پرسش :
اگر كساني جمله هايي را به عنوان تحدّي با قرآن بنويسند و بگويند ما مانند قرآن آوردهايم، ملاك سخنش اين جملهها با قرآن چيست؟ چگونه ميتوان تشخيص داد كه اين عبارتها برابر يا برتر از قرآن نميباشد؟
پاسخ :
قرآن مجيد، معجزة جاويدان رسول گرامي اسلاماست و معناي معجزه بودن اين است كه ديگران از انجام دادن آن، عاجز و ناتوان باشند. قرآن به روشني تحدّي (= مبارزطلبي) كرده ميفرمايد: "اگر شكّ داريد كه اين كتاب الهي است و معجزه نيست، مانند آن را انجام دهيد: "أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَغهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِي وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَـَدِقِينَ ;(يونس،38) آيا آنها ميگويند او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست ميگوييد، يك سوره همانند آن بياوريد، و غير از خدا هر كس را ميتوانيد به ياري طلبيد."
اما اين كه قرآن در چه محورهايي اعجاز دارد و چه كسي و چه گونه ميتوان كار ديگران را با قرآن، مقايسه نمود، ميگوييم: قرآن معجزه است و در زمينههاي گوناگوني اعجاز دارد; از لحاظ ادبي و فنّ بلاغت; از لحاظ علمي، اجتماعي، حقوقي، سياسي، اخلاقي و عرفاني و... پرواضح است كه تشخيص و فهم محورهاي اعجازها بر عهدة كساني است كه در آن رشته تخصّص داشته اهل اطّلاعند; براي مثال اعجاز ادبي و بلاغي قرآن را يك شاعر بليغ عرب ميفهمد و همو كه تسلّط بر ساختار كلام عربي دارد، ميتواند سخن ديگران را در اين جهت با قرآن مقايسه نمايد، يا يك عالم اخلاقي كه به مباني اخلاق و نظر دانشمندان آن، آگاه و آشنا است، وقتي با مباني اخلاقي قرآن رو به رو ميشود، اين مقايسه را ميتواند انجام دهد و همين طور يك جامعهشناس و... كه داراي تخصّص هستند، در برخورد با قرآن، هم اعجاز آن را درك نموده و هم عجز ديگران و ضعف كارهايشان را تصديق و اعلان ميكنند.
پرسشي كه در اين جا مطرح ميشود اين است كه اگر معيار سنجش و تشخيص آن بر عهده و به دست خواصّ است، چرا قرآن تحدّي عمومي كرده و همة مردم را به همآوردي دعوت نموده است؟ مگر تودة مردم توان و صلاحيّت اين كار را دارند؟ مگر همين مردم، گول اعجاز دروغين مانند مسيلمهها را نخوردهاند؟ روشن است كه قرآن از تمام جنبهها اعجاز است; از اين رو براي همه، معجزه است و به گروه ويژهاي اختصاص ندارد. البته هر انساني فطرت را دارد كه فضيلت را تشخيص دهد و كم و زياد آن را درك كند و براي اعجاز عمومي، راهي جز اين نيست، ليكن چون درجة فهم مردم، مختلف است، صاحب نظران براي تشخيص برتري قرآن بر ديگر كارهاي بشري، بايد اظهار نظر كنند و ديگران به آنها مراجعه مينمايند و سخنانشان را ميپذيرند.(علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 1، ص 59 ـ 60، جامعه مدرسين قم.)
خلاصه آن كه قرآن براي همه معجزه است و تحدّي آن، همة افراد را در بر ميگيرد، گرچه تشخيص همآوردي در هر زمينهاي، بر عهدة متخصّصان آن رشته است; اين يك نكتة عقلي است كه مردم در مسائلي كه صاحب نظر نيستند، بايد به متخصّص مراجعه كرده نظر او را بپذيرند.
eporsesh.com
قرآن مجيد، معجزة جاويدان رسول گرامي اسلاماست و معناي معجزه بودن اين است كه ديگران از انجام دادن آن، عاجز و ناتوان باشند. قرآن به روشني تحدّي (= مبارزطلبي) كرده ميفرمايد: "اگر شكّ داريد كه اين كتاب الهي است و معجزه نيست، مانند آن را انجام دهيد: "أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَغهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِي وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَـَدِقِينَ ;(يونس،38) آيا آنها ميگويند او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست ميگوييد، يك سوره همانند آن بياوريد، و غير از خدا هر كس را ميتوانيد به ياري طلبيد."
اما اين كه قرآن در چه محورهايي اعجاز دارد و چه كسي و چه گونه ميتوان كار ديگران را با قرآن، مقايسه نمود، ميگوييم: قرآن معجزه است و در زمينههاي گوناگوني اعجاز دارد; از لحاظ ادبي و فنّ بلاغت; از لحاظ علمي، اجتماعي، حقوقي، سياسي، اخلاقي و عرفاني و... پرواضح است كه تشخيص و فهم محورهاي اعجازها بر عهدة كساني است كه در آن رشته تخصّص داشته اهل اطّلاعند; براي مثال اعجاز ادبي و بلاغي قرآن را يك شاعر بليغ عرب ميفهمد و همو كه تسلّط بر ساختار كلام عربي دارد، ميتواند سخن ديگران را در اين جهت با قرآن مقايسه نمايد، يا يك عالم اخلاقي كه به مباني اخلاق و نظر دانشمندان آن، آگاه و آشنا است، وقتي با مباني اخلاقي قرآن رو به رو ميشود، اين مقايسه را ميتواند انجام دهد و همين طور يك جامعهشناس و... كه داراي تخصّص هستند، در برخورد با قرآن، هم اعجاز آن را درك نموده و هم عجز ديگران و ضعف كارهايشان را تصديق و اعلان ميكنند.
پرسشي كه در اين جا مطرح ميشود اين است كه اگر معيار سنجش و تشخيص آن بر عهده و به دست خواصّ است، چرا قرآن تحدّي عمومي كرده و همة مردم را به همآوردي دعوت نموده است؟ مگر تودة مردم توان و صلاحيّت اين كار را دارند؟ مگر همين مردم، گول اعجاز دروغين مانند مسيلمهها را نخوردهاند؟ روشن است كه قرآن از تمام جنبهها اعجاز است; از اين رو براي همه، معجزه است و به گروه ويژهاي اختصاص ندارد. البته هر انساني فطرت را دارد كه فضيلت را تشخيص دهد و كم و زياد آن را درك كند و براي اعجاز عمومي، راهي جز اين نيست، ليكن چون درجة فهم مردم، مختلف است، صاحب نظران براي تشخيص برتري قرآن بر ديگر كارهاي بشري، بايد اظهار نظر كنند و ديگران به آنها مراجعه مينمايند و سخنانشان را ميپذيرند.(علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 1، ص 59 ـ 60، جامعه مدرسين قم.)
خلاصه آن كه قرآن براي همه معجزه است و تحدّي آن، همة افراد را در بر ميگيرد، گرچه تشخيص همآوردي در هر زمينهاي، بر عهدة متخصّصان آن رشته است; اين يك نكتة عقلي است كه مردم در مسائلي كه صاحب نظر نيستند، بايد به متخصّص مراجعه كرده نظر او را بپذيرند.
eporsesh.com