پرسش :
مد چيست؟ اصولا مد گرايي تحت تاثير چه عواملي به وجود ميآيد؟
پاسخ :
تعريف مد:
واژه «مد» در لغت به معناى سليقه، اسلوب، روش شيوه و به كار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طريقهاى موقتى كه براساس ذوق و سليقه افراد يك جامعه و سبك زندگى از جمله شكل لباس پوشيدن، نوع آداب پذيرايى و معاشرت و تزيين و معمارى خانه و را تنظيم مىكند.(1)
بنابراين، مىتوان گفت: مد به تغيير سليقه ناگهانى و مكرر همه يا برخى از افراد يك جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرايش به رفتارى خاص، يا مصرف كالاى به خصوصى، يا در پيش گرفتن سبكى خاص در زندگى مىشود.
تاريخچه مدگرايى:
با بررسى ابعاد مختلف حيات اجتماعى بشر، روشن مى شود كه پديده مد هميشه در تاريخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نيست. هرگاه اين پديده در هر دورهاى از تاريخ آگاهانه و با گزينش و انتخاب و با توجه به فرهنگ و چهارچوبهاى فكرى و اعتقادى جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پيدايش نارسايىهاى فرهنگى و اجتماعى نشدهاست بلكه به عنوان يك دستاورد اجتماعى، به رشد فرهنگ جوامع كمك نموده و زمينه آراستگى مناسب جنبه ظاهرى زندگى مردم و افراد را فراهم كرده است. مدگرايى مثبت به معناى اقتباس از پيشرفتهاى اجتماعى ديگران و به كار بردن دستاوردهاى مثبت تمدنى ديگران، ضمن برطرف ساختن كاستىهاى حيات اجتماعى، از دچار شدن زندگى انسانها به يك نواختى پيشگيرى كرده و روز به روز بر استحكام بيشتر پايههاى زندگى كمك نموده و از پديدآمدن رفتار و شيوههاى ناخوشايندى كه موجب دورى و يا نفرت و انزجار افراد از يكديگر مىگردد، جلوگيرى به عمل آورده است.
عوامل وريشههاى مدگرايى:
انسان به گونهاى آفريده شده كه همواره از حالتيكنواختى گريزان بوده و در مقابل، از تحول و نوآورى در زندگى استقبال مىكند. اين تمايل در حالت عادى و در صورتى كه پذيرش تحول و نوآورى از روى آگاهى و به صورت تدريجى صورت پذيرد، ظاهر زندگى آدمى را خوشايند و دلپذير مىسازد. بنابراين ميل به خودآرايى و زيباسازى محيط زندگى امرى فطرى است كه به بركت آن، هم زمينه آراستگى صورت ظاهرى محيط زندگى انسان فراهم مىگردد و هم انگيزه تعالى و تداوم زندگى اجتماعى و روابط صحيح انسانى تقويت مىشود. بدينسان عواملى كه موجب ايجاد نفرت و انزجار افراد از يكديگر و يا موجب يكنواختى زندگى بشر مىشود، از محيط حيات اجتماعى دور شده و جنبههاى مثبت كمالخواهى و زيبايى دوستى انسان، روز به روز شكوفاتر مىگردد.
البته گرچه يكى از جلوههاى كمالجويى و زيبايى دوستى انسان به ويژه در دورة جوانى توجه به زيبايى ظاهر است اما بايد مراقب بود اين فرايند، از حالت طبيعى خود خارج نشود زيرا همة استعدادهاى فطرى اگر از حالت طبيعى و معقول خود خارج شوند، جنبه انحرافى پيدا كرده، آثار سويى به بار مىآورند.
به عنوان مثال ميل به خودآرايى كه ريشه در كمالجويى و زيباپسندى فطرى انسان دارد اگر از روى غفلت، يا در نتيجة افراط و تفريط و يا تحت تاثير القائات غلط عوامل جانبى، از مسير طبيعى و درستخود خارج شود، سر از امورى چون خودنمايى، فخر فروشى، خودپرستى، مدپرستى و در مىآورد. عواملى كه هر يك از آنها به نوبه خود، موجب پيدايش انواع نارسايىها، هوسبازىها، رقابتهاى غلط و اسراف و تبذيرها خواهد شد و انسان را به حيوانى پست تبديل خواهد كرد
بنابراين پيروى از مد و زيبايىخواهى و تنوعپسندى، ريشه در نهاد انسان دارد كه نيازهايى چون تنوع، زيباخواهى و كمالجويى فطرى منشا اصلى آن محسوب مىشود. اما صورتهاى افراطى رايج اين گرايش، (مدپرستى)، در نتيجة جهل و نا آگاهى و ضعف ارزشهاى معنوى و تبليغات وسيع دشمنان و خودباختگى و تقليد كوركورانه از ديگران و يا آلوده شدن به رذايلى چون خودنمايى، فخرفروشى، احساس حقارت و خود كمبينى و. پيش مىآيد كه براى افراد جامعه بسيار خطرساز است و بايد از آن پرهيز كرد.(2)
پىنوشت
(1) فرهنگ معين، ج 3، ص 3957
(2) جهت اطلاع بيشتر ر. ك: سيد صادق سد نژاد، جوانان و مدگرايى، مجله ديدار آشنا، ش 91
تعريف مد:
واژه «مد» در لغت به معناى سليقه، اسلوب، روش شيوه و به كار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طريقهاى موقتى كه براساس ذوق و سليقه افراد يك جامعه و سبك زندگى از جمله شكل لباس پوشيدن، نوع آداب پذيرايى و معاشرت و تزيين و معمارى خانه و را تنظيم مىكند.(1)
بنابراين، مىتوان گفت: مد به تغيير سليقه ناگهانى و مكرر همه يا برخى از افراد يك جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرايش به رفتارى خاص، يا مصرف كالاى به خصوصى، يا در پيش گرفتن سبكى خاص در زندگى مىشود.
تاريخچه مدگرايى:
با بررسى ابعاد مختلف حيات اجتماعى بشر، روشن مى شود كه پديده مد هميشه در تاريخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نيست. هرگاه اين پديده در هر دورهاى از تاريخ آگاهانه و با گزينش و انتخاب و با توجه به فرهنگ و چهارچوبهاى فكرى و اعتقادى جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پيدايش نارسايىهاى فرهنگى و اجتماعى نشدهاست بلكه به عنوان يك دستاورد اجتماعى، به رشد فرهنگ جوامع كمك نموده و زمينه آراستگى مناسب جنبه ظاهرى زندگى مردم و افراد را فراهم كرده است. مدگرايى مثبت به معناى اقتباس از پيشرفتهاى اجتماعى ديگران و به كار بردن دستاوردهاى مثبت تمدنى ديگران، ضمن برطرف ساختن كاستىهاى حيات اجتماعى، از دچار شدن زندگى انسانها به يك نواختى پيشگيرى كرده و روز به روز بر استحكام بيشتر پايههاى زندگى كمك نموده و از پديدآمدن رفتار و شيوههاى ناخوشايندى كه موجب دورى و يا نفرت و انزجار افراد از يكديگر مىگردد، جلوگيرى به عمل آورده است.
عوامل وريشههاى مدگرايى:
انسان به گونهاى آفريده شده كه همواره از حالتيكنواختى گريزان بوده و در مقابل، از تحول و نوآورى در زندگى استقبال مىكند. اين تمايل در حالت عادى و در صورتى كه پذيرش تحول و نوآورى از روى آگاهى و به صورت تدريجى صورت پذيرد، ظاهر زندگى آدمى را خوشايند و دلپذير مىسازد. بنابراين ميل به خودآرايى و زيباسازى محيط زندگى امرى فطرى است كه به بركت آن، هم زمينه آراستگى صورت ظاهرى محيط زندگى انسان فراهم مىگردد و هم انگيزه تعالى و تداوم زندگى اجتماعى و روابط صحيح انسانى تقويت مىشود. بدينسان عواملى كه موجب ايجاد نفرت و انزجار افراد از يكديگر و يا موجب يكنواختى زندگى بشر مىشود، از محيط حيات اجتماعى دور شده و جنبههاى مثبت كمالخواهى و زيبايى دوستى انسان، روز به روز شكوفاتر مىگردد.
البته گرچه يكى از جلوههاى كمالجويى و زيبايى دوستى انسان به ويژه در دورة جوانى توجه به زيبايى ظاهر است اما بايد مراقب بود اين فرايند، از حالت طبيعى خود خارج نشود زيرا همة استعدادهاى فطرى اگر از حالت طبيعى و معقول خود خارج شوند، جنبه انحرافى پيدا كرده، آثار سويى به بار مىآورند.
به عنوان مثال ميل به خودآرايى كه ريشه در كمالجويى و زيباپسندى فطرى انسان دارد اگر از روى غفلت، يا در نتيجة افراط و تفريط و يا تحت تاثير القائات غلط عوامل جانبى، از مسير طبيعى و درستخود خارج شود، سر از امورى چون خودنمايى، فخر فروشى، خودپرستى، مدپرستى و در مىآورد. عواملى كه هر يك از آنها به نوبه خود، موجب پيدايش انواع نارسايىها، هوسبازىها، رقابتهاى غلط و اسراف و تبذيرها خواهد شد و انسان را به حيوانى پست تبديل خواهد كرد
بنابراين پيروى از مد و زيبايىخواهى و تنوعپسندى، ريشه در نهاد انسان دارد كه نيازهايى چون تنوع، زيباخواهى و كمالجويى فطرى منشا اصلى آن محسوب مىشود. اما صورتهاى افراطى رايج اين گرايش، (مدپرستى)، در نتيجة جهل و نا آگاهى و ضعف ارزشهاى معنوى و تبليغات وسيع دشمنان و خودباختگى و تقليد كوركورانه از ديگران و يا آلوده شدن به رذايلى چون خودنمايى، فخرفروشى، احساس حقارت و خود كمبينى و. پيش مىآيد كه براى افراد جامعه بسيار خطرساز است و بايد از آن پرهيز كرد.(2)
پىنوشت
(1) فرهنگ معين، ج 3، ص 3957
(2) جهت اطلاع بيشتر ر. ك: سيد صادق سد نژاد، جوانان و مدگرايى، مجله ديدار آشنا، ش 91