پرسش :
چرا خداوند فرشتگان را واسطه در وحي قرار مي دهد و خود مستقيما وحي نمي كنند؟
پاسخ :
بر اساس فرموده قرآن كريم، وحي به پيامبران به سه شيوه ممكن است واقع شود:
و ما كان لبشر ان يكلّمه الله الاّ وحيا او من وراء حجاب او يرسل رسولاً فيوحي باذنه ما يشاء انّه عليّ حكيم هيچ بشري را نرسد كه خدا با او سخن بگويد جز [از راه] وحي يا از فراسوي حجابي، يا فرستادهاي بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحي نمايد. آري، اوست بلند مرتبهي سنجيده كار(سوره شوري، آيه 51).
با توجه به آيهي فوق وحي به سه نوع تقسيم ميشود:
1. وحي مستقيم و بدون واسطه: در اين حالت، مخاطب كلام را مستقيم از خداوند دريافت ميكند. و واسطهاي بين متكلم و مخاطب نيست.
2. وحي از پس حجاب (وحي با واسطهاي كه مظهر كلام الهي است): در اين حالت، كلام الهي از جايگاهي ظهور ميكند يعني آن جايگاه واسطه و محل تجلّي و ظهور كلام الهي ميشود. مانند ايجاد صدا در فضا و يا ايجاد صدا از درخت، كه متكلم خداوند است و درخت حجابي است كه مظهر كلام اوست.
3. وحي از طريق فرشته و پيك وحي (وحي با واسطهاي كه مصدر كلام الهي است): در اين حالت، فرشتهي امين به عنوان حامل پيك وحي، كلام الهي را به اذن و مشيت الهي به پيامبر ميرساند. بنابراين، انبيا يا وحي را مستقيم از خداوند دريافت ميكنند يا آنكه خداوند از فراسوي يك حجاب با آنان سخن ميگويد و يا پيك و فرشتهاي را اعزام ميكند. نوع اول بدون واسطه است كه بر اساس آيات قرآن، نزول دفعي قرآن بر رسول اكرم(ص) چنين بوده است انّك لتلقّي القرآن من لدن حكيم عليم به درستي تو قرآن را از سوي حكيمي دانا دريافت ميداري(سوره نمل، آيه 6).
نوع دوم دريافت وحي با واسطهاي است كه مظهر (محل تجلي و ظهور) كلام الهي است مانند وحي به حضرت موسي(ع) در ابتداي بعثت ايشان: فلمّا ايتها نودي من شطيء الواد الايمن في البقعة المباركة من الشجرة اَن يا موسي انّي انا الله ربّ العالمين پس چون به آن [آتش[ رسيد، از جانب راست وادي، در آن جايگاه مبارك، از آن درخت ندا آمد كه: اي موسي، منم، من خداوند، پروردگار جهانيان(سوره قصص، آيه 30).
نوع سوم دريافت وحي با واسطهاي است كه مصدر كلام الهي است يعني پيك اميني است كه پيام الهي را گرفته و او به پيامبر وحي ميكند و پيامبر كلام الهي را از آن واسطه دريافت ميكند ... فانّه نزّله علي قلبك باذن الله به درستي كه او [جبرئيل]، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است...»(سوره بقره، آيه 97)
بنابراين: اولاً با توجه به مقدمه فوق، بر اساس فرمودهي قرآن كريم، وحي هميشه با واسطهي فرشتگان نيست بلكه تنها در برخي حالات با وساطت فرشتگان بر پيامبران وحي ميشود.
ثانيا (اساس پاسخ) بر طبق ارادهي حكيمانهي خداوند، عالم هستي بر اساس نظام علت و معلول و اسباب و مسببات استوار شده است. بر اين اساس، فيوضات الهي از طريق وسائط و مجاري در يك قوس نزولي به عالم دنيا و طبيعت ميرسد و هيچ فيضي از ناحيه مصدر اول بدون طي مجاري وسط به مراتب و سطوح نازله نخواهد رسيد. زيرا مراتب نازلهي وجود، توان و قابليت درك مستقيم فيض را از مصدر اول ندارد. فيض از مصدر اول يعني خداوند ظهور ميكند و با طي مجاري وسط به عالم طبيعت ميرسد. طفره از قانون عليت نه در قوس نزول راه دارد و نه در قوس صعود. در قوس صعود نيز ممكن نيست كه يك موجود طبيعي بدون طي درجات و مراتب، به مرتبهي عند اللهي برسد.
بر اين اساس، وحي و كلام الهي نيز كه از مصدر اول يعني خداوند صادر ميشود بر همين منوال به پيامبر و مخاطب وحي ميرسد. آنجا كه پيامبر بدون واسطه و مستقيم وحي را دريافت ميكند، در حقيقت پيامبر در يك قوس صعودي با سير و عروج روحاني تمام مراحل و مراتب را طي ميكند و با پشت سر نهادن وسائط به مقام عند اللهي ميرسد و خود نزديكترين مخلوق به خداوند ميشود و لذا پيام الهي را مستقيم از مصدر اول دريافت ميكند و خود جلوهگاه مصدر اول و محل ظهور كلام الهي ميشود اينكه گاهي هنگام دريافت وحي حالت خاصي بر پيامبر اكرم عارض ميشد به فرمودهي امام معصوم به جهت دريافت مستقيم وحي بوده است كه خداوند بر پيامبر متجلي ميشد و او جلوگاه مصدر اول ميشود: «امام صادق(ع): ذاك اذا لم يكن بينه و بين الله احد، ذاك اذا تجلّي الله له اين حالت در مرحلهاي بود كه بين رسول اكرم و خداوند هيچ واسطهاي نبود و خداوند سبحان براي پيامبر تجلي ميكرد. (توحيد صدوق، ص 115)
بنابراين تفاوت اقسام وحي و كلام الهي، نسبت به مخاطب و گيرندهي وحي است نه مبدأ وحي و متكلم يعني خداوند فيض الهي همواره بر اساس نظام اسباب و مسببات و از طريق وسائط ميرسد لكن آنگاه كه پيامبر مدارج صعود را پيموده و وسائط را پشت سر نهاده و روح مطهر او مجاري و اسباب مياني را در درون خود طي كرده است، خود مجلا و مظهر فيض الهي شده و وحي را مستقيم دريافت ميكند و آنگاه كه در مراحل پائينتر از آن است، وحي را با واسطه ميگيرد. در نتيجه نياز به واسطهي در وحي و فرشتهي وحي، از ناحيه خداوند نيست بلكه از ناحيه مخاطب وحي يعني پيامبر است. گاهي پيامبر در مرتبهاي است كه ميتواند فيض را بلا واسطه دريافت كند و گاهي در مرتبهاي است كه با واسطه دريافت ميكند.
مراجعه كنيد به تفسير موضوعي قرآن كريم، آيتالله جوادي آملي، ج 3، ص 249.
eporsesh.com
بر اساس فرموده قرآن كريم، وحي به پيامبران به سه شيوه ممكن است واقع شود:
و ما كان لبشر ان يكلّمه الله الاّ وحيا او من وراء حجاب او يرسل رسولاً فيوحي باذنه ما يشاء انّه عليّ حكيم هيچ بشري را نرسد كه خدا با او سخن بگويد جز [از راه] وحي يا از فراسوي حجابي، يا فرستادهاي بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحي نمايد. آري، اوست بلند مرتبهي سنجيده كار(سوره شوري، آيه 51).
با توجه به آيهي فوق وحي به سه نوع تقسيم ميشود:
1. وحي مستقيم و بدون واسطه: در اين حالت، مخاطب كلام را مستقيم از خداوند دريافت ميكند. و واسطهاي بين متكلم و مخاطب نيست.
2. وحي از پس حجاب (وحي با واسطهاي كه مظهر كلام الهي است): در اين حالت، كلام الهي از جايگاهي ظهور ميكند يعني آن جايگاه واسطه و محل تجلّي و ظهور كلام الهي ميشود. مانند ايجاد صدا در فضا و يا ايجاد صدا از درخت، كه متكلم خداوند است و درخت حجابي است كه مظهر كلام اوست.
3. وحي از طريق فرشته و پيك وحي (وحي با واسطهاي كه مصدر كلام الهي است): در اين حالت، فرشتهي امين به عنوان حامل پيك وحي، كلام الهي را به اذن و مشيت الهي به پيامبر ميرساند. بنابراين، انبيا يا وحي را مستقيم از خداوند دريافت ميكنند يا آنكه خداوند از فراسوي يك حجاب با آنان سخن ميگويد و يا پيك و فرشتهاي را اعزام ميكند. نوع اول بدون واسطه است كه بر اساس آيات قرآن، نزول دفعي قرآن بر رسول اكرم(ص) چنين بوده است انّك لتلقّي القرآن من لدن حكيم عليم به درستي تو قرآن را از سوي حكيمي دانا دريافت ميداري(سوره نمل، آيه 6).
نوع دوم دريافت وحي با واسطهاي است كه مظهر (محل تجلي و ظهور) كلام الهي است مانند وحي به حضرت موسي(ع) در ابتداي بعثت ايشان: فلمّا ايتها نودي من شطيء الواد الايمن في البقعة المباركة من الشجرة اَن يا موسي انّي انا الله ربّ العالمين پس چون به آن [آتش[ رسيد، از جانب راست وادي، در آن جايگاه مبارك، از آن درخت ندا آمد كه: اي موسي، منم، من خداوند، پروردگار جهانيان(سوره قصص، آيه 30).
نوع سوم دريافت وحي با واسطهاي است كه مصدر كلام الهي است يعني پيك اميني است كه پيام الهي را گرفته و او به پيامبر وحي ميكند و پيامبر كلام الهي را از آن واسطه دريافت ميكند ... فانّه نزّله علي قلبك باذن الله به درستي كه او [جبرئيل]، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است...»(سوره بقره، آيه 97)
بنابراين: اولاً با توجه به مقدمه فوق، بر اساس فرمودهي قرآن كريم، وحي هميشه با واسطهي فرشتگان نيست بلكه تنها در برخي حالات با وساطت فرشتگان بر پيامبران وحي ميشود.
ثانيا (اساس پاسخ) بر طبق ارادهي حكيمانهي خداوند، عالم هستي بر اساس نظام علت و معلول و اسباب و مسببات استوار شده است. بر اين اساس، فيوضات الهي از طريق وسائط و مجاري در يك قوس نزولي به عالم دنيا و طبيعت ميرسد و هيچ فيضي از ناحيه مصدر اول بدون طي مجاري وسط به مراتب و سطوح نازله نخواهد رسيد. زيرا مراتب نازلهي وجود، توان و قابليت درك مستقيم فيض را از مصدر اول ندارد. فيض از مصدر اول يعني خداوند ظهور ميكند و با طي مجاري وسط به عالم طبيعت ميرسد. طفره از قانون عليت نه در قوس نزول راه دارد و نه در قوس صعود. در قوس صعود نيز ممكن نيست كه يك موجود طبيعي بدون طي درجات و مراتب، به مرتبهي عند اللهي برسد.
بر اين اساس، وحي و كلام الهي نيز كه از مصدر اول يعني خداوند صادر ميشود بر همين منوال به پيامبر و مخاطب وحي ميرسد. آنجا كه پيامبر بدون واسطه و مستقيم وحي را دريافت ميكند، در حقيقت پيامبر در يك قوس صعودي با سير و عروج روحاني تمام مراحل و مراتب را طي ميكند و با پشت سر نهادن وسائط به مقام عند اللهي ميرسد و خود نزديكترين مخلوق به خداوند ميشود و لذا پيام الهي را مستقيم از مصدر اول دريافت ميكند و خود جلوهگاه مصدر اول و محل ظهور كلام الهي ميشود اينكه گاهي هنگام دريافت وحي حالت خاصي بر پيامبر اكرم عارض ميشد به فرمودهي امام معصوم به جهت دريافت مستقيم وحي بوده است كه خداوند بر پيامبر متجلي ميشد و او جلوگاه مصدر اول ميشود: «امام صادق(ع): ذاك اذا لم يكن بينه و بين الله احد، ذاك اذا تجلّي الله له اين حالت در مرحلهاي بود كه بين رسول اكرم و خداوند هيچ واسطهاي نبود و خداوند سبحان براي پيامبر تجلي ميكرد. (توحيد صدوق، ص 115)
بنابراين تفاوت اقسام وحي و كلام الهي، نسبت به مخاطب و گيرندهي وحي است نه مبدأ وحي و متكلم يعني خداوند فيض الهي همواره بر اساس نظام اسباب و مسببات و از طريق وسائط ميرسد لكن آنگاه كه پيامبر مدارج صعود را پيموده و وسائط را پشت سر نهاده و روح مطهر او مجاري و اسباب مياني را در درون خود طي كرده است، خود مجلا و مظهر فيض الهي شده و وحي را مستقيم دريافت ميكند و آنگاه كه در مراحل پائينتر از آن است، وحي را با واسطه ميگيرد. در نتيجه نياز به واسطهي در وحي و فرشتهي وحي، از ناحيه خداوند نيست بلكه از ناحيه مخاطب وحي يعني پيامبر است. گاهي پيامبر در مرتبهاي است كه ميتواند فيض را بلا واسطه دريافت كند و گاهي در مرتبهاي است كه با واسطه دريافت ميكند.
مراجعه كنيد به تفسير موضوعي قرآن كريم، آيتالله جوادي آملي، ج 3، ص 249.
eporsesh.com