پرسش :
چه كنم در هنگام عزاداري و ذكر مصيبت قلب من بشكند و اشك بريزم؟
پاسخ :
اولاً، خود حالت تباكي و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذكر مصيبت، امري ارزشمند است؛ چنان كه در روايات بدان تصريح شده است.خصائص الحسينيه، ص 142 و وسائلالشيعة، ج 4، ص 1121، ص 1124.
ثانياً، منشأ گريه ارزشي، معرفت است؛ ازاينرو اگر احساس ميكنيم كه در هنگام ذكر مصيبت، حالت گريه نداشته و اشكي از چشمانمان جاري نميشود، حتي قلبمان نيز متأثر و اندوهگين نميگردد - البته به شرط آن كه مطمئن باشيم نداشتن اشك ريشه در عوارض جسماني ندارد - بايد زمينههاي ايجاد و توسعه معرفت به اهلبيت(ع) را در خود تقويت كرده و موانع معرفت را از ميان برداريم.
زمينههاي ايجاد و توسعه معرفت به اهلالبيت(ع) عبارت است از:
1.مطالعه تاريخ زندگاني آنان،
2.مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان،
3.شناخت خدا؛ زيرا آنان تجليگاه اوصاف الهياند وبا شناخت خدا و اوصاف او، ميتوان فضايل آنان را دريافت.نگا: آيين مهرورزي، بخش محبت به اهلبيت(ع).
موانع معرفت؛ عمدتاً به عملكرد ما برگشته، موجب قساوت قلب ميشود«من علامات الشقاء جمود العين» [حضرت رسول(ص)]، ميزانالحكمه، ج 1، ص 455، روايت 1845 و قال علي(ع): «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالكثرة الذنوب». [همان، ص 455، روايت 18406]. و موجب ميگردد كه حتي احساسات و عواطف ما در سيطره عقل ما نباشد. اين موانع عبارتند از:
1.زياد سخن گفتن درغير ذكر خدابحارالانوار، ج 71، ص 281.،
2.گناه زيادهمان، ج 70، ص 55.،
3.آرزوي زيادهمان، ج 78، ص 83.،
4.گوش سپاري به امور لهوبحارالانوار، ج 75، ص 370.،
5.جمع كردن مالمستدركالوسائل، ج 2، ص 341.،
6.ترك عباداتتنبيه الخواطر، ص 360.،
7.همنشيني با افراد گمراه و ستمگربحارالانوار، ج 1، ص 203.،
8.همنشيني با افراد فرومايه و پستهمان، ج 77، ص 45.،
9.خنده زيادهمان جا..
براي از بين رفتن قساوت قلب، در روايات اموري ذكر شده كه مهمترين آنها عبارت است از:
1.ياد مرگهمان، ج 14، ص 309.،
2.پند و اندرزهمان، ج 77، ص 199.،
3.تفكر در آيات الهي، قيامت و حال خويشتنهمان، ج 78، ص 115.،
4.همنشيني با انديشمندانهمان، ص 308.،
5.معاشرت با اهل فضلمعجم الفاظ غررالحكم، ص 863.،
6.گفت و گوي علميبحارالانوار، ج 1، ص 203.،
7.اطعام تهيدستانمشكاةالانوار، ص 107.،
8.مهرباني و محبت به ايتامهمانجا.،
9.ذكر خدانهجالبلاغه، خ 222.،
10.ذكر فضايل و مناقب و مصائب اهلبيت(ع)همانجا.،
11.قرائت قرآنهمان، خ 176.،
12.استغفاربحارالانوار، ج 93، ص 284..
مهمتر از تمامي اين امور، آن است كه از خداوند متعال عاجزانه بخواهيم: به ما چشم اشكبار عنايت كند و در اين ميان، اهلبيت(ع) را واسطه قرارداده و از خود آنان نيز استمداد جوييم.
چون زتنهايي تو نوميدي شوي زير سايه يار خورشيدي شوي
رو بجو يار خدايي را تو زود چون چنان كردي خدا يار تو بود
مثنوي، دفتر 2، ابيات 22 و 23.
www. eporsesh.com
اولاً، خود حالت تباكي و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذكر مصيبت، امري ارزشمند است؛ چنان كه در روايات بدان تصريح شده است.خصائص الحسينيه، ص 142 و وسائلالشيعة، ج 4، ص 1121، ص 1124.
ثانياً، منشأ گريه ارزشي، معرفت است؛ ازاينرو اگر احساس ميكنيم كه در هنگام ذكر مصيبت، حالت گريه نداشته و اشكي از چشمانمان جاري نميشود، حتي قلبمان نيز متأثر و اندوهگين نميگردد - البته به شرط آن كه مطمئن باشيم نداشتن اشك ريشه در عوارض جسماني ندارد - بايد زمينههاي ايجاد و توسعه معرفت به اهلبيت(ع) را در خود تقويت كرده و موانع معرفت را از ميان برداريم.
زمينههاي ايجاد و توسعه معرفت به اهلالبيت(ع) عبارت است از:
1.مطالعه تاريخ زندگاني آنان،
2.مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان،
3.شناخت خدا؛ زيرا آنان تجليگاه اوصاف الهياند وبا شناخت خدا و اوصاف او، ميتوان فضايل آنان را دريافت.نگا: آيين مهرورزي، بخش محبت به اهلبيت(ع).
موانع معرفت؛ عمدتاً به عملكرد ما برگشته، موجب قساوت قلب ميشود«من علامات الشقاء جمود العين» [حضرت رسول(ص)]، ميزانالحكمه، ج 1، ص 455، روايت 1845 و قال علي(ع): «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالكثرة الذنوب». [همان، ص 455، روايت 18406]. و موجب ميگردد كه حتي احساسات و عواطف ما در سيطره عقل ما نباشد. اين موانع عبارتند از:
1.زياد سخن گفتن درغير ذكر خدابحارالانوار، ج 71، ص 281.،
2.گناه زيادهمان، ج 70، ص 55.،
3.آرزوي زيادهمان، ج 78، ص 83.،
4.گوش سپاري به امور لهوبحارالانوار، ج 75، ص 370.،
5.جمع كردن مالمستدركالوسائل، ج 2، ص 341.،
6.ترك عباداتتنبيه الخواطر، ص 360.،
7.همنشيني با افراد گمراه و ستمگربحارالانوار، ج 1، ص 203.،
8.همنشيني با افراد فرومايه و پستهمان، ج 77، ص 45.،
9.خنده زيادهمان جا..
براي از بين رفتن قساوت قلب، در روايات اموري ذكر شده كه مهمترين آنها عبارت است از:
1.ياد مرگهمان، ج 14، ص 309.،
2.پند و اندرزهمان، ج 77، ص 199.،
3.تفكر در آيات الهي، قيامت و حال خويشتنهمان، ج 78، ص 115.،
4.همنشيني با انديشمندانهمان، ص 308.،
5.معاشرت با اهل فضلمعجم الفاظ غررالحكم، ص 863.،
6.گفت و گوي علميبحارالانوار، ج 1، ص 203.،
7.اطعام تهيدستانمشكاةالانوار، ص 107.،
8.مهرباني و محبت به ايتامهمانجا.،
9.ذكر خدانهجالبلاغه، خ 222.،
10.ذكر فضايل و مناقب و مصائب اهلبيت(ع)همانجا.،
11.قرائت قرآنهمان، خ 176.،
12.استغفاربحارالانوار، ج 93، ص 284..
مهمتر از تمامي اين امور، آن است كه از خداوند متعال عاجزانه بخواهيم: به ما چشم اشكبار عنايت كند و در اين ميان، اهلبيت(ع) را واسطه قرارداده و از خود آنان نيز استمداد جوييم.
چون زتنهايي تو نوميدي شوي زير سايه يار خورشيدي شوي
رو بجو يار خدايي را تو زود چون چنان كردي خدا يار تو بود
مثنوي، دفتر 2، ابيات 22 و 23.
www. eporsesh.com