پرسش :
به نظر شما فاصله طبقاتي موجود در جامعه، به چه عواملي بستگي دارد؟
پاسخ :
فاصله طبقاتى
در اينكه در جامعه اسلامى ما، فاصله طبقاتى رنج آورى هست، جاى بحث ندارد. البته ممكن است گفته شود شكاف طبقاتى در كشورهاى سرمايهدارى، به مراتب وسيعتر و عميقتر از ايران اسلامى ما است ولى بدون ترديد جامعه ما نيز به اين بلاى جانكاه مبتلا است.
عواملى گوناگون منجر به فاصله طبقاتى گشته است از جمله:
1. انتقال فاصلة طبقاتى از رژيم گذشته
2. استعداد ذاتى افراد برخى تواناتر و برخى كندتر هستند و برخى دچار معلوليتهاى جسمى و ذهنى هستند و در نتيجه، عقب مىمانند.
3. تكنولوژى و صنعت به عنوان مثال، ديروز محيط كارگرى محدود به كارگاههاى كوچك مىشد و تفاوت فاحشى بين حقوق كارگر و كارفرما احساس نمىشد ولى «غول صنعت» ناگهان سر برآورد و كارگاه كوچك مبدل به كارخانه عظيمى شد و با افزايش توليد، ثروت سرمايهداران به طور تصاعدى افزونى گرفت درحالى كه حقوق كارگر تقريباً ثابت ماند).
4. نظام اقتصادى ما غلط و بيمارگونه
5. طفره رفتن گروهى از مردم از پرداخت حقوق قانونى (ماليات) و حقوق شرعى (خمس و زكات)
6. احتكار و گرانفروشى
7. رباخوارى
8. خيانت به بيتالمال و اموال دولتى
9. كلاهبردارى وخيانت به ديگران
10. رويدادها و حوادث غيرمترقبه
11. ضعف مديريت كارگزاران اقتصادى
12. نقش واسطهها و دلالها در اجحاف به طبقه ضعيف
13. اسراف و ريخت و پاشهاى كلان
14. فشار و دخالت عوامل خارجى
15. نبود كار و اشتغال و.
در يك كلام مهمترين عامل، عدم حاكميت عدالت اجتماعى است كه خود دلايل مختلفى ازجمله بىتقوايى، دلبستگى به دنيا ومال اندوزى وعدم نظارت كارآمد بر كار گزاران حكومتى و دارد.
راهكارها
راهكارهاى گوناگونى براى رفع اين مشكل وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد:
1. در درجه اول، جراحى و معالجه اين نظام اقتصادى بيمار
2. پرورش مديران كارآمد و با تجربه
3. جدى گرفتن پرداخت مالياتهاى قانونى و نيز گرفتن خمس و زكات و پرداخت آن در مصالح عامه
4. فراهم ساختن زمينه كار و توليد به طور عادلانه براى همه اقشار
5. مقابله با فشارهاى خارجى و كوتاه كردن دستهاى مرئى و نامرئى عوامل خارجى
6. جلوگيرى از اسراف و حيف و ميل و فراهم كردن زمينه رفاه عامه مردم با صرفهجويى
7. برخورد قاطعانه با زر اندوزى و انباشتن ثروت
8. برخورد جدى با افراد خاين و اختلاس كننده در بيتالمال
9. پرداخت منصفانة حقوق كارگران و برخوردارى آنان از بيمه و سهام و ساير مزايا
10- تدوين سياست تربيتى نظام به گونهاى كه مردم از دوران ابتدايى تا مراحل عالى، مملكت را خانه خود و ساير افراد را همچون اعضاى يك خانواده احساس كنند و هر كس تنها به فكر منافع شخصى نباشد.(1)
پىنوشت
(1) جهت اطلاع بيشتر، مطالعه چند كتاب پيشنهاد مىگردد:
سيد محمّد باقر صدر، اقتصاد ما، ج 1، ص 353 و ج 2، ص 303
علامه طباطبايى، اسلام و اجتماع، ص 38 و ص 92
هاشمى نژاد، مسائل عصر ما، ص 103
ادوارد ج. كرب، نابرابرى اجتماعى، ترجمه محمد سياهپوش
جامعهشناسى قشرها و نابرابرىها، گروهى از نويسندگان
محمّد قطب، اسلام و نظام طبقاتى، ص 123
شهيد بهشتى و باهنر و على گلزاده غفورى، شناخت اسلام، ص 605
پرسمان
فاصله طبقاتى
در اينكه در جامعه اسلامى ما، فاصله طبقاتى رنج آورى هست، جاى بحث ندارد. البته ممكن است گفته شود شكاف طبقاتى در كشورهاى سرمايهدارى، به مراتب وسيعتر و عميقتر از ايران اسلامى ما است ولى بدون ترديد جامعه ما نيز به اين بلاى جانكاه مبتلا است.
عواملى گوناگون منجر به فاصله طبقاتى گشته است از جمله:
1. انتقال فاصلة طبقاتى از رژيم گذشته
2. استعداد ذاتى افراد برخى تواناتر و برخى كندتر هستند و برخى دچار معلوليتهاى جسمى و ذهنى هستند و در نتيجه، عقب مىمانند.
3. تكنولوژى و صنعت به عنوان مثال، ديروز محيط كارگرى محدود به كارگاههاى كوچك مىشد و تفاوت فاحشى بين حقوق كارگر و كارفرما احساس نمىشد ولى «غول صنعت» ناگهان سر برآورد و كارگاه كوچك مبدل به كارخانه عظيمى شد و با افزايش توليد، ثروت سرمايهداران به طور تصاعدى افزونى گرفت درحالى كه حقوق كارگر تقريباً ثابت ماند).
4. نظام اقتصادى ما غلط و بيمارگونه
5. طفره رفتن گروهى از مردم از پرداخت حقوق قانونى (ماليات) و حقوق شرعى (خمس و زكات)
6. احتكار و گرانفروشى
7. رباخوارى
8. خيانت به بيتالمال و اموال دولتى
9. كلاهبردارى وخيانت به ديگران
10. رويدادها و حوادث غيرمترقبه
11. ضعف مديريت كارگزاران اقتصادى
12. نقش واسطهها و دلالها در اجحاف به طبقه ضعيف
13. اسراف و ريخت و پاشهاى كلان
14. فشار و دخالت عوامل خارجى
15. نبود كار و اشتغال و.
در يك كلام مهمترين عامل، عدم حاكميت عدالت اجتماعى است كه خود دلايل مختلفى ازجمله بىتقوايى، دلبستگى به دنيا ومال اندوزى وعدم نظارت كارآمد بر كار گزاران حكومتى و دارد.
راهكارها
راهكارهاى گوناگونى براى رفع اين مشكل وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد:
1. در درجه اول، جراحى و معالجه اين نظام اقتصادى بيمار
2. پرورش مديران كارآمد و با تجربه
3. جدى گرفتن پرداخت مالياتهاى قانونى و نيز گرفتن خمس و زكات و پرداخت آن در مصالح عامه
4. فراهم ساختن زمينه كار و توليد به طور عادلانه براى همه اقشار
5. مقابله با فشارهاى خارجى و كوتاه كردن دستهاى مرئى و نامرئى عوامل خارجى
6. جلوگيرى از اسراف و حيف و ميل و فراهم كردن زمينه رفاه عامه مردم با صرفهجويى
7. برخورد قاطعانه با زر اندوزى و انباشتن ثروت
8. برخورد جدى با افراد خاين و اختلاس كننده در بيتالمال
9. پرداخت منصفانة حقوق كارگران و برخوردارى آنان از بيمه و سهام و ساير مزايا
10- تدوين سياست تربيتى نظام به گونهاى كه مردم از دوران ابتدايى تا مراحل عالى، مملكت را خانه خود و ساير افراد را همچون اعضاى يك خانواده احساس كنند و هر كس تنها به فكر منافع شخصى نباشد.(1)
پىنوشت
(1) جهت اطلاع بيشتر، مطالعه چند كتاب پيشنهاد مىگردد:
سيد محمّد باقر صدر، اقتصاد ما، ج 1، ص 353 و ج 2، ص 303
علامه طباطبايى، اسلام و اجتماع، ص 38 و ص 92
هاشمى نژاد، مسائل عصر ما، ص 103
ادوارد ج. كرب، نابرابرى اجتماعى، ترجمه محمد سياهپوش
جامعهشناسى قشرها و نابرابرىها، گروهى از نويسندگان
محمّد قطب، اسلام و نظام طبقاتى، ص 123
شهيد بهشتى و باهنر و على گلزاده غفورى، شناخت اسلام، ص 605
پرسمان