پرسش :
طلبه و دانشجو، در چه سطحي با هم میتوانند قرار بگيرند و در پيشبرد علمی كشور نقش ايفا كنند؟
پاسخ :
تعامل حوزه و دانشگاه
در زمينه چگونگى ارتباط بين اين دو قشر بسيار مهم و مؤثر در ابعاد مختلف كشور، طرحها و نظريات مختلفى ارائه شده است ولى همة آنها در اين نكته، همعقيدهاند كه هرگونه پيشرفت ودستيابى به توسعه همه جانبه، مستلزم ارتباط بين اين دو قشر و استفاده از ديدگاههاى آنان است. اما در مورد چگونگى و نحوه ارتباط بين طلبه و دانشجو و دستيابى به وحدت، اجراى اقدامات ذيل ضرورى به نظر مىرسد:
1. بررسى دو نظام
تحقيق و پژوهش در نظام آموزشى و اجرايى حوزه و دانشگاه، گام نخست به سوى آرمان وحدت است. در ابتدا بايد نظام هر دو نهاد، به درستى تحليل و تنقيح شود و اجزاى ماهيت هر يك مشخص و به عوارضى ناپايدار و قابل تفكيك تبيين گردد تا سپس با در نظر گرفتن اين موارد، راه حلهاى مناسب پيدا شود.
2. تبادل معلومات
علوم حوزهاى و دانشهاى دانشگاهى، با مطالب و اصطلاحاتى آميخته است كه حتى در بخشهاى مشترك و يا مشابه، براى دانش پژوهان رشته ديگر، آگاهى از آن مفاهيم به دشوارى ميسر است. از اين رو، ارتباط مداوم فرهنگى بين اين دو محفل علمى، ضرورى است و ثقل اين حركت را دانشجويان و طلاب بر عهده دارند.
3. انتقال شيوهها
حوزه و دانشگاه از شيوههاى اختصاصىاى استفاده مىكنند كه براى نهاد ديگر قابل استفاده است و يا مىتوان با تغييرات مختصرى، از آن بهرهبردارى كرد. انتقال هشيارانه و آگاهانه اين شيوهها، گام مؤثرى در راه تكامل علمى است. اگر به رابطه فرهنگى دو نهاد، در سطح انتقال معلومات بسنده شود، هيچگاه استغناى فكرى در اين دو محفل پديد نمىآيد. بايسته ترين و اساسىترين راه انتقال و مبادله شيوهها و روشهاى علمى است در بخشهاى مختلف تحصيل و تدريس و تحقيق.
4. ارتباط سياسى
براى استفاده مؤثر از اين دو قشر در جهت پيشبرد علمى كشور و دستيابى به توسعه، برقرارى ارتباط سياسى بين اين دو قشر لازم مىنمايد. مشاركت سياسى اين دو نهاد را بايستى جدى گرفت. بايد به حضور فعّالانه دانشگاهيان به ويژه دانشجويان در مسائل حساس كشور ارزش داد و از آنان در طرح و اجراى مسائل سياسى كمك گرفت و در شيوه سياست خارجى و برنامهريزى داخلى و از اين نيروهاى مستعد يارى جست. از اين رو، پايه ارتباط سياسى فعال بين حوزه و دانشگاه، مشاركت مساوى هر دو نهاد است.
5. ستاد مشترك
يكى ديگر از اقدامات لازم براى دستيابى به اهداف مورد نظر و استفاده مؤثر از فرآوردههاى علمى اين دو قشر، ايجاد ستادى متشكل از برجستگان دو نهاد ياد شده، براى برنامهريزى آموزشى آن دو است. تا آن زمان كه نظام آموزشى و فرهنگى جامعه، از سوى دو نهاد برنامهريز اداره شود، ناهمگونى اين دو نهاد، طبيعى مىنمايد. نهاد «شوراى عالى انقلاب فرهنگى» نقش و يا توان تصميمگيرى در مسائل حوزه را ندارد. گويا فرهنگ جامعه از طريق سيستم آموزشى جديد منتقل مىشود و حوزه در آن، كم نقش و يا بىنقش است. بنابراين، بايستى ستادى قوى و با قدرت اجرايى (متشكل از طراحان دو نهاد حوزه و دانشگاه) تشكيل يابد و برنامهريزى آموزشى دو نهاد را روشن و مشخص كند. در صورت عمل شدن به اين طرح، هر دو نهاد مىتوانند از توانايىهاى بالفعل و بالقوه يكديگر به راحتى استفاده كنند و در تكميل نهاد خويش يارى بجويند.(1)
پینوشت:
(1) براى آگاهى بيشتر نگ: مجله حوزه، شماره 18 و 35؛ سيد عباس صالحى، رسالت حوزه و دانشگاه، ص 29؛ دانشگاه اسلامى و رسالت دانشجوى مسلمان؛ بيانات مقام معظم رهبرى
تعامل حوزه و دانشگاه
در زمينه چگونگى ارتباط بين اين دو قشر بسيار مهم و مؤثر در ابعاد مختلف كشور، طرحها و نظريات مختلفى ارائه شده است ولى همة آنها در اين نكته، همعقيدهاند كه هرگونه پيشرفت ودستيابى به توسعه همه جانبه، مستلزم ارتباط بين اين دو قشر و استفاده از ديدگاههاى آنان است. اما در مورد چگونگى و نحوه ارتباط بين طلبه و دانشجو و دستيابى به وحدت، اجراى اقدامات ذيل ضرورى به نظر مىرسد:
1. بررسى دو نظام
تحقيق و پژوهش در نظام آموزشى و اجرايى حوزه و دانشگاه، گام نخست به سوى آرمان وحدت است. در ابتدا بايد نظام هر دو نهاد، به درستى تحليل و تنقيح شود و اجزاى ماهيت هر يك مشخص و به عوارضى ناپايدار و قابل تفكيك تبيين گردد تا سپس با در نظر گرفتن اين موارد، راه حلهاى مناسب پيدا شود.
2. تبادل معلومات
علوم حوزهاى و دانشهاى دانشگاهى، با مطالب و اصطلاحاتى آميخته است كه حتى در بخشهاى مشترك و يا مشابه، براى دانش پژوهان رشته ديگر، آگاهى از آن مفاهيم به دشوارى ميسر است. از اين رو، ارتباط مداوم فرهنگى بين اين دو محفل علمى، ضرورى است و ثقل اين حركت را دانشجويان و طلاب بر عهده دارند.
3. انتقال شيوهها
حوزه و دانشگاه از شيوههاى اختصاصىاى استفاده مىكنند كه براى نهاد ديگر قابل استفاده است و يا مىتوان با تغييرات مختصرى، از آن بهرهبردارى كرد. انتقال هشيارانه و آگاهانه اين شيوهها، گام مؤثرى در راه تكامل علمى است. اگر به رابطه فرهنگى دو نهاد، در سطح انتقال معلومات بسنده شود، هيچگاه استغناى فكرى در اين دو محفل پديد نمىآيد. بايسته ترين و اساسىترين راه انتقال و مبادله شيوهها و روشهاى علمى است در بخشهاى مختلف تحصيل و تدريس و تحقيق.
4. ارتباط سياسى
براى استفاده مؤثر از اين دو قشر در جهت پيشبرد علمى كشور و دستيابى به توسعه، برقرارى ارتباط سياسى بين اين دو قشر لازم مىنمايد. مشاركت سياسى اين دو نهاد را بايستى جدى گرفت. بايد به حضور فعّالانه دانشگاهيان به ويژه دانشجويان در مسائل حساس كشور ارزش داد و از آنان در طرح و اجراى مسائل سياسى كمك گرفت و در شيوه سياست خارجى و برنامهريزى داخلى و از اين نيروهاى مستعد يارى جست. از اين رو، پايه ارتباط سياسى فعال بين حوزه و دانشگاه، مشاركت مساوى هر دو نهاد است.
5. ستاد مشترك
يكى ديگر از اقدامات لازم براى دستيابى به اهداف مورد نظر و استفاده مؤثر از فرآوردههاى علمى اين دو قشر، ايجاد ستادى متشكل از برجستگان دو نهاد ياد شده، براى برنامهريزى آموزشى آن دو است. تا آن زمان كه نظام آموزشى و فرهنگى جامعه، از سوى دو نهاد برنامهريز اداره شود، ناهمگونى اين دو نهاد، طبيعى مىنمايد. نهاد «شوراى عالى انقلاب فرهنگى» نقش و يا توان تصميمگيرى در مسائل حوزه را ندارد. گويا فرهنگ جامعه از طريق سيستم آموزشى جديد منتقل مىشود و حوزه در آن، كم نقش و يا بىنقش است. بنابراين، بايستى ستادى قوى و با قدرت اجرايى (متشكل از طراحان دو نهاد حوزه و دانشگاه) تشكيل يابد و برنامهريزى آموزشى دو نهاد را روشن و مشخص كند. در صورت عمل شدن به اين طرح، هر دو نهاد مىتوانند از توانايىهاى بالفعل و بالقوه يكديگر به راحتى استفاده كنند و در تكميل نهاد خويش يارى بجويند.(1)
پینوشت:
(1) براى آگاهى بيشتر نگ: مجله حوزه، شماره 18 و 35؛ سيد عباس صالحى، رسالت حوزه و دانشگاه، ص 29؛ دانشگاه اسلامى و رسالت دانشجوى مسلمان؛ بيانات مقام معظم رهبرى