چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

به چه دليل و از چه جهاتي قرآن کريم معجزه است؟ به چه دليل قرآن معجزه است؟ آيا به اين دليل كه كلام خداست؟ يا مى‏توانست كلام خدا باشد، ولى معجزه نباشد )زيرا در صورت اول، لازم مى‏آيد كه همه كتب آسمانى معجزه باشند(؟ آيا در تمامى ابعاد معجزه است يا فقط از جنبه‏ى فصاحت و بلاغت؟ آيا مى‏توان گفت كه در هر عصرى براى مردم آن عصر از جنبه‏ى خاصى معجزه است؟


پاسخ :
ابتدا بايد گفت، اين كه: »قرآن كلام خداست« عين همان مدعاست كه »قرآن معجزه است« و نمى‏تواند دليل آن باشد و پس از اين كه ما اثبات كرديم كه قرآن معجزه است، آن گاه آشكار مى‏شود كه قرآن كلام خداست. به عبارت ديگر، اگر كسى بگويد: »قرآن معجزه است، چون كلام خداست؟« بلافاصله اين اشكال پيش مى‏آيد كه: »شما از كجا فهميديد كلام خداست؟«
اما راه تشخيص اين كه: آيا چيزى معجزه است يا خير؟ از اين طريق است كه معجزه هر امر خارق العاده‏اى است كه:
اولا: درباره‏ى آن امر تحدى شده باشد؛
ثانيا: كسى از عهده‏ى تحدى برنيامده باشد، و به تعبير ديگر اين كه: »آن معجزه، مغلوب كسى واقع نشود و كسى بر آن غلبه نكند«.
با قيد اول، كرامات اوليا و كارهاى خارق العاده‏ى مرتاضان از معجزه جدا مى‏شوند )زيرا در عين اين كه آن‏ها امورى خارق العاده‏اند، اما آورنده‏ى آن‏ها تحدى نكرده، يعنى نخواسته است به آن وسيله نبوت خود را اثبات كند(.
با قيد دوم، مدعيان دروغين از انبياى واقعى تفكيك مى‏شوند.
اكنون وقتى در مورد قرآن ادعا مى‏كنيم معجزه است، نشان مى‏دهيم كه:
اولا، درباره‏ى قرآن تحدى شده و اين تحدى در آيات متعددى از خود قرآن آمده است. از جمله درباره‏ى كل قرآن: »و لئن اجتمعت الانس و الجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا« و درباره‏ى لا اقل ده سوره: »أم يقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات«
؛ بلكه حتى آوردن يك سوره: »و ان كنتم فى ريب مما أنزلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين.«
ثانيا، حداقل اين است كه علماى ادبيات عرب در طول تاريخ نشان داده‏اند، تمام تحدى‏هايى كه عليه قرآن كريم مطرح شده است، به هيچ وجه نه به لحاظ اسلوب ادبى و نه به لحاظ محتوايى، با قرآن قابل مقايسه نيستند .
اما درباره‏ى اين كه كدام جنبه‏ى قرآن معجزه است، علامه طباطبايى )ره( تأكيد مى‏كند: »از خود قرآن چنين برمى‏آيد كه معجزه‏ى قرآن به جنبه‏ى فصاحت و بلاغت آن منحصر نمى‏شود؛ زيرا تنها بر سر اين مطلب تحدى نشده است؛ بلكه در قرآن كريم، از حيث علم و معرفتى كه قرآن عرضه كرده است
از حيث كسى كه قرآن بر او نازل شده از حيث آوردن اخبار غيبى مثلا آيه‏ى 49 سوره‏ى هود: تلك من أنباء الغيب نوحيها اليك ما كنت تعلمها أنت و لا قومك من قبل هذا. ، و خصوصا از اين حيث كه هيچ اختلاف و تعارض و تناقضى در قرآنى كه در طول 23 سال نازل شده است، وجود ندارد مثلا آيه‏ى 82 سوره‏ى نساء: أفلا يتدبرون القرآن، ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا. ، تحدى شده است و لذا قرآن كريم از همه‏ى اين ابعاد، معجزه است.« .
در مورد قسمت آخر سؤال، كه: »آيا در هر عصرى، براى مردم آن عصر از جنبه‏ى خاصى معجزه است؟« بايد گفت: اگر مقصود اين باشد كه: »مثلا قرآن در زمان پيامبر )ص( از حيث فصاحت و بلاغت معجزه بوده است، ولى الان ديگر از اين حيث معجزه نيست، بلكه مثلا از حيث مكاشفات علمى معجزه است«، اين سخن درست نيست؛ زيرا در تمامى مواردى كه قرآن از آن حيث معجزه بوده است، بايد هميشه معجزه باشد؛ زيرا قرآن »معجزه‏ى جاويدان« است و اگر اعجازش عصرى و دوره‏اى باشد، ديگر اعتبار جاودانه‏اش زير سؤال مى‏رود؛ اما اگر به اين معنا باشد كه با گذشت زمان، جنبه‏هاى ديگرى از اعجاز قرآن كشف شود، يا به اين معنا باشد كه در زمان‏هاى مختلف، تأكيد بر برخى جنبه‏ها نسبت به جنبه‏هاى ديگر براى برخى از مردم ارجحيت داشته باشد، مسلما پاسخ آن پرسش مثبت است؛ يعنى اولا همان طور كه در احاديث وعده داده شده، قرآن روز به روز بر طراوتش افزوده مى‏شود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.