پرسش :
معنای لغوی کلمه "الله" چیست؟
پاسخ :
لفظ جلاله "الله" که آن را در فارسی به "خدا" ترجمه می کنند، اسم خاص و جامع ترين نام هاى خدا است. اين نام جز بر خدا اطلاق نمىشود، زيرا هر یک از اسامی پروردگار يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مىسازد، تنها نامى كه در بردارنده تمام صفات و كمالات الاهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مىباشد.[1]
"الله " مشتق از" وله" به معنى" تحير" است، چرا كه عقل ها در ذات پاك او حيران است، چنان كه در حديثى از امير مؤمنان على (ع) آمده است:
" اللَّه مفهومش، معبودى است كه خلق در او حيرانند و به او عشق مىورزند، اللَّه همان كسى است كه از درك چشم ها، مستور است، و از افكار و عقول خلق محجوب." [2]
گاه نيز آن را از ريشۀ "أله" (به معنى عبادت) دانستهاند، و در اصل" اَلاِله" است، به معنى" تنها معبود به حق".
اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه" اللَّه" گفته مىشود به عنوان نمونه:
" غفور" و" رحيم" كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مىكند "فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ".[3]
" سميع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" عليم" اشاره به آگاهى او از همه چيز است "فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ".[4]
" بصير"، علم او را به همۀ ديدني ها بازگو مىكند "وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ".[5]
" رزاق"، به جنبۀ روزى دادن او به همه موجودات اشاره مىكند و" ذو القوه" به قدرت او، و" متين" به استوارى افعال و برنامههاى او "إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ".[6]
و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرينش او و" مصور" حاكى از صورتگريش مىباشد "هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى".[7]
آرى تنها" اللَّه" است كه جامعترين نام خدا مىباشد، لذا ملاحظه مىكنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف" اللَّه" قرار مىگيرند هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ:" او است اللَّه كه معبودى جز وى نيست، او است حاكم مطلق، منزه از ناپاكي ها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات و با عظمت".
يكى از شواهد روشن بر جامعيت اين نام آن است كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا اللَّه مىتوان كرد، و جمله" لا اله الا العليم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهايى دليل بر توحيد و اسلام نيست، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه مىخواهند به معبود مسلمين اشاره كنند" اللَّه" را ذكر مىكنند، زيرا توصيف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است.
پی نوشتها:
[1] تفسير نمونه، ج 1، ص 21 و 22.
[2]بحار الانوار" ج3، ص222. اللَّه معناه المعبود الذى ياله فيهالخلق، و يؤله اليه، و اللَّه هو المستور عن درك الأبصار، المحجوب عن الاوهام و الخطرات:
[3] بقره، 226.
[4] بقره، 227.
[5] حجرات، 18.
[6] ذاريات، 58.
[7] حشر، 24.
منبع: http://farsi.islamquest.net
لفظ جلاله "الله" که آن را در فارسی به "خدا" ترجمه می کنند، اسم خاص و جامع ترين نام هاى خدا است. اين نام جز بر خدا اطلاق نمىشود، زيرا هر یک از اسامی پروردگار يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مىسازد، تنها نامى كه در بردارنده تمام صفات و كمالات الاهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مىباشد.[1]
"الله " مشتق از" وله" به معنى" تحير" است، چرا كه عقل ها در ذات پاك او حيران است، چنان كه در حديثى از امير مؤمنان على (ع) آمده است:
" اللَّه مفهومش، معبودى است كه خلق در او حيرانند و به او عشق مىورزند، اللَّه همان كسى است كه از درك چشم ها، مستور است، و از افكار و عقول خلق محجوب." [2]
گاه نيز آن را از ريشۀ "أله" (به معنى عبادت) دانستهاند، و در اصل" اَلاِله" است، به معنى" تنها معبود به حق".
اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه" اللَّه" گفته مىشود به عنوان نمونه:
" غفور" و" رحيم" كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مىكند "فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ".[3]
" سميع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" عليم" اشاره به آگاهى او از همه چيز است "فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ".[4]
" بصير"، علم او را به همۀ ديدني ها بازگو مىكند "وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ".[5]
" رزاق"، به جنبۀ روزى دادن او به همه موجودات اشاره مىكند و" ذو القوه" به قدرت او، و" متين" به استوارى افعال و برنامههاى او "إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ".[6]
و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرينش او و" مصور" حاكى از صورتگريش مىباشد "هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى".[7]
آرى تنها" اللَّه" است كه جامعترين نام خدا مىباشد، لذا ملاحظه مىكنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف" اللَّه" قرار مىگيرند هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ:" او است اللَّه كه معبودى جز وى نيست، او است حاكم مطلق، منزه از ناپاكي ها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات و با عظمت".
يكى از شواهد روشن بر جامعيت اين نام آن است كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا اللَّه مىتوان كرد، و جمله" لا اله الا العليم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهايى دليل بر توحيد و اسلام نيست، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه مىخواهند به معبود مسلمين اشاره كنند" اللَّه" را ذكر مىكنند، زيرا توصيف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است.
پی نوشتها:
[1] تفسير نمونه، ج 1، ص 21 و 22.
[2]بحار الانوار" ج3، ص222. اللَّه معناه المعبود الذى ياله فيهالخلق، و يؤله اليه، و اللَّه هو المستور عن درك الأبصار، المحجوب عن الاوهام و الخطرات:
[3] بقره، 226.
[4] بقره، 227.
[5] حجرات، 18.
[6] ذاريات، 58.
[7] حشر، 24.
منبع: http://farsi.islamquest.net