پرسش :
شبهه: اولين همهپرسي در رابطه بانوع حكومت، در سال 1358 با دستور و تأييد رهبر انقلاب انجام شد و نتيجه آن تأييد حكومت جمهوري اسلامي ايران بود. با توجه به اينكه سالها از اولين همهپرسي گذشته و عملاّ نسل جديدي توانايي رأي دادن و شركت در رأي گيري دارند چرا اين همهپرسي مجدداً انجام نميشود؟
پاسخ :
براي پاسخ ، توجه به سه نكته لازم است:
1. ملاك مشروعيت حكومت از ديدگاه اسلام
«در بينش اسلامي ملاك مشروعيت اذن خداوند است بر اساس اعتقاد توحيدي خداوند ربّ و صاحب اختيار هستي و انسانهاست، چنين اعتقادي ايجاب ميكند كه تصرّف در امور مخلوقات خدا حتماّ با اذن خداوند صورت گيرد، تشكيل حكومت و تنظيم قوانين و ايجاد نظم، مستلزم تصرّف در امور انسانها و محدود ساختن آزادي افراد است و اين امر تنها از سوي كسي رواست كه داراي اين حق و اختيار باشد. وقتي خداوند كه منشأ حقوق است، حق حكومت و ولايت بر مردم را به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، امام معصوم و يا جانشين امام معصوم واگذار كرد. او حق دارد احكام الهي را در جامعه پياده كند.»[1] پس روشن شد كه سرچشمه مشروعيت حكومت در ديدگاه ديني، الهي بوده و از ولايت تشريعي و يا اراده تشريعي الهي سرچشمه ميگيرد. و انتخاب مردم تنها عامل تحقق حاكميت ديني است يعني اقبال مردم براي تحقق حاكميت در خارج امري ضروري است.
2. محور همهپرسي سال 1358
آن چه در همهپرسي سال 1358، مورد تأييد مردم قرار گرفت «جمهوري اسلامي» بود كه مطابق قانون اساسي[2] نظامي است كه بر پايه ايمان به خداوند و وحي الهي و معاد و عدالت و امامت و رهبري مستمرّ و كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسئوليت او در برابر خداوند، استوار است، «به حاكميت رساندن مكتب و موازين و ارزشهاي اسلامي هدف اصلي قيام مردم بود كه به انقلاب اسلامي تبديل شد در كليه شعارهاي قاطع و كوبنده همه قشرهاي مردم اين آرمانها متجلي بود، و شعارها نشاندهنده شعور و آگاهي مردم نسبت به اسلامي بودن انقلاب بود».[3] حكومتي كه مردم ايجاد آن را به جاي حكومت طاغوت خواستار بودند حكومت اسلامي با تماس مظاهر آن بود و به همين دليل حاضر به رهبري كسي بودند كه گفتار و كردار او براي اجراي اسلام بود و وحدت مردم نيز عليرغم همه اختلافات قومي، زباني، طبقاتي و حتي مذهبي، ريشه اسلامي داشت.
اتخاذ شعار نه شرقي و نه غربي در اصل تبلور گرايش مردم به حكومت ديني در مقابل حكومت غير ديني است همهپرسي سال 1358 نشانگر عزم و اراده مردم بر ايجاد حكومت اسلامي بود و قانون اساسي تبلور آرمان مردم و مبيّن نهادهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه ايران بر اساس اصول و ضوابط اسلامي است كه انعكاس خواست قلبي امت اسلامي ميباشد.
3. علت عدم نياز به همهپرسي مجدّد
«بايد توجه كنيم انتخابات و مراجعه به آراي مردم از ديدگاه عقيدتي ما هيچگاه مشروعيت آور نيست، تا با منفي شدن آراي عمومي مشروعيت نظام باطل گردد. گو اينكه آراي مثبت و موافق مردم عامل تحقق حاكميت ديني است. يعني اگر مردم موافق نباشند حاكميت ديني برقرار نميگردد چرا كه چنين حاكميّتي با قهر و غلبه تحقق نمييابد.»[4] پس با فرض عدم موافقت با حكومت ديني مشروعيت نظام به حال خود باقي است، هرچند مقبوليت خود را از دست ميدهد، اما ملت ايران پس از گذشت 24 سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچنان با طراوت و شادابي در صحنه دفاع از ارزشهاي انقلاب حضور دارند و اين حضور پرشور و دهها ميليوني نمايانگر آن است كه مردم با اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي كه در قانون اساسي تبلور يافته است نه تنها مشكلي ندارند بلكه آن را متعاليترين قانون نسبت به قوانين ساير كشورها ميدانند. «در زمان حيات امام راحل بارها از سوي مخالفان جمهوري اسلامي تبليغ ميشد مردم ايران به دليل مشكلات اقتصادي ناشي از جنگ و محاصره اقتصادي از جمهوري اسلامي بريدهاند ولي ما شاهد بوديم در همان اوضاع مردم به طور گسترده در صحنه حاضر ميشدند و از هيچ فداكاري دريغ نميكردند. پس از رحلت حضرت امام ـ ره ـ جريان اجتماعي همان شكل و جهت راحفظ كرده از اين رو پشتيباني مردم از نظام و رهبري آن محفوظ است».[5] حضور پرشور مردم پس از انقلاب در بيش از دو انتخابات و سه همهپرسي و شركت گسترده در راهپيمائيها دليل روشني بر حمايت مردم از انقلاب اسلامي و تأكيد بر پيروزي از اصول و ارزشهاي نظام جمهوري اسلامي است لذا تصوّر اين كه مردم از جمهوري اسلامي بريدهاند پذيرفته نيست آيا صحيح است كه بگوئيم مردم از اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي خسته شدهاند و خواهان حكومتي غير ديني هستند؟ آن چه اين توهّم را ايجاد ميكند وجود برخي مشكلات اقتصادي، سياسي و فرهنگي است و گرنه مردم با اصول نظام جمهوري اسلامي هيچ مشكلي ندارند علاوه بنا باشد به صرف احتمال و به خواست هرگروهي همهپرسي برگزار كنيم اين برنامه پايان نخواهد داشت و هر جناحي به صرف احتمال درخواست برگزاري همهپرسي ميكند و اين عقلاً پذيرفته نيست لذا در قانون اساسي آمده است: «محتواي اصل مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايههاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغيير ناپذير است. [6]»
[1] . محمد تقي مصباح يزدي، نظريه سياسي اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ـ ره ـ ، ص 40.
[2] . قانون اساسي،اصل دوم.
[3] . عباسعلي عميد زنجاني، گزيده انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، كتاب طوبي، 76، ص 16.
[4] . محمد تقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 79، ص 32.
[5] . محمد تقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 79، ص 27.
[6] . قانون اساسي، اصل 177.
www.andisheqom.com
براي پاسخ ، توجه به سه نكته لازم است:
1. ملاك مشروعيت حكومت از ديدگاه اسلام
«در بينش اسلامي ملاك مشروعيت اذن خداوند است بر اساس اعتقاد توحيدي خداوند ربّ و صاحب اختيار هستي و انسانهاست، چنين اعتقادي ايجاب ميكند كه تصرّف در امور مخلوقات خدا حتماّ با اذن خداوند صورت گيرد، تشكيل حكومت و تنظيم قوانين و ايجاد نظم، مستلزم تصرّف در امور انسانها و محدود ساختن آزادي افراد است و اين امر تنها از سوي كسي رواست كه داراي اين حق و اختيار باشد. وقتي خداوند كه منشأ حقوق است، حق حكومت و ولايت بر مردم را به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، امام معصوم و يا جانشين امام معصوم واگذار كرد. او حق دارد احكام الهي را در جامعه پياده كند.»[1] پس روشن شد كه سرچشمه مشروعيت حكومت در ديدگاه ديني، الهي بوده و از ولايت تشريعي و يا اراده تشريعي الهي سرچشمه ميگيرد. و انتخاب مردم تنها عامل تحقق حاكميت ديني است يعني اقبال مردم براي تحقق حاكميت در خارج امري ضروري است.
2. محور همهپرسي سال 1358
آن چه در همهپرسي سال 1358، مورد تأييد مردم قرار گرفت «جمهوري اسلامي» بود كه مطابق قانون اساسي[2] نظامي است كه بر پايه ايمان به خداوند و وحي الهي و معاد و عدالت و امامت و رهبري مستمرّ و كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسئوليت او در برابر خداوند، استوار است، «به حاكميت رساندن مكتب و موازين و ارزشهاي اسلامي هدف اصلي قيام مردم بود كه به انقلاب اسلامي تبديل شد در كليه شعارهاي قاطع و كوبنده همه قشرهاي مردم اين آرمانها متجلي بود، و شعارها نشاندهنده شعور و آگاهي مردم نسبت به اسلامي بودن انقلاب بود».[3] حكومتي كه مردم ايجاد آن را به جاي حكومت طاغوت خواستار بودند حكومت اسلامي با تماس مظاهر آن بود و به همين دليل حاضر به رهبري كسي بودند كه گفتار و كردار او براي اجراي اسلام بود و وحدت مردم نيز عليرغم همه اختلافات قومي، زباني، طبقاتي و حتي مذهبي، ريشه اسلامي داشت.
اتخاذ شعار نه شرقي و نه غربي در اصل تبلور گرايش مردم به حكومت ديني در مقابل حكومت غير ديني است همهپرسي سال 1358 نشانگر عزم و اراده مردم بر ايجاد حكومت اسلامي بود و قانون اساسي تبلور آرمان مردم و مبيّن نهادهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه ايران بر اساس اصول و ضوابط اسلامي است كه انعكاس خواست قلبي امت اسلامي ميباشد.
3. علت عدم نياز به همهپرسي مجدّد
«بايد توجه كنيم انتخابات و مراجعه به آراي مردم از ديدگاه عقيدتي ما هيچگاه مشروعيت آور نيست، تا با منفي شدن آراي عمومي مشروعيت نظام باطل گردد. گو اينكه آراي مثبت و موافق مردم عامل تحقق حاكميت ديني است. يعني اگر مردم موافق نباشند حاكميت ديني برقرار نميگردد چرا كه چنين حاكميّتي با قهر و غلبه تحقق نمييابد.»[4] پس با فرض عدم موافقت با حكومت ديني مشروعيت نظام به حال خود باقي است، هرچند مقبوليت خود را از دست ميدهد، اما ملت ايران پس از گذشت 24 سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچنان با طراوت و شادابي در صحنه دفاع از ارزشهاي انقلاب حضور دارند و اين حضور پرشور و دهها ميليوني نمايانگر آن است كه مردم با اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي كه در قانون اساسي تبلور يافته است نه تنها مشكلي ندارند بلكه آن را متعاليترين قانون نسبت به قوانين ساير كشورها ميدانند. «در زمان حيات امام راحل بارها از سوي مخالفان جمهوري اسلامي تبليغ ميشد مردم ايران به دليل مشكلات اقتصادي ناشي از جنگ و محاصره اقتصادي از جمهوري اسلامي بريدهاند ولي ما شاهد بوديم در همان اوضاع مردم به طور گسترده در صحنه حاضر ميشدند و از هيچ فداكاري دريغ نميكردند. پس از رحلت حضرت امام ـ ره ـ جريان اجتماعي همان شكل و جهت راحفظ كرده از اين رو پشتيباني مردم از نظام و رهبري آن محفوظ است».[5] حضور پرشور مردم پس از انقلاب در بيش از دو انتخابات و سه همهپرسي و شركت گسترده در راهپيمائيها دليل روشني بر حمايت مردم از انقلاب اسلامي و تأكيد بر پيروزي از اصول و ارزشهاي نظام جمهوري اسلامي است لذا تصوّر اين كه مردم از جمهوري اسلامي بريدهاند پذيرفته نيست آيا صحيح است كه بگوئيم مردم از اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي خسته شدهاند و خواهان حكومتي غير ديني هستند؟ آن چه اين توهّم را ايجاد ميكند وجود برخي مشكلات اقتصادي، سياسي و فرهنگي است و گرنه مردم با اصول نظام جمهوري اسلامي هيچ مشكلي ندارند علاوه بنا باشد به صرف احتمال و به خواست هرگروهي همهپرسي برگزار كنيم اين برنامه پايان نخواهد داشت و هر جناحي به صرف احتمال درخواست برگزاري همهپرسي ميكند و اين عقلاً پذيرفته نيست لذا در قانون اساسي آمده است: «محتواي اصل مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايههاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغيير ناپذير است. [6]»
[1] . محمد تقي مصباح يزدي، نظريه سياسي اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ـ ره ـ ، ص 40.
[2] . قانون اساسي،اصل دوم.
[3] . عباسعلي عميد زنجاني، گزيده انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، كتاب طوبي، 76، ص 16.
[4] . محمد تقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 79، ص 32.
[5] . محمد تقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 79، ص 27.
[6] . قانون اساسي، اصل 177.
www.andisheqom.com