پرسش :
آيه انذار (سوره رعد، آیه7)، چگونه بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟
پاسخ :
خداوند متعال خطاب به پيامبرش كرده مى فرمايد: «أنما أنت منذر و لكل قوم هاد(1)؛ همانا تو بيم دهندهاى و براى هر قومى هدايتگرى است.»
از آيه فوق به طور وضوح استفاده مىشود كه براى هر قومى در هر عصر و زمان هدايت كنندهاى است به حق و حقيقت، و اين مقتضاى ربوبيت خداوند است. و نيز استفاده مىشود كه زمين هيچ گاه از هادى به حق خالى نمىگردد خواه نبى باشد يا غير نبى. زيرا اطلاق آيه حصر مصداق هادى در انبيا را نفى مىكند همان گونه كه زمخشرى در ذيل آيه شريفه فوق به آن اشاره كرده است، در غير اين صورت لازم مىآيد در عصرهايى كه از نبى خالى است، حجت و هادى بشر وجود نداشته باشد.
طبرى در تفسير خود در ذيل آيه فوق از ابن عباس به سند صحيح نقل كرده: «لما نزلت (أنما اءنت منذر و لكل قوم هاد) وضع صلى الله عليه و آله يده على صدره، فقال: أنا المنذر و لكل قوم هاد و أوما بيده الى منكب على، فقال انت الهادى يا على، بک يهتدى المهتدون بعدى(2)؛ هنگامى كه آيه «أنما أنت منذر و لكل قوم هاد» نازل شد پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله دست خود را بر سينه گذاشت و فرمود: من منذرم و براى هر قومى هادى است. آن گاه اشاره به شأن حضرت على عليه السلام نمود و فرمود: تنها به واسطه تو است كه هدايت شوندگان بعد از من هدايت مىگردند.»
حاكم نيشابورى به سند صحيح از امام على عليه السلام در ذيل آيه فوق نقل كرده كه حضرت فرمود: «رسول الله المنذر و أنا الهادى(3)؛ رسول خدا منذر و من هادىام.»
كلينى به سند صحيح از امام باقر عليه السلام در تفسير آيه فوق نقل كرده كه حضرت فرمود: «رسول الله صلى الله عليه و آله المنذر و لكل زمان هاد يهديهم الى ما جاء به نبى الله ...(4)؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله منذر و براى هر زمانى امام و هادىاى است كه مردم را به آنچه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آورده دعوت مىكند ...»
و نيز از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه در ذيل آيه فوق فرمود: «رسول الله صلى الله عليه و آله المنذر و على الهادى، أما والله ما ذهبت منا و ما زالت فينا الى الساعة(5)؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله منذر و على علیه السلام هادى است. آگاه باش به خدا سوگند كه آيه از ما بيرون نخواهد رفت و دائما در بين ما است تا روز قيامت.»
پینوشتها:
1- سوره رعد، آيه 7.
2- جامع البيان، ج 13، ص 142.
3- مستدرك حاكم، ج 3، ص 129.
4- كافى، ج 1، ص 191.
5- كافى، ج 1، ص 192.
منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
خداوند متعال خطاب به پيامبرش كرده مى فرمايد: «أنما أنت منذر و لكل قوم هاد(1)؛ همانا تو بيم دهندهاى و براى هر قومى هدايتگرى است.»
از آيه فوق به طور وضوح استفاده مىشود كه براى هر قومى در هر عصر و زمان هدايت كنندهاى است به حق و حقيقت، و اين مقتضاى ربوبيت خداوند است. و نيز استفاده مىشود كه زمين هيچ گاه از هادى به حق خالى نمىگردد خواه نبى باشد يا غير نبى. زيرا اطلاق آيه حصر مصداق هادى در انبيا را نفى مىكند همان گونه كه زمخشرى در ذيل آيه شريفه فوق به آن اشاره كرده است، در غير اين صورت لازم مىآيد در عصرهايى كه از نبى خالى است، حجت و هادى بشر وجود نداشته باشد.
طبرى در تفسير خود در ذيل آيه فوق از ابن عباس به سند صحيح نقل كرده: «لما نزلت (أنما اءنت منذر و لكل قوم هاد) وضع صلى الله عليه و آله يده على صدره، فقال: أنا المنذر و لكل قوم هاد و أوما بيده الى منكب على، فقال انت الهادى يا على، بک يهتدى المهتدون بعدى(2)؛ هنگامى كه آيه «أنما أنت منذر و لكل قوم هاد» نازل شد پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله دست خود را بر سينه گذاشت و فرمود: من منذرم و براى هر قومى هادى است. آن گاه اشاره به شأن حضرت على عليه السلام نمود و فرمود: تنها به واسطه تو است كه هدايت شوندگان بعد از من هدايت مىگردند.»
حاكم نيشابورى به سند صحيح از امام على عليه السلام در ذيل آيه فوق نقل كرده كه حضرت فرمود: «رسول الله المنذر و أنا الهادى(3)؛ رسول خدا منذر و من هادىام.»
كلينى به سند صحيح از امام باقر عليه السلام در تفسير آيه فوق نقل كرده كه حضرت فرمود: «رسول الله صلى الله عليه و آله المنذر و لكل زمان هاد يهديهم الى ما جاء به نبى الله ...(4)؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله منذر و براى هر زمانى امام و هادىاى است كه مردم را به آنچه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آورده دعوت مىكند ...»
و نيز از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه در ذيل آيه فوق فرمود: «رسول الله صلى الله عليه و آله المنذر و على الهادى، أما والله ما ذهبت منا و ما زالت فينا الى الساعة(5)؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله منذر و على علیه السلام هادى است. آگاه باش به خدا سوگند كه آيه از ما بيرون نخواهد رفت و دائما در بين ما است تا روز قيامت.»
پینوشتها:
1- سوره رعد، آيه 7.
2- جامع البيان، ج 13، ص 142.
3- مستدرك حاكم، ج 3، ص 129.
4- كافى، ج 1، ص 191.
5- كافى، ج 1، ص 192.
منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران