پرسش :
راز استغفار پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و ائمه معصومين (عليهم السلام) چيست؟ اين مسأله چگونه با عصمت آنان سازگار است؟ به عبات ديگر با اينكه پيامبران و ائمه(عليهم السلام) معصوم بودند و مرتكب گناه نمى شدند، پس چرا در دعاهايشان از فزونى گناه استغفار مى كردند؟
پاسخ :
استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با عاملان آن است. توبه گنه كاران از گناه است و توبه اهل سلوك از پرداختن به غير خدا و توبه به غير حق مى باشد. توبه و استغفار اولياى الهى و معصومان نيز مرتبه اى بالاتر دارد. آنان چون مستغرِق در ذات جميل الهى اند و توجه به مقام ربوبى ـ كه كمال منطق است ـ دارند، وقتى به خود و اعمال خويش مي نگرند با تمام عظمت و بزرگي آن اعمال ، آنها را در برابر عظمت بى نهايت الهى بسيار كوچك و مايه سر افكندگى و شرمندگى مى بينند. مانند آنكه مهمترين دارايى اش مقدارى آب گل آلود بود و آن را براى سلطان هديه برد و چون فر و شكوه شاهى را بديد از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سر افكنده گرديد.
آرى امام على(عليه السلام) همان عبادتى را كه افضل از عبادت ثقلين است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درويش مى بيند و سر به زير مى افكند و اين خود يكى از عالى ترين مراتب عبوديت مطلقه و فناى فى الله است.
از طرف ديگر امام راحل در كتاب«آداب الصلاه» در شرح حديث نبوى«ليغان على قلبى و انى لا ستغفر الله كل يوم سبعين مره» فرموده اند: رو به رو شدن با برخى مانند ابوجهل ها و ابوسفيان ها موجب كدورت مى شدند و بر قلب پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) زنگار مى زدند. از اين رو حضرتش براى زودودن زنگار استغفار مى فرستد.
از اين رو مى توان گفت استغفار براى اولياى الهى بيشتر جنبه دفع دارد و براى ما جنبه رفع دارد؛ يعنى ما استغفار مى كنيم تا لغزش هايى كه مرتكب شده ايم بخشيده شودو آن ها استغفار مى كنند تا نلغزند و اصلا گناه سراغ آن ها نيايد علاوه بر اينكه نفس استغفار، براى ايشان عبادت است. آن بزرگان با عبادت و اطاعت درجات عصمت خويش را شدت مى بخشند لذا استغفار و توبه در بالا رفتن درجات عصمت آنها دخالت دارد.
منبع: w3.hadith.net
استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با عاملان آن است. توبه گنه كاران از گناه است و توبه اهل سلوك از پرداختن به غير خدا و توبه به غير حق مى باشد. توبه و استغفار اولياى الهى و معصومان نيز مرتبه اى بالاتر دارد. آنان چون مستغرِق در ذات جميل الهى اند و توجه به مقام ربوبى ـ كه كمال منطق است ـ دارند، وقتى به خود و اعمال خويش مي نگرند با تمام عظمت و بزرگي آن اعمال ، آنها را در برابر عظمت بى نهايت الهى بسيار كوچك و مايه سر افكندگى و شرمندگى مى بينند. مانند آنكه مهمترين دارايى اش مقدارى آب گل آلود بود و آن را براى سلطان هديه برد و چون فر و شكوه شاهى را بديد از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سر افكنده گرديد.
آرى امام على(عليه السلام) همان عبادتى را كه افضل از عبادت ثقلين است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درويش مى بيند و سر به زير مى افكند و اين خود يكى از عالى ترين مراتب عبوديت مطلقه و فناى فى الله است.
از طرف ديگر امام راحل در كتاب«آداب الصلاه» در شرح حديث نبوى«ليغان على قلبى و انى لا ستغفر الله كل يوم سبعين مره» فرموده اند: رو به رو شدن با برخى مانند ابوجهل ها و ابوسفيان ها موجب كدورت مى شدند و بر قلب پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) زنگار مى زدند. از اين رو حضرتش براى زودودن زنگار استغفار مى فرستد.
از اين رو مى توان گفت استغفار براى اولياى الهى بيشتر جنبه دفع دارد و براى ما جنبه رفع دارد؛ يعنى ما استغفار مى كنيم تا لغزش هايى كه مرتكب شده ايم بخشيده شودو آن ها استغفار مى كنند تا نلغزند و اصلا گناه سراغ آن ها نيايد علاوه بر اينكه نفس استغفار، براى ايشان عبادت است. آن بزرگان با عبادت و اطاعت درجات عصمت خويش را شدت مى بخشند لذا استغفار و توبه در بالا رفتن درجات عصمت آنها دخالت دارد.
منبع: w3.hadith.net