرا با وجود پيشرفت علم و تكنولوژي در همه زمينهها. خانواده ديروز احساس خوشبختي بيشتري ميكرد با وجود اينكه خانوادههاي ديروز اغلب بر سر سفره عقد يكديگر را ميديدند و با هم آشنا ميشدند اما به تدريج مزه عشق را مي چشيدند ولي امروزه بيش از نيمي از ازدواجها با حكم طلاق پايان ميپذيرد؟
پاسخ :
اسلام ضمن احترام كامل به زن و مرد، محدوديتهايي را در ارتباط آنها با يكديگر مقرر داشته و به اين ترتيب نوعي حريم در روابط زن و مرد نامحرم ايجاد كرده است. اين حريم كه عرصههاي نگاه، گفتگو و ساير استمتاعات جنسي را شامل ميشود موجب ميشود تا صحنة اجتماع، محيط كار و فعاليت سالم شده و در ذهن و فكر جوان از پردازش امور شهواني تا حد زيادي مصون بماند. جواني كه در جامعة اسلامي رشد كرده و به آداب شرعي در روابط پابند است هنگام احساس نياز به ازدواج، بر اساس معيارهاي ديني و با دقت نظر همسر شايستهاي را انتخاب كرده، نيازهاي گوناگون عاطفي، جنسي و... خود را تأمين ميكند. به طور طبيعي چنين جواني پس از ازدواج نيز عفت خود را حفظ كرده و اين امر عشق زياد به همسر و تحكيم پايههاي نظام خانواده را به همراه ميآورد.
امّا جوامع غربي و بسياري را جوامعي كه كوركورانه از آنها تقليد ميكنند با اين تصور باطل كه پيشرفت علوم و توسعة همه جانبه مستلزم آزادي كامل روابط زن و مرد است حريمهاي دين را در اين زمينه ناديده گرفتهاند كه يكي از تبعات منفي آن تزلزل نظام خانواده به دليل زير است:
1. رفع حريم در روابط زن و مرد باعث ميشود تا زن با خودآرايي وارد جامعه و محيط كار گشته و توجه جوانان كه در اوج فشار جنسي هستند را به خود جلب كنند. نگاه حرام زمينه را براي علاقة كاذب پسران به چنين دختراني فراهم ميكند و اين علاقه در بهترين صورت به ازدواج دو طرف ميانجامد. امّا چون اين ازدواج بر اساس معيارهاي مختلف ديني، اخلاقي، فرهنگي، خانوادگي و... صورت نپذيرفته بلكه صرفاً مبتني بر امور ظاهري همچون زيبايي و... بوده است، از استحكام چنداني برخوردار نبوده و پس از فرونشستن عشق وعلاقة اوليه، كمكم آثار ناهماهنگي بين زوجين ظاهر گشته و زمينه را براي اختلاف و جدايي فراهم ميكند.
2. آزادي در روابط باعث ميشود تا مرد با زنان ديگر و زن با مردان ديگر نيز در ارتباط باشد. در چنين شرايطي فرد به مقايسة اشخاص ديگر با همسر خود پرداخته و با در نظر گرفتن محاسن ديگران و معايب او، جذابيتهاي همسر در نظرش رنگ ميبازد و اين خود مقدمهاي براي بهانهجوييهاي بيمورد و كشمكش ونزاع خواهد شد.
امّا اگر فرد تنها با همسر خود در ارتباط بوده و از جهات عاطفي، غريزي و... تنها به وسيلة او ارضاء شود، عشق و علاقهاش به همسر روز افزون شده و او را عامل حفظ دين و تأمين بخش عمدهاي ز نيازهاي خود ميداند.
با توجه به نكات فوق روشن ميشود كه حفظ حريم در روابط زن و مرد موجب استحكام نظام خانواده بوده و خانوادههاي ديروز به همين دليل كمتر دچار تزلزل و فروپاشي ميشدند.
به اميد آنكه خداوند متعال ما را به حكمت دستورات خويش و از جمله در بحث روابط زن و مرد آگاه ساخته و خانوادههاي ما از استحكام مورد نظر اسلام برخوردار گردند.
( اندیشه قم )
اسلام ضمن احترام كامل به زن و مرد، محدوديتهايي را در ارتباط آنها با يكديگر مقرر داشته و به اين ترتيب نوعي حريم در روابط زن و مرد نامحرم ايجاد كرده است. اين حريم كه عرصههاي نگاه، گفتگو و ساير استمتاعات جنسي را شامل ميشود موجب ميشود تا صحنة اجتماع، محيط كار و فعاليت سالم شده و در ذهن و فكر جوان از پردازش امور شهواني تا حد زيادي مصون بماند. جواني كه در جامعة اسلامي رشد كرده و به آداب شرعي در روابط پابند است هنگام احساس نياز به ازدواج، بر اساس معيارهاي ديني و با دقت نظر همسر شايستهاي را انتخاب كرده، نيازهاي گوناگون عاطفي، جنسي و... خود را تأمين ميكند. به طور طبيعي چنين جواني پس از ازدواج نيز عفت خود را حفظ كرده و اين امر عشق زياد به همسر و تحكيم پايههاي نظام خانواده را به همراه ميآورد.
امّا جوامع غربي و بسياري را جوامعي كه كوركورانه از آنها تقليد ميكنند با اين تصور باطل كه پيشرفت علوم و توسعة همه جانبه مستلزم آزادي كامل روابط زن و مرد است حريمهاي دين را در اين زمينه ناديده گرفتهاند كه يكي از تبعات منفي آن تزلزل نظام خانواده به دليل زير است:
1. رفع حريم در روابط زن و مرد باعث ميشود تا زن با خودآرايي وارد جامعه و محيط كار گشته و توجه جوانان كه در اوج فشار جنسي هستند را به خود جلب كنند. نگاه حرام زمينه را براي علاقة كاذب پسران به چنين دختراني فراهم ميكند و اين علاقه در بهترين صورت به ازدواج دو طرف ميانجامد. امّا چون اين ازدواج بر اساس معيارهاي مختلف ديني، اخلاقي، فرهنگي، خانوادگي و... صورت نپذيرفته بلكه صرفاً مبتني بر امور ظاهري همچون زيبايي و... بوده است، از استحكام چنداني برخوردار نبوده و پس از فرونشستن عشق وعلاقة اوليه، كمكم آثار ناهماهنگي بين زوجين ظاهر گشته و زمينه را براي اختلاف و جدايي فراهم ميكند.
2. آزادي در روابط باعث ميشود تا مرد با زنان ديگر و زن با مردان ديگر نيز در ارتباط باشد. در چنين شرايطي فرد به مقايسة اشخاص ديگر با همسر خود پرداخته و با در نظر گرفتن محاسن ديگران و معايب او، جذابيتهاي همسر در نظرش رنگ ميبازد و اين خود مقدمهاي براي بهانهجوييهاي بيمورد و كشمكش ونزاع خواهد شد.
امّا اگر فرد تنها با همسر خود در ارتباط بوده و از جهات عاطفي، غريزي و... تنها به وسيلة او ارضاء شود، عشق و علاقهاش به همسر روز افزون شده و او را عامل حفظ دين و تأمين بخش عمدهاي ز نيازهاي خود ميداند.
با توجه به نكات فوق روشن ميشود كه حفظ حريم در روابط زن و مرد موجب استحكام نظام خانواده بوده و خانوادههاي ديروز به همين دليل كمتر دچار تزلزل و فروپاشي ميشدند.
به اميد آنكه خداوند متعال ما را به حكمت دستورات خويش و از جمله در بحث روابط زن و مرد آگاه ساخته و خانوادههاي ما از استحكام مورد نظر اسلام برخوردار گردند.
( اندیشه قم )