چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا حضرت صاحب الامر عليه السلام همسر دارند و صاحب عائله و فرزند مى‏باشند. اگر دارند كجا اقامت دارند و آيا آنها شناخته شده‏اند يا بطور ناشناس زندگى مى‏كنند و كسى آنها را نمى‏شناسد؟


پاسخ :
بايد متذكر بود كه جواب اين پرسش،در هاله قدس غيبت امام عليه السلام قرار دارد و خفاء امر امام عليه السلام كه يكى از نشانه‏ها و خصايص آن حضرت است،در پاسخ اين سؤال نيز اثر مى‏گذارد،لذا بطور تحقيق و يقين نمى‏توان به آن پاسخ داد،چون در اين زمينه احاديث و روايات اطمينان بخشى در دست نداريم،يا اين كه به نظر حقيرنرسيده است،و اگر در عصر ائمه عليهم السلام و در وقت صدور ساير روايات،اين گونه پرسش‏ها مطرح شده باشد،شايد بعضى از روات احاديث،براى اين كه در جوهر مطلب دخالت نداشته‏اند،به حفظ و ضبط احاديث آن همت نگماشته‏اند.
بعضى از رواياتى هم كه در دسترس است‏با چشم پوشى از وضع سند و متون آنها،يا از جهت اختلاف نسخه يا غرابت متن،ضعف دارند.مانند روايت‏شيخ الطائفه (شيخ طوسى قدس سره) در كتاب‏«غيبت‏»از«مفضل بن عمر»از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه اگر چه اين جمله آن:
«لا يطلع على موضعه احد من ولده و لا غيره‏» (1) «بر مكان ايشان هيچ كس،حتى فرزندى از فرزندانش اطلاع ندارد».
كه با قطع نظر از مناقشه بعضى در آن،بر وجود فرزند براى آن حضرت دلالت دارد.اما«غيبت نعمانى‏»اين جمله را چنين روايت كرده است:
«لا يطلع على موضعه احد من ولى و لا غيره‏» (2) «از مكان ايشان هيچ كس حتى دوستدارانشان نيز خبر ندارند».
با وجود اين اختلاف،استناد به نقل‏«غيبت‏شيخ‏»اطمينان بخش نيست،بلكه نقل‏«غيبت نعمانى‏»از برخى جهات،مانند علو سند و لفظ حديث،معتبرتر به نظر مى‏رسد.بعضى از روايات،مثل خبر«كمال الدين انبارى‏»و خبر«زين الدين مازندرانى‏»از جهت غرابت و ضعف ظاهرى كه در متن آنها است،قابل استناد نمى‏باشند. و بعضى ديگر،هم چون فقرات برخى از«ادعيه و زيارات‏»نيز صراحت ندارند،و قابل حمل بر عصر ظهور مى‏باشند.علاوه بر اين،با فرض قبول دلالت،معترض خصوصيات و تفصيلات نبوده،فقط بطور اجمال، اصل متزوج بودن و فرزند داشتن آن حضرت را بيان مى‏كنند.
خلاصه سخن آن كه: اگر چه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است،اما در بررسى اخبار و احاديث‏به حديث معتبرى كه موجب اطمينان باشد،و خصوصا متضمن تفاصيل اين موضوع باشد،نرسيديم،و دنبال كردن و تعقيب اين موضوع هم لزومى ندارد.
چنان كه وضع جناب‏«خضر»كه به اتفاق شيعه و سنى در حيات است،و بنابر تفاسير،همان بنده‏اى است كه درسوركهف،سرگذشت‏حضرت‏«موسى‏»با سرگذشت ايشان آمده است،از اين جهات نيز بر ما نامعلوم است. و هم چنين وضع حضرت‏«عيسى‏»با اين كه زنده است،در اين امور عادى،از جهات متعدد نا معلوم است. بلكه وضع‏«دجال‏»بنابر قول آنان كه فعلا او را زنده مى‏دانند،و«ابن صائد»و«ابن صياد»كه مسلم در«صحيح‏»و ترمذى و ابو داوود و ابن ماجه هر يك‏در«سنن‏»خود روايت نموده‏اند (3) از اين جهات همه مجهول است،و با وجود اين،اهل سنت‏به وجود آنها و حيات فعلى آنها معترفند.
پی نوشتها:
1-غيبت‏شيخ،ص 102.
2-منتخب الاثر،ص 252.
3-به كتاب منتخب الاثر ص 274 و 275 مراجعه شود.
منبع: امامت و مهدويت ، حضرت آيت الله العظمى لطف الله صافى گلپايگانى (مد ظله العالی)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.